شعار سال: تالاب گاوخونی که با وسعتی حدود ۴۷۶ کیلومترمربع، در استان اصفهان قرار دارد و تأمینکننده اصلی آن رودخانه زایندهرود است، چندین سال است که تقریباً خشک شده؛ بهطوریکه بعد از بارشهای سال گذشته، حدود یکماه پیش مسئولان خبر از مرطوب شدن تنها ۲۴درصد سطح این تالاب دادند. حداقل نیاز آبی زیستمحیطی سالانه گاوخونی ۱۷۶میلیون مترمکعب محاسبه و تعیین شده است؛ درحالیکه در گزارش و برنامههای منابع و مصارف آب شرکت آب منطقهای استان و وزارت نیرو برای سال آبی 98ـ99 حدود ۱۴۰۱۷۶میلیون مترمکعب حقابه زیستمحیطی در نظر گرفته است. دلیل این موضوع هم مصرف بیش از حد آب در بخش کشاورزی و صنعت است که دلایل اصلی خشکشدن گاوخونی محسوب میشوند.
غمنامه سترگی است، تماشای این روزهای تالاب بینالمللی گاوخونی اصفهان که فریادهای نزدهاش حالا چروک بر پیشانی شده با هزاران افسوس، دیگر خبری از جشن مهمانی مرغان و آن همه زیستبوم رنگارنگ نیست، این اکوسیستم حیاتبخش دیروز، امروز از داغ عطش میسوزد و مهمتر تهدیدی شده برای همه، چرا؟
سکوتی هولناک، زمینی خشک و ترک خورده با چند برکه کوچک و کمعمق و پوششی بیرمق از علفهای زرد و فرسوده، همه آن چیزی است که در انحنای عصای پیرمرد ورزنهای قاب شده بود، درحالیکه یک چشمم را بسته بودم و تلاش میکردم جزئیات بیشتری از تالاب را ببینیم، انگشتان مرادعلی همچون پردهای پینهبسته، این دریچه کوچک را بست تا رشته خیالم پاره شود و اینبار ایستاده و از دریچه دوربین داغ عطشی را که بر قلب گاوخونی نشسته است، نظاره کنم.
مرادعلی با عصایش اشارهای به دورترها میکند، سری به نشانه افسوس تکان میدهد، و میگوید: یادش بخیر، قدیمها مردم روستاهای اطراف گاوهایشان را برای چرا به اینجا میآوردند، تالاب آنقدر باصفا بود که همه میگفتند آسمان باز شده و تکهای از بهشت اینجا درست وسط کویر به زمین افتاده، هیچکس باورش نمیشد آن همه سرزندگی چطور از دل کویر سر در آورده بود.
با قامتی کمی خمیده، اما همچنان پرصلابت و پر رمز و راز میایستد، اینبار یک دستش را روی پیشانی میگذارد و درست روبهروی آفتاب، به گوشهای دیگر از تالاب اشاره میکند و ادامه میدهد: تا به یاد دارم گاوخونی همیشه میزبان پرندگانی مثل حواصیل، لکلک، غاز، کاکایی، اردک نوکپهن و جانورانی مثل قوچ وحشی، گراز، روباه شنی، لاکپشت، افعی، خرگوش، بز و خفاشها بود. زمینهای اطراف تالاب آنقدر شور بود که هیچ گیاهی تا چندین کیلومتری آن وجود نداشت، اما علف بوریا، انواع جلبک و درخچههایی مثل تاغ در میانه تالاب میرویید.
مرادعلی میگفت دوردست بودن تالاب مانع از این شده بود که طبیعت بکر آن خراب شود. انزوای گاوخونی، آن را از دستبرد انسانِ مدرن نجات داده بود.
برگشتم و بیآنکه حواسش پرت شود، نگاهی به سیمایش انداختم. چشمانش را به تالاب دوخته بود. عمیق و پرجذبه، گویی همه آن روزهایِ خوش گاوخونی از پستوی خاطراتش میگذشت. روزهایی که نغمه مرغان در هوای تالاب میپیچید. روزهایی که گاوخونی فرحبخش و خوشمنظر بود، روزهایی که تناقض زیبای آن با کویر موج گردشگران و مردم محلی را به تماشای معجزه طبیعت فرامیخواند. آن روزها که زایندهرود زنده و خروشان بود، از زردکوه بختیاری بار سفر میبست تا به دل کویر برسد.
