شعار سال: در دوران اشغال کشور توسط آلمان،
امیدهايی که به غرب برای آزادسازی کشور بسته شده بود بر باد رفت، و به همین طریق
این توهم که کمونیسم فراهمکننده شرایط رفاهی بهتر یا آزادی روشنفکرانهای است نیز
از بین رفت. در چنین شرایطی بهترین شخصیتهای کشور، به دفعات از قواعد ایدئولوژیک
و عمومی دست کشیدند و به سوی تنها شکل ثبت تجربه بشری که به درستی عینی، واقعی و
مشخص بود روی آوردند، یعنی به آثار هنری بزرگ و مستقل از زمان. در این بافت بود که
مواجهه نوین انتقادی با شکسپیر میتوانست به ضرورتها، وضعیت مناسب و قدرت عاطفی
شدید خود - از آن دست که در کتابِ کات میبینیم-دست یابد.»
آنچه نقل شد حرفهای «مارتین اسلین» بود (در مقدمه کتابِ «شکسپیر
معاصر ما»، اثر یان کات) که پیش از این توسط رضا سرور به فارسی برگردانده شده بود در
توجیه این مطلب که چرا یان کات به تحلیل آثار شکسپیر پرداخته و مسائل مطرح در درامها
و تراژدیهای او را شبیه مصایب انسانی معاصر در هر جای جهان، خاصه در لهستان دیده
است. در آن کتاب به قول مترجم درمییابیم که یان کات تجربه زیسته خود از وقایع
هولناک کشورش و اروپای زمانش را مقایسه کرده با سرنمونهايی که در کتابهای شکسپیر
مطرح شده و در این همچونی و شباهتهای ناگزیر، تکرار مضحکه مانند فجایع همیشگی
تاریخ بشر را توسط شروران خبیث دورانها، امری اجتنابناپذیر دیده است. پس از
انتشار کتابِ باارزش «شکسپیر معاصر ما» که فریضهای بهتعویقافتاده در فهم تئاتر
نوین جهان بود، این روزها کتاب دیگری از یان کات (که تکمیلکننده مباحث پیشین میتواند
باشد) به ترجمه رضا سرور، منتقد تئاتر و پژوهشگر عرصه نظریه و اجرا، با عنوان
«جنسیت رزالیند» به فارسی درآمده و منتشر شده است. مترجم در مقدمهای عالمانه
مشخصات اصلی آثار یان کات را به دقت و ایجاز برمیشمرد.
در این کتاب، یان کات عمدتا به مسئلۀ مبدلپوشی در آثار شکسپیر میپردازد. در نمایشهای آن دوران پسران نابالغ نقش زنان را بازی
میکردند (مثل تعزیه که مردان نقش خواتین حرم را بازی میکردند). با طرح مسئلۀ «زنپوشی»
که در آن پسر زننما در صحنه معشوقِ مردی قرار میگیرد و مرد نیز – بهعنوان
بازیگر نه کاراکتر- به این امر واقف است ما را کنجکاو میکند که چه اتفاقی در صحنه
و در ذهن هر دو اتفاق میافتد؟ یا در نمایشی که دختر به ضرورت به لباس پسر درمیآمد،
رویدادی غیرعادیست که پژوهشگر را به تعبیرهای فرویدی و قضایای عاطفی خاص یا تناقضهای
تنانگی رهنمون میشود. به جای دیگریبودن، تبدیل به دیگریشدن، ازخودبیگانهگشتن،
در نهایت تبعید از خود و تن خود؛ مطرح میشود و مفسر ضمن کندوکاو در این زمینه،
بینش تاریخنگرانهاش در مطالعات جنسیتی را در آثار دراماتیک از سوفوکل تا ژنه و
دیگران؛ میگسترد و با واکاوی نشانههای مطرح در آثار نمایشی، به حقایق پنهان و
آشکارای جوامع امروزی میرسد. در پارهای از آثارش که در لهستان نوشته شده، یان
کات برای شکافتن واقعیات عصر و نفوذ در قلب حقایق اجتماعی و فرهنگی، تاریخ جهان بهخصوص
تاریخ نمایشی یونان را به زمان حاضر احضار میکند. و از طریق اینهمانی وقایع و
حادثات، به استعارهها و کنایههای جامعهشناختی و روانشناسیک پدیدهها و شخصیتها
میرسد تا مخاطبان «پشت چهره ریچارد سوم سایهای از استالین را ببینند. با دیدن
سرنوشت هستینگز به یاد آورند که چگونه امروزه مستبدان در تسویهحسابهای خونینشان،
خادمان سرسپرده خویش را همچون خائنان محاکمه و اعدام میکنند... و زنجیرۀ بیپایان
قتلها در مکبث تداعیکننده کیفیت کابوسوار سازوکار ارعاب معاصر باشد. او لبخند
شوم مستبدان شکسپیر را از طریق هزاران پرتره متبسم استالین میشناخت (آه، پستفطرت،
پستفطرت، ملعون پستفطرت متبسم!)».
نگارش «جنسیت رزالیند»، به زمانی برمیگردد که یان کات بر اثر پژوهشهای
خود در دانشگاه برکلی و ییل؛ عرصه متفاوتی را در تحقیقاتش میآزماید که از حدیث
نفس «مای اجتماعی» نویسنده یک کشور فراتر
رفته و او را بهعنوان نظریهپردازی جهانی که آثار نمایشی متقدمان بهویژه شکسپیر
را با روششناسی جهانشمول و فراتر از دیدگاههای سیاسی و اجتماعی پیرامونی مطرح
کرده مینمایاند. اگرچه تا پایان، کابوس زیستن در جامعهای خفقانزده، هرگز نویسنده
رارها نکرده است.
آقای رضا سرور که بهعنوان منتقد و مدرس تئاتر، بررسی منتقدانه آثار
شکسپیر و مفسران او بهخصوص یان کات را وجهه همت خود قرار داده است، با ترجمه دو کتاب
اخیر، چشمانداز تازهای از نظر تفسیر و تحلیل آثار شکسپیر پیش اهل نظر گشوده است
که با توجه به نوع بررسیهای روانشناسانه و روش جامعهشناختی این متفکر لهستانی،
در ایران هم میتوان بر اساس متون نمایشی داخلی یا خارجی، بخشی از میراث انسانی را
همعصر خود کرد، زمان نویسنده را آورد به زمان خواننده و با توجه به ناهمزمانی و
ناهممکانیها، به همسانی کارکردهای انسان در رویکردهای مشابه پرداخت. طرح مسائل
امروز ایران در روشنای تاریخ گذشته این آگاهی ژرف را به خواننده میدهد که چگونه
میتوان از سنتهای دیرزی نادرست رهايی یافت، یا به قصد پیشگیری ناهنجاریهای ناگزیرش
دستبهکار شد. کارکرد انواع قدرتهای مادی و معنوی در ابعاد گوناگونشان، نهفقط
در آثار شکسپیر بلکه در آثار مهم جهانی، از جمله متون کهن فارسی تا دوره مشروطیت
به صورت کنايی و رمزی یا به اشارتی واضح درج شده است، بازنگری متون به شیوه
عالمانهای که کسانی چون یان کات پیشنهاد میکنند، این فرصت را برای پژوهشگر ژرفاندیش
فراهم میآورد که راه دیگری برای نقد فرهنگ خود به قصد نواندیشی در مایههای موجود
و بازشناسی مشخصات واقعیمان (جدا از توهم و خودشیفتگی رایج) بگشاید. بازخوانی
متون ادبی ایران یا میراث مردمی این فرهنگ، و بازنگری در هویت فردی و جمعیمان در روشنای
آثار مکتوب و میراث شفاهی میتواند ما را از ناشناخته گسترده مسلط که گذشته و
آینده ما را در تیرگیاش نهان کرده، به روشنا بکشاند به شرط آنکه بتوانیم از
فرهنگ خود آنچه امروزمان را ساخته با پژوهشی روشمند و نازکاندیشانه بیابیم و چون
کات، تاریخ ظلمانی رادر آفتاب پهن کنیم.
مترجم چهار مقاله دیگر از نویسنده را خود بدین کتاب افزوده و با این
کارش به تنوع مضامین کتاب افزوده است. در این بازگردانی، نثر درست و پاکیزه مترجم،
مضامین غالبا دشوار کتاب را بهگونهای موجز و فهمیدنی انتقال میدهد، و با ظرافت
از تنگناهای موضوعی و محذورها، رندانهعبور
میکند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 8 اسفند 97، شماره: 3377