شعارسال: تصور کنید که قرار است شبی را در بیابان سپری کنید با خودرو در جادهای که تا چشم کار میکند بیابان است و بیابان پیش میروید، هوا بتدریج تاریک میشود و سوسوی ستارگان همچون هزاران چراغ از دور دست به رقص در میآید، در زیر این چلچراغ دراز میکشی و همانطور که مسخ این همه زیبایی میشوی به عظمت خداوند درود میفرستی، چون بر خلاف تصور برخی؛ بیابان سرشار از زندگی و مامن گونههای مختلف جانوری و گیاهی است.
اما حالا تصور کنید این شرایط در جنگلها یا مراتع کشور رخ دهد آیا باز هم به همان اندازه لذت میبرید؟ قطعا خیر، چون بیابان در جایی قرار گرفته که باید باشد و مساله خطرناک در این میان پیش روی آن است که نتیجه زیاده خواهی انسان و عملکرد نادرست خودمان است در راستای مدیریت منابع است.
قطعا این جمله را بارها شنیدهاید که ایران کشوری خشک و نیمه خشک است، اما به نظر میرسد که در چند سال اخیر تا حد زیادی به این خشکی دامن زده شده است به طوری که امروز طبیعت تشنه ایران دستانی را میطلبد تا جرعه آبی بر گلوی خشکیده آن بچکاند در غیر اینصورت تا ۱۰۰ سال آینده تمام کشور به بیابان تبدیل خواهد شد و آن زمان دیگر برای هر کاری دیر است پس با برهنگی زمین همصدا نشویم و به آن دامن نزنیم.
این جایگیری یعنی اینکه طبیعت کارش را بلد است، اما دخالت نابجای انسانها این روند طبیعی را به هم زده و نرخ بیابان زایی را افزایش داده است، ادامه این روند یعنی بالا رفتن نرخ برهنگی سرزمین و هر چقدر یک سرزمینی برهنهتر باشد میزان سیل خیزی آن افزایش مییابد، چشمههای تولید گرد و خاک بیشتر میشود که همه اینها جزء مولفههای بیابان زایی است.
بر اساس اعلام سازمان جنگلها مراتع و آبخیزداری، نرخ بیایانزایی در کشور یک درصد است یعنی یک درصد از خاک ایران تحت تاثیر بیابانزایی توان تولید خود را از دست میدهد، در دنیا این نرخ بین سه دهم تا سه و نیم درصد دهم است بنابراین در ایران نرخ بیابانزایی بیش از دو برابر متوسط جهانی است.
با آن که سهم ایران از خشکیهای جهان فقط ۱.۲ درصد است، اما ۲.۴ درصد از بیابانهای کره زمین را در خود جای داده و میانگین بارندگی یک دوم و تبخیر سه برابر میانگین جهانی است، این آمار به خوبی نشان میدهد که باید توجه به حفظ آب و خاک در کشور که تخریب آنها از مهمترین عوامل بیابان زایی هستند، از اهمیت ویژهای برخوردار باشد.
چون کشور در قلمرو کمربند خشک و نیمه خشک جهان در عرض بین ۲۵ تا ۴۰ درجه نیمکره شمالی قرار گرفته به شدت نسبت به جریانهای بیابان زایی حساس است به همین خاطر ایران از اولین کشورهایی بود که به کنوانسیون جهانی مقابله با بیایان زایی در سال ۱۳۷۵ پیوست و یک برنامه اقدام ملی مقابله با بیابان زایی را تعریف کرد که بر اساس آن هیچ کدام از وزارتخانهها و سازمانها حق ندارند طرحهایی را اجرا کنند که منجر به تخریب سرزمین شود مثلا نباید سدی ساخته شود که موجب نابودی تالابها یا از بین رفتن جنگلها در بالادست شود.
