شعار سال: «اگر به کودکان خود نیاموزیم که برای خود فکر کنند، به زودی کسانی پیدا خواهند شد که به جای آنها فکر خواهند کرد.» (ایمانوئل کانت، فیلسوف سرشناس آلمانی در عصر روشنگری)
فلسفهورزی در بسیاری از برنامههای آموزش عمومی جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. این امر از دو دلیل ناشی میشود؛ یکی از آنها توان فلسفه و برخورداری آن از مهارتهایی مانند ژرفنگری، تفکر تحلیلی و... است که در حکم پیش نیاز برای هر نوع آموزش دیگری هستند. از سوی دیگر، فلسفه به پرسشهای بنیادینی میپردازد که احتمالاً جز در این حوزه، در حوزههای دیگر نتوان پاسخی شایسته برای آن یافت. از این رو درگیر شدن عمومی در بحثهای فلسفی از اهمیت زیادی برخوردار است.
از همان ابتدا دغدغه گفتگو با توده مردم برای فیلسوف وجود داشته است. به عنوان مثال کمتر کسی است که با سقراط و تلاش او برای پرسشگری از عموم مردم آشنایی نداشته باشد. «سقراط در گوشه و کنار آتن مینشست و مسائل بنیادین اخلاق و سیاست را با هرکسی که تمایل به شنیدن داشت، مطرح میکرد. روش کار او همیشه یکسان بود؛ ابتدا یکی از مفاهیم بنیادین در زندگی را انتخاب میکرد و از چیستی آن میپرسید...»
اکنون وظیفهای "اجتماعی" بر دوش فلسفه نهاده شده است: مشارکت در پرورش نسلی ژرفاندیشتر. به همین دلیل، در برنامههای گوناگون، از جمله «فلسفه برای کودکان»، که به اصطلاح «فبک» نامیده میشود، تلاش بر این است که تمرینهایی قابل اجرا و عملی برای آشنا شدن کودکان با فلسفهورزی ارائه شود.
فلسفه در ایران و کشورهای دیگر
حال قبل از ارائه توضیحات بیشتر درباره فبک لازم است تا معنای آموزش فلسفی را با دقت بیشتر مورد بررسی قرار دهیم. آموزش فلسفه می تواند دو معنای متفاوت داشته باشد: الف) آموزش فلسفه به معنای آموزش اندیشههای فلسفی. ب) آموزش فلسفه به معنای آموزش نحوه فکر کردن. با تعریف اول در آموزش فلسفی معلومات و اطلاعات یک مدرس درباره اندیشه های یک فیلسوف به فرد دیگری انتقال می یابند، اما با رویکرد دوم اثر و نقش هر اندیشه ای در تربیت مشخص می گردد. از این روست که رویکرد دوم، یعنی آموزش اندیشیدن، اهمیت مییابد.
برخی اندیشمندان و پژوهشگران، همانند متیو لیپمن (۲۰۱۰-۱۹۲۲) با رویکرد دوم برنامه هایی عملی را برای فلسفه ی کودکان طراحی کرده اند. آموزش فلسفه در کشورهای مختلف با روشهای گوناگونی انجام میشود؛ بعضی نیز همچنان به روش لیپمن که بنیانگذار این موضوع است پایبندند.
برای راهنمایی بیشتر، دراین حوزه به سراغ سحر سلطانی، تسهیلگر فلسفه برای کودکان رفتیم و از ایشان راهنمایی خواستیم. سلطانی ۳۸ ساله است و کارشناسی و ارشد فلسفه غرب دارد و دکترایش فلسفه تعلیم و تربیت است. از سلطانی درباره شیوه مرسوم فبک در ایران و مقایسه ی آن با سایر کشورها پرسیدم و او اینگونه پاسخ داد:
«اول از همه باید اشراف کاملی از مبانی نظری فبک در کشورهای دیگر داشت و اینگونه نیست که با بررسی محتوا، کتابها و مقالات در کارگاههای فبک در کشورهای دیگر بتوان قیاس مناسبی به دست داد. بلکه برای بررسی مصادیق مبتنی بر مبانی متفاوت باید کار پژوهشی انجام داد؛ یعنی مادامی که در کارگاهها و کلاس های فبک حضور نداشته و ناظر نباشیم و تحلیل و مقایسه آنها با فبک در ایران ممکن نیست. فبک در ۱۵ سال اخیر در ایران رشد سریعی داشته و در اکثر شهرهای مهم ایران ین نام شنیده شده است.
