شعار سال: علیرضا محرابی، تحلیلگر ارشد مسائل حوزه آسیای مرکزی و قفقاز – دیپلماسی ایرانی در یادداشتی مینویسد:، چون در سایه همین نگاه غرب گرایانه الهام علی اف و بر خلاف مواضع برخی شخصیتهای داخلی در کشور اساسا وی رویکردی دینی و ایدئولوژیک به مناقشه قره باغ نداشته و ندارد. پیرو این نکته مهم به نظر من برخی از مواضع داخلی که اکنون در حمایت از آذربایجان در مناقشه قره باغ مطرح شد از یک بینش سیاسی سطحی و بدون در نظر گرفتن پشتوانه تاریخی نشات میگیرد. در همین چند روزی که از درگیری قره باغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان میگذرد شاهد سیل کمکهای نظامی و تسلیحاتی اسرائیل و صهیونیستها به باکو بودیم. یعنی همین مسئولینی که در داخل ایران اکنون به فکر حمایت از دولت آذربایجان در مناقشه قره باغ هستند، مطمئن باشند همین دولت، تاکید میکنم دولت باکو، نه ملت آذربایجان بعد از فروکش کردن این مناقشه به دنبال کاهش اختلافات و همراهی و حمایت از جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود. چرا که ساختار سیاسی دولت آذربایجان بر اساس همان مبنای فکری غرب گرا و غیر دینی شکل گرفته است. با توجه به فعالیتهای گسترده بنیاد سوروس در آذربایجان مبنی بر نفرت افکنی از ایران و تلاش برای تصفیه آذریهای ایرانی در کشور آذربایجان، بدون شک دولت الهام علی اف بر روال گذشته و همان نگاه سابق خود که مبتنی بر گرایش به غرب و صهیونیسم است، فاصله خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران حفظ خواهد کرد. پس چه ضرورتی دارد در این مناقشه به جای حفظ راهبرد موازنه قدرت و پیگیری سیاست بی طرفی بخواهیم با برخی مواضع نسنجیده و حمایت از یک طرف درگیر در مناقشه قره باغ هزینههای سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی خود را افزایش دهیم. به عبارت دقیقتر ما باید با ارتقای هوش و افزایش انعطاف سیاسی و دیپلماتیک به سمت اتخاذ مواضعی سنجیدهتر پیش رویم و تلاشها را به سمت خویشتنداری طرفین، پایان جنگ و درگیریهای نظامی و ضرورت بازگشت به گفتمان سیاسی، دیپلماسی و مذاکره در مناقشه قره باغ معطوف کنیم. تداوم و تشدید درگیریها در مناقشه قره باغ میتواند تبعات مخرب امنیتی را برای جمهوری اسلامی ایران در مرزهای شمالی به دنبال داشته باشد. پس نباید مواضع برخی مسئولین داخل را ملاک عمل قرار داد که متاثر از نگاههای احساسی ناسیونالیستی با ریشههای دینی است، آن هم در شرایطی که خود الهام علی اف هیچ رویکرد دینی به مناقشه قره باغ ندارد. از این رو به نظر من بهترین استراتژی جمهوری اسلامی ایران در قبال مناقشه قره باغ راهبرد «بی طرفی فعال مبتنی بر درگیر کردن سازمانهای بین المللی» است. یعنی در میان «استراتژی فعال، ناظر بر حضور مستقیم در مناقشات»، «راهبرد انفعال مبتنی بر عدم حضور در اختلافات و در نهایت «سیاست بی طرفی فعال»، باید پیگیری و تحقق راهبرد سوم یعنی «بی طرفی فعال مبتنی بر درگیر کردن سازمانهای بین المللی» را اولویت خود قرار دهیم. ذیل این سیاست، جمهوری اسلامی ایران ضمن این که در قبال مناقشه قره باغ، هم در برابر ارمنستان و هم در قبال جمهوری آذربایجان موضع بی طرف را در پیش میگیرد، باید تلاشهای جدی دیپلماتیکی هم برای درگیر کردن ظرفیت سازمان ها، نهادها، ارگانها و دیگر بازیگران بین المللی برای حل و فصل نهایی این مناقشه را در دستور کارخود قرار دهد. وقتی چنین راهکار مفیدی وجود دارد چرا باید خود را به صورت مستقیم درگیر یکی از این دو طرف مناقشه قره باغ کنیم؟! چون اگر ما به سمت حمایت از آذربایجان پیش رویم با توجه به حساسیتها و خط قرمزهای ارمنستان باید مناسبات خود را با ایروان نادیده بگیریم؛ اگر هم در آن به سو به فکر حمایت از ارمنستان باشیم باید روی روابط خود با باکو پا بگذاریم که قطعا در هر دو صورت کشور نهایتا به سمت افزایش هزینهها و دشمن تراشی در کنار مرزهای خود پیش خواهد رفت که گزینه مطلوب و مدنظر صهیونیستها برای جولان در کنار مرزهای ایران است؛ لذا باید سیاست بی طرفی را در دستور کار قرار دهیم و ضمن گسترش و تعمیق روابط خود، هم با ارمنستان و هم جمهوری آذربایجان به فکر حل و فصل مناقشه
مواضع ترکیه در قبال مناقشه قره باغ با نگاه جمهوری اسلامی ایران به شدت متفاوت است. ترکیه مشکلات و اختلافات ریشهای با ارامنه دارد. به هر حال تاریخ صد سال گذشته مناسبات دو طرف و به خصوص مسئله قتل عام ارامنه سایه سنگینی بر روابط ارمنستان و ترکیه داشته است؛ مسئله درگیری مرزی آذربایجان و ارمنستان ارتباطی به ترکیه ندارد. چون اختلافات مرزی میان آنکارا و ایروان شکل نگرفته است، اما همین گسل تاریخی صدساله سبب شده است که ترکیه به سمت حمایت از جمهوری آذربایجان در مناقشه قره باغ پیش رود. ولی ایران برخلاف ترکیه در دویست سال گذشته، هم روابط خوبی با ارامنه برقرار کرده است و هم پیوندهای عمیقی میان آذربایجانیها با ایرانیها به وجود امده است. ما کشور ترکیه نیستیم که با ارامنه پس زده و آذریهای هم پیمان و دوست مواجه باشیم. پس برخی از سخنان مقامات داخلی یک تحلیل احساسی است و هیچگاه موضعی سنجیده برگرفته از اصول استراتژیک برای حفظ منافع ملی نیست؛ لذا ضرورتی ندارد که ما بر مبنای همان نگاه دولت ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان به سمت حمایت از آذربایجان پیش رویم. این رویکرد قطعاً کشور را درگیر برخی بحرانهای دیگر خواهد کرد. خصوصاً آنکه ارامنه در اروپا و آمریکا از پایگاه جدی سیاسی و اجتماعی قابل قبولی برخوردار هستند. به گونهای که تعدادی از وزرای دولتهای پیشین در فرانسه و حتی کابینه امانوئل مکرون، رئیس جمهور فعلی این کشور ارمنی هستند. اتفاقاً در سایه همین مسئله و نفوذ بالای ارمنیها است که رئیس جمهور فرانسه مواضعی تند را در قبال سیاست حمایت دولت ترکیه از جمهوری آذربایجان پیرامون مناقشه قره باغ داشت. به عبارت دقیقتر پایگاه سیاسی ارامنه در اروپا به فرانسه باز میگردد. کما اینکه آذربایجان و ارمنستان پایگاههای نظامی گسترده هم دارند؛ بنابراین باید حل و فصل مناقشه قره باغ را به سازمانها و نهادهای بینالمللی بسپاریم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از ساعت ۲۴، تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۹، کد خبر: ۵۱۵۱۲۵، www.saat۲۴.news