یادش بخیر، با رفقا تا قله سیاهکوه پیاده میرفتیم، بر فراز آن مینشستیم و تا ساعتها به تالاب خیره میشدیم. زیبایی تالاب همه را مجذوب میکرد. بغض نگاهش معنایی جز حسرت روزهای رفته نداشت. این را که گفت تازه فهمیدم راز شتاب قدمهایش و دلیل بهشماره افتادن نفسهایم چه بود. مرادعلی شاید به اندازه موهای سپیدش دامنه تا قله سیاهکوه را پیموده بود تا گاوخونی، این زیباترین نقش زندگی و تمدن را بارها و بارها به نظاره بنشیند.
مردم محلی ورزنه، نزدیکترین شهر به گاوخونی بر این باورند که در فرهنگهای گذشته، گاو به مفهوم «بزرگ» و خان به معنای «چاه» بوده است، بههمین دلیل گاوخونی را «چاه بزرگ» قلمداد کردهاند، همچنین برخی نیز میگویند تعداد زیادی گورخر در محل این تالاب در گذشته وجود داشته است و همین را علت نامگذاری آن به این اسم میدانند. برآیند اسناد تاریخی نیز نشان میدهد در گذشته محلیها و روستانشینها گاوهای خود را برای چرا به اینجا میآوردهاند. برای همین نام خانه گاوها برای این تالاب انتخاب شده که در زبان محلی به آن گاوخونی میگویند.
اسم تالاب گاوخونی ریشه فارسی دارد، گاو کلمهای بوده، به معنی اصفهان، در طول زمان گاو به جی (نام دیگر اصفهان) تغییر پیدا کرده، خونی هم در زبان پهلوی بهمعنی چشمه و آبگیر است، بنابراین از گاوخونی بهمعنای آبگیر اصفهان نیز تعبیر میشود. تالاب بینالمللی گاوخونی برغم این پیشینه سرشار از حیات و سرزندگی، در یکدهه گذشته تنها برای مدتکوتاهی در سال۹۵ و سپس در سال۹۸ آب اندکی را به خود دید.
حقابه زیستمحیطی تالاب گاوخونی بهطور پایدار تأمین شود اکنون کاهش آب ورودی، تغییر اقلیم، خشکسالی و تأمیننشدن حقابههای طبیعی ازجمله چالشهایی است که حیات این تالاب را به خطر انداخته. اگرچه پس از اتمام عملیات توزیع آب کشاورزی، آب از سد رودشتین در شرق اصفهان روزجمعه چهارم مهر امسال برای تأمین بخشی از حقابه زیستمحیطی بهسمت تالاب بینالمللی گاوخونی رهاسازی شد، اما رضا خلیلی، دبیر انجمن دوستداران میراثفرهنگی و طبیعی ورزنه، میگوید قطع و وصل شدن جریان آب بهسمت تالاب بینالمللی گاوخونی، مطلوب نیست و لازم است حقابه زیستمحیطی این تالاب بهطور همیشگی و پایدار تأمین شود. به استناد تحلیل و مقایسه تصاویر ماهوارهای تالاب بینالمللی گاوخونی در پایان اسفند سال۱۳۹۸ حدود۲۱ درصد از سطح آن مرطوب شد؛ درحالیکه در تاریخ مشابه سال۹۷ این شاخص حدود سهدرصد بود. تأمین بخشی از حقابه این اکوسیستم طبیعی و آبگیری آن در سال گذشته به افزایش حدود ۲۰درصدی رطوبت این زیستبوم منجر شد. اواسط مهر سال گذشته پس از سالها خشکی و تخصیص نیافتن و تأمین نشدن حقابه زیستمحیطی تالاب بینالمللی گاوخونی، آب از سد رودشتین در ۸۵کیلومتری تالاب بهسمت پاییندست رودخانه زایندهرود و تالاب گاوخونی بهصورت موقت رهاسازی شد. مهر پارسال در مجموع 62/7میلیون مترمکعب، در آبان 17/10، در آذر 4/9، در دی 57/4 و در بهمن 08/4میلیون مترمکعب آب به تالاب گاوخونی رسید.
گاوخونی سالیان متمادی از دریافت حقابههای زیستمحیطی محروم بود ۲۲ اسفند سال گذشته مجدد آب از سد رودشتین بهصورت موقت و چندروزه بهسمت تالاب گاوخونی رهاسازی شد. در اسفند حداقل دبی ماهانه 17/1 و حداکثر ششمترمکعب در ثانیه در ایستگاه شاخکنار ثبت و در مجموع در این ماه نیز 24/5میلیون مترمکعب آب وارد تالاب شد. بنابراین از مهر تا پایان اسفند ۱۳۹۸ حدود ۴۱میلیون مترمکعب حجم ورودی آب به تالاب برآورد شد که معادل ۲۳درصد حداقل نیاز آبی سالانه تالاب برای حفظ کارکردهای اکولوژیک است. اینها را حسین اکبری، سرپرست معاونت پایش و نظارت ادارهکل حفاظت محیطزیست اصفهان، گفت.
اکبری با بیان اینکه حداقل نیاز آبی سالانه تالاب بینالمللی گاوخونی به استناد مطالعات دانشگاهی ۱۷۶میلیون مترمکعب است، افزود: با توجه به اینکه تالاب گاوخونی سالیان متمادی از دریافت حقابههای زیستمحیطی محروم بود و در سال۱۳۹۷ بهشرایط کاملاً خشک و بحرانی رسید، آب دریافتی در نیمه دوم سال۱۳۹۸ بیشتر به لایههای زیرین نفوذ کرد که همین امر موجب مرطوبشدن بخشهایی از شمال تالاب شد و در نتیجه میزان کمتری آب در سطح آن باقیمانده است.
براساس مصوبه شورایعالی آب در وزارت نیرو سالانه ۱۷۶میلیون مترمکعب از محل سد زایندهرود باید برای حقابه زیستمحیطی تالاب و رودخانه اختصاص یابد، اما سازمان محیطزیست معتقد است حقابه زیستمحیطی این رودخانه و تالاب ۳۱۳میلیون مترمکعب است که ۱۷۶میلیون آن باید به گاوخونی برسد.
آبی برای سرازیر شدن بهسمت تالاب باقی نمیماند مدیرعامل شرکت آب منطقهای اصفهان با بیان این مطلب به ایرنا گفت: با وجود اینکه در مدت اخیر بهخصوص در کشت بهاره (تابستانه) امسال حداقل آب برای کشاورزی اختصاص پیدا کرد، اما آبی برای سرازیر شدن بهسمت تالاب باقی نماند.
مسعود میرمحمد صادقی اضافه کرد: هندسه و نحوه قرار گرفتن شبکههای آبیاری کشاورزی در استان اصفهان و بهویژه پیش از تالاب گاوخونی بهگونهای است که اگر آب برای کشاورزی در شرق اصفهان تخصیص یافته باشد، بهسمت تالاب نخواهد رفت و همه آن به کشتوکار تخصیص پیدا میکند.
وی درباره پیشنهاداتی مبنیبر رساندن آب بهوسیله لوله به تالاب تصریح کرد: از لحاظ زیستمحیطی و همانطور که مسئولان و دوستداران محیطزیست بیان میکنند، آب باید بهطور طبیعی و از بستر رودخانه عبور کرده و به تالاب برسد، علاوهبر آن باید بدانیم که خود رودخانه هم نیازمند جریان و حیات است تا پوشش گیاهی اطراف و حیات و سایر موجودات برای زندگی از آن بهره گیرند.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای اصفهان با تأکید بر اینکه موضوع آب چند وجهی است، اظهار داشت: همکاری و مشارکت برای حل مشکلات و عمل به وظایف هر بخش برای احیای رودخانه زایندهرود و تالاب گاوخونی ضروری است.
زایندهرود بهطول بیش از ۴۰۰کیلومتر بزرگترین رودخانه منطقه مرکزی ایران و تأمینکننده آب برای حیات میلیاردها موجود و میلیونها انسان علاوهبر جاذبه تفریحی و فرهنگی، همواره نقشی مؤثر در کشاورزی و اقتصاد منطقه مرکزی و هستی تالاب گاوخونی داشته، اما در دهههای اخیر بهعلت سوءمدیریت، سهمخواهی، تراکم جمعیت، اضافه برداشتها و بهطور کلی عوامل انسانی مخرب به یک رودخانه فصلی تبدیل شده و در پاییندست با خشکی مواجه شده است.
کارکرد حیاتی زایندهرود در حد یک کانال آبرسانی کاهش یافته در این ارتباط دبیر شورای هماهنگی سمنهای محیطزیست استان اصفهان بر این باور است که مدیران و تصمیمگیران در این سالها کارکرد حیاتی زایندهرود را تا حد یک معبر و کانال آبرسانی فروکاستهاند و از آن فقط برای عبور آب کشاورزی استفاده میکنند، در واقع به این اکوسیستم زنده و حیاتبخش که باید بهصورت جامع و همهجانبه به آن نگریست، تنها بهعنوان یک کانال آبرسانی برای تأمین دیگر حقابهداران نگاه شده است. حشمتالله انتخابی یادآور شد: صدها گونه و میلیاردها زیستمند در انواع گونههای مختلف در این اکوسیستم زندگی میکنند، که زندگی آنها تابعی از جریان مستمر و دائمی آب در رودخانه است، اما ما با بیاحترامی به حیات این گونههای جانوری و قائل نشدن حق حیات برای خود زایندهرود، سبب تلفات و از بین رفتن میلیاردها زیستمند گیاهی و جانوری شدهایم.