برای آن تولید محتوا میشود و نویسندگان و مترجمان زیادی به فبک روی خوش نشان داده اند؛ حتی در حوزه ادبیات کودک نه تنها مربیان مهدکودکها و مدارس و آموزش و پرورش، که تولیدکنندگان محتوا نیز فلسفه برای کودکان را در سرفصلهای خود دخیل کرده اند. اتفاق خوب و رو به رشدی از مرحله شناخت تا اجرا در ایران افتاده، اما قیاس سطح و سبک فبک در ایران با کشورهای دیگر نیازمند یک ارزیابی مستدل و مشاهدات موثق است و من برای این سوال پاسخی ندارم».
او بحث خود را درباره ی شیوه فلسفه ورزی برای کودکان در ایران ادامه داد: «فبک در ایران بر روی فرآیندسازی متمرکز است. فرایند فلسفهورزی، یعنی مبانی تفکر انتقادی، تفکر خلاق، تفکر مراقبتی و ادبیات کودک بسیار جدی گرفته می شود و اصطلاحاً ماهیگیری در حوزه تفکر را از سنین پایین (مهدکودک) آموزش می دهند. این امر برای این است که بچهها ذهن قالبی پیدا نکنند و همانند سازی زیستی و فکری اتفاق نیفتد. باتوجه به آمارها و ارزیابی مقالات و محتواهای ارائه شده، سطح فبک در ایران از متوسط جهانی بالاتر است».
آیا برای تسهیلگر فلسفه شدن، باید فلسفه دانست؟
فبک از طریق دانشآموختگان فلسفه آغاز گردید، اما این ماجرا در انحصار فلسفهخواندهها نماند؛ برخی معتقدند برای آموزش فبک، لزوماً نیازی به داشتن مطالعات آکادمیک نیست و در بسیاری از مدارس جهان، فبک در همه کلاسها اجرا میشود؛ به عنوان مثال، معلم علوم فبک علوم آموزش میدهد.
اما سحر سلطانی به عنوان یک تسهیلگر فلسفه، از مخالفان این عقیده به شمار می رود. او در این باره میگوید: «قطعاً تسهیلگر فلسفه باید به صورت آکادمیک مطالعه فلسفی داشته باشد. وگرنه بدون دانستن منطق، تاریخ فلسفه و شناختن مغالطات توان تشخیص سوالات بزرگ را در گفت وگوی بچه ها نخواهد داشت و اصطلاحاً نمیتواند پرژکتورهای کلامی را در سخن کودکان روشن کند. (شفاف سازی انجام دهد) تسهیلگری فبک با تسهیلگری عمومی فرق دارد. اگر کسی قرار است وارد حوزه فلسفهورزی شود، سوالات را به سطوح بالاتر بکشاند و طرح چالش کند، باید چارچوبها را به صورت آکادمیک بداند؛ بنابراین من از مخالفان این نظر هستم که فلسفه دانستن ضروری نیست. بلکه تسهیلگر باید هم فلسفه و هم تاریخ ادبیات کودک ایران و جهان را بداند».
حال اولین پرسشی که ممکن است به ذهن والدین یا مربیان برسد این است که اصلاً چرا باید بخواهیم فرزندانمان اهل فلسفه ورزی باشند؟ شاید یکی از بهترین پاسخهایی که بتوان به این پرسش داد این است که ما همه آینده ای خوب برای فرزندانمان آرزومندیم. اما مساله اینجاست که همیشه همراه آنان نخواهیم بود و نمی توانیم همه آنچه را که برای زندگی بهتر نیاز دارند به آنها بیاموزیم.
با توجه به موقعیت پیچیده انسان امروز و تغییرات مداوم او، تجارب ما دیگر برای فردای کودکانمان کافی نیست؛ بنابراین باید تواناییهایی را در فرزندان خود تقویت کنیم که اصطلاحاً بتوانند بدون کمک ما گلیم خود را از آب بیرون بکشند. با آموختن شیوهی صحیح فکر کردن به کودک کمک خواهیم کرد تا بتواند در موقعیت های مختلف بهترین تصمیم و رفتار را رقم بزند. تفکر نقادانه، همانند جعبه ابزاری از مهارتها به کودک کمک میکند تا شفافتر و عمیقتر به موