شعار سال: الگوی کشت کشور یکی از بزرگترین برنامههای تحول بخش کشاورزی در زیربخش زراعت بوده است که حداقل سابقه آن به بیش از 10 سال قبل برمیگردد. برابر گزارش، این مطالعه به کمک بخشهای مختلف وزارت جهاد کشاورزی و محوریت معاونت امور زراعت حدود 3 سال به طول انجامید تا شکل برنامه پیدا کند اما هنوز از این الگوی کشت در مقیاس ملی در سطح مزرعه شکل عملیاتی پیدا نکرده است که خود بازگوکننده وجود موانع و چالشهایی فراروی اجرای آن است. بهراستی الگوی کشتی که هزاران ساعت کار تخصصی برای تدوین آن صرف شده است و میلیونها تومان هزینه، چرا نباید عملیاتی شود؟ آیا موانع قبل از شروع به تدوین الگوی کشت مدنظر قرار نگرفته است؟ آیا واقعیات و همه محدودیتهای بخش کشاورزی در سطح نهادی و مزرعه موردتوجه بوده است؟ آیا با توجه به تغییرات محیطی، اقتصادی، زیستمحیطی و حتی فنی و فناوری، الگوی کشت تدوینشده در چند سال قبل میتواند کاربرد داشته باشد؟ آیا چارچوبهایی مانند کشاورزی قراردادی در آن مدنظر قرارگرفته است؟ آیا تغییرات ترجیحات مصرفکنندگان در طول زمان در تدوین الگوی کشت مدنظر قرارگرفته است؟ و آیا تقاضای کشاورزان برای الگوی کشت جدید موردبررسی قرارگرفته است؟ این نوشتار به دنبال پاسخگویی به این سؤالها نیست بلکه تلاش دارد به بعد دیگری از الگوی کشت که کمتر مدنظر قرار میگیرد توجه نماید.
الگوی کشت در گستره ایران بیش از آنکه فنی باشد و معیارهای اقتصادی، زیستمحیطی و اهداف راهبردی تکلیفی در آن لحاظ شود، نیازمند مجموعهای از گزارهها است که بدون لحاظ آن عملاً الگوی کشت تنها یک گزاره در خلأ محسوب میشود و ارزش چندانی در سطح مزرعه نخواهد داشت و باگذشت زمان و عدم توانایی نهادهای متولی برای عملیاتیسازی آن، کارایی خود را از دست میدهد بهویژه در شرایطی که الگوی کشت بهصورت دینامیک طراحی نشده باشد و قابلیت بهروزرسانی با توجه به تغییرات بهویژه تغییرات اقتصادی و فناوری را نداشته باشد. این گزارهها عبارتاند از:
- عدم توجه به تغییر ذهنیت کشاورزان از الگوی کشت جدید
- نبود آمادگی ذهنی در سطح ستاد وزارت برای پشتیبانی عملیاتی در زمینه اجرای الگوی کشت
- نبود آمادگی ذهنی در نهادهای محلی نزدیک به کشاورزان برای پشتیبانی عملیاتی و مالی از پروژه الگوی کشت
- عدم نهادسازیهای لازم در طول دوره طراحی الگوی کشت
- عدم جلب مشارکت کشاورزان در هر استان برای تدوین الگوی کشت در چارچوب اقدام جمعی
- نبود خدمات پشتیبان بیمهای و بازاری از الگوی کشت
- نبود پشتیبانی لازم برای ایجاد یک نظام مالی تشویقی برای اجرای الگوی کشت یا یک سیاست تشویقی تحریککننده برای ایجاد تقاضا در سطح مزرعه برای الگوی کشت
امید اینکه این گزارهها در تدوین الگوی کشت و بعد عملیاتیسازی آن مدنظر قرار گیرد اگر تاکنون مدنظر نبوده باشد.
محمد قربانی. استاد دانشگاه فردوسی مشهد
برگرفته از فضای مجازی