وی با بیان اینکه حقابهداران زایندهرود را نباید تنها صنایع و کشاورزی و آب آشامیدنی تصور کرد، ادامه میدهد: علاوهبر میلیونها انسانی که در شهرها و روستاهای مسیر زایندهرود زندگی و از آب آن به اشکال مختلف استفاده میکنند، میلیاردها زیستمند بزرگ و کوچک از آبزیان، کفزیان و پلانکتونها تا پرنده و چرنده و انواع گیاهان حیات و مماتشان به جریان دائمی رودخانه وابسته است.
این فعال محیطزیست استان اصفهان ادامه داد: قانونگذار با مصوبات قانونی، حقابه زیستمحیطی رودخانهها و تالابها را محترم شمرده؛ اما سوءمدیریت و عدمتخصیص حقابه زیستمحیطی بهصورت مستمر و پایدار، وضعیت بهگونهای شده که پس از خشکشدن زایندهرود شاهد تلفات گسترده گونههای مختلف جانوری و گیاهی هستیم.
به گفته وی، برمبنای قانون تأمین حقابه زیستمحیطی زایندهرود و تالاب بینالمللی گاوخونی پس از آب آشامیدنی و مقدم بر حقابه کشاورزی و صنعت باید در دستورکار قرار گیرد، اما میبینیم که این موضوع کامل نادیده گرفته میشود و پس از تخصیص آب کشاورزی شاهد خشکشدن رودخانه هستیم.
این دوستدار محیطزیست تصریح کرد: در سال آبی گذشته، یعنی از اول مهر ۹۸ تا پایان شهریور ۹۹، بیش از یکهزار و ۷۰۰میلیون مترمکعب آب از سد زایندهرود رهاسازی شد و در بستر رودخانه جریان یافت، اگر فقط حدود ۱۰درصد از این میزان، یعنی ۱۷۶میلیون مترمکعب (حقابه زیستمحیطی این رودخانه) آن صرفهجویی میشد و بهصورت مستمر و پایدار در رودخانه جریان پیدا میکرد، اکنون شاهد خشکشدن رودخانه و داستان تلخ و غمبار از بین رفتن میلیاردها زیستمند نبودیم.
اهمیت جریان مداوم زایندهرود برای زنده نگهداشتن گاوخونی یک فعال زیست محیطی و حقوق حیوانات نیز بیان کرد: تأمین حقابه زیستمحیطی زایندهرود بهمعنای میزان آبی که برای جریان این رودخانه لازم است، باید پس از تخصیص آب آشامیدنی در اولویت قرار گیرد؛ اما متأسفانه در سالهای گذشته تصمیمات بهگونهای بوده که حقابه زیستمحیطی در نهایت و پس از آنکه تمامی آبها در بخشهای مختلف اختصاص پیدا کرد، برای آن در نظر گرفته میشود.
سپهر سلیمی معتقد است جریان مداوم زایندهرود نه تنها برای تمامی موجودات و پوشش گیاهی این منطقه اهمیت دارد، بلکه برای زنده نگهداشتن تالاب بینالمللی گاوخونی از اهمیت بالایی برخوردار است.
این فعال محیطزیست هشدار میدهد خشککردن زایندهرود به دست انسانها نهتنها موجودات داخل خود رودخانه را تلف میکند، بلکه به فرار کردن پرندگان مهاجر، خشکشدن پوشش گیاهی و ضربه زدن به سفرههای آب زیرزمینی نیز میانجامد که این خود خطرات بسیار بیشتری بهدنبال دارد. تالاب بینالمللی گاوخونی واقع در شرق اصفهان یکی از بزرگترین و مهمترین تالابهای ایران است و در طول تاریخ علاوهبر ایجاد فضای فرحبخش در شرق اصفهان، مأمنی برای پرندگان مهاجر و جانوران آبی و منبع درآمد و آسایش ساکنان این منطقه بوده است.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه سبزینه، تاریخ انتشار: 29مهر1399 ، کدخبر: 89447،www.sabzineh.org