بر اساس آمار سازمان جنگلها مراتع و آبخیزداری، نرخ سالانه بیایان زایی در کشور یک درصد است یعنی یک درصد از خاک ایران تحت تاثیر بیابان زایی توان تولید خود را از دست میدهد در دنیا این نرخ بین سه دهم تا سه و نیم درصد دهم است بنابراین در ایران نرخ بیابان زایی بیش از دو برابر متوسط جهانی است، البته این میزان نرخ بیابان زایی برای کشورهای دیگر هم نگران کننده است که بر این اساس نخستین کنفرانسی که طرح مقابله با بیابان زایی را بسیار جدی دنبال کرد، در ۱۹۹۲ میلادی با موضوع «سازمان ملل برای محیط زیست و توسعه» در ریودوژانیرو برزیل برگزار شد.
بعد از آن سازمان ملل متحد در اجلاس ۴۷ مجمع عمومی و کمیته بین دولتی مذاکرات در ۱۹۹۰ میلادی، نگارش کنوانسیون بین المللی بیابان زدایی و رویارویی با اثرهای خشکسالی در کشورهایی همچون آفریقا را به تصویب رساند و در نهایت در هفدهم ژوئن ۱۹۹۴ میلادی پس از برگزاری پنج اجلاس دیگر کمیته بین دولتی مذاکرات در نیویورک، متن کنوانسیون را به پایان رساند و به همین دلیل تاریخ هفدهم ژوئن برابر با ۲۸ خرداد ماه را روز جهانی بیابان زدایی نام گذاری کردند.
بر اساس اعلام سایت کنوانسیون بین المللی بیابانزدایی، با بزرگتر شدن جمعیت، ثروتمندتر شدن و شهرنشینی بیشتر، تقاضا برای زمین به منظور تأمین مواد غذایی، خوراک دام و فیبر برای تولید لباس بیشتر میشود، در همین حال، سلامت و حاصلخیزی اراضی زراعی موجود به دلیل تغییر اوضاع اقلیمی در حال بدتر شدن است، برای برخورداری از اراضی تولیدی کافی به منظور تأمین تقاضاهای ۱۰ میلیارد نفر تا سال ۲۰۵۰، لازم است که شیوههای زندگی تغییر کند. شعار امسال روز جهانی مقابله با بیابان زایی «غذا، خوراک، فیبر» تعیین شده که در تلاش است تا به افراد در مورد چگونگی کاهش تأثیر شخصی آنها آموزش دهد.
مواد غذایی، خوراک و فیبر همچنین باید با شهرهای در حال گسترس و صنعت سوخت رقابت کنند. نتیجه نهایی این است که زمین با میزان غیرقابل تحملی تبدیل و تخریب میشود و به تولید، اکوسیستمها و تنوع زیستی آسیب میرساند.
محمد درویش عضو هیات علمی بخش تحقیقات بیابان در موسسه تحقیقات جنگل و مراتع گفت: بیابان اکوسیستمی است که در آن گونههای گیاهی و جانوری منحصر به خودش وجود دارد یعنی بخشی از ذخایر ژنتیک جهان است، اگر بیابان از بین برود گونههای گیاهی و جانوری خاص خودش نیز از بین میرود، بیابان در جایی که قرار دارد کارکرد خوبی دارد موضوعی که خطرناک است پیشروی بیابان به اکوسیستمهای دیگر است، باید هر اکوسیستمی را در جای خودش حفظ کرد.
وی افزود: با توجه به اهمیت موضوع یک روز به عنوان روز جهانی مقابله با بیابان زایی نامگذاری شد که به معنای مقابله با تخریب سرزمین، مقابله با شور شدن خاک، افت حاصلخیزی خاک، افت سطح آبی زیر زمینی، متروکه شدن روستاها و به طور کلی روز جهانی حفظ پایداری و تاب آوری آب و خاک است.
درویش درباره وضعیت بیابانهای ایران گفت: ایران کشوری است که در قلمرو کمربند خشک و نیمه خشک جهان در عرض بین ۲۵ تا ۴۰ درجه نیمکره شمالی قرار گرفته برای همین به شدت نسبت به جریانهای بیابان زایی حساس است، به همین دلیل است که ایران از اولین کشورهایی بود که به کنوانسیون جهانی مقابله با بیایان زایی در سال ۱۳۷۵ پیوست و یک برنامه اقدام ملی مقابله با بیابان زایی را تعریف کرد که به نظر میرسد به تصویب سازمان ملل نیز رسیده بود، بر اساس این برنامه هیچ کدام از وزارتخانهها و سازمانها حق ندارند طرحهایی را اجرا کنند که منجر به تخریب سرزمین شود مثلا نباید سدی ساخته شود که موجب نابودی تالابها یا از بین رفتن جنگلها در بالادست شود، نهادها نیز باید تلاش کنند که رفتارشان منجر به تشدید بیابان زایی، افزایش شوری خاک، تجمع بیش از حد ریزگردها و در نهایت پدیده شوم متروکه شدن روستاها نشود.
رییس کمیته محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو با اشاره به اینکه بر اساس اعلام رسمی سازمان جنگلها مراتع و آبخیزداری نرخ بیابان زایی در کشور یک درصد است، افزود: با توجه به این آمار، ۱۶۵ میلیون هکتار وسعت کشور است که اگر قرار باشد یک درصد نرخ بیابان زایی ادامه یابد در مدت ۱۰۰ سال آینده تمام کشور بیابان میشود و اگر مولفههای دیگر را هم حساب کنیم مانند پدیده گرمایش جهانی که بیابان زایی را تشدید میکند، افزایش جمعیت، تغییر کاربری اراضی، سد سازیهای بی رویه و افت سطح آب زیر زمینی، در خوشبینانهترین حالت این شرایط را بیشتر از ۵۰ سال دیگر نمیتوانیم تحمل کنیم.
وی درباره نقش آتش سوزیها در روند بیابان زایی گفت: مساله آتش سوزی جنگلها هم در این راستا معنی دار است، چون فقط ۷ درصد خاک کشور جنگل است و این جنگلها برای ما ارزش راهبردی دارند، میتوانند به حفظ آب و خاک کمک کنند و تولید اکسیژن داشته باشند بنابراین اگر جنگلها بر اثر آتش سوزیهای پیوسته آسیب ببینند یعنی نرخ بیابان زایی ما افزایش مییابد، چون نرخ برهنگی سرزمین افزایش مییابد و هر چقدر یک سرزمینی برهنهتر باشد میزان سیل خیزی آن افزایش مییابد، چشمههای تولید گرد و خاک بیشتر میشود که همه اینها جزء مولفههای بیابان زایی است.
درویش تاکید کرد: یکی از راههایی که میتوانیم این روند را کنترل کنیم اجرای کنوانسیون مقابله با بیابان زایی است که در کشور اجرا نمیشود در واقع برنامه اقدام ملی مقابله با بیابان زایی در کشور کنار گذاشته شده و هیچ کدام از نهادها خود را ملزم نمیدانند که طرح ها، بخشنامهها و دستورالعمل هایشان متناسب با برنامه اقدام ملی باشد اگر نه بسیاری از طرحها تصویب و اجرا نمیشد.
وی افزود: اگر میخواهیم بیابان زایی را مهار کنیم باید به اصول آمایش سرزمین در کشور وفادار بمانیم، باید چیدمان توسعه متناسب با توانمندیهای بوم شناختی سرزمین باشد، باید ادای احترام کنیم به قوانین حاکم بر سرزمین و بر اساس آنها برنامههای ۵ ساله را طراحی کنیم؛ باید تلاش کنیم که تا جایی که امکان دارد وابستگیهای معیشتی ما به آب و خاک کمتر باشد و به جای اینکه به فکر تولید پول بر اساس خام فروشی باشیم به فکر تولید پول بر اساس منابع انسانی، تولید ثانویه، توسعه گردشگری و استحصال انرژیهای نو باشیم به این ترتیب است که میتوانیم بیابان زایی را مهار کنیم.
عضو هیات علمی بخش تحقیقات بیابان در موسسه تحقیقات جنگل و مراتع گفت: ریاست کنوانسوین مقابله با بیابان زایی به نمایندگی از سوی رییس جمهوری با وزیر جهاد کشاورزی است و تمام نمایندگان تام الاختیار نهادها باید در جلسات آن شرکت و عملکرد برنامه اقدام ملی را بررسی کنند.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، تاریخ انتشار: 28 خرداد 1399، کد خبر: 83819489، www.irna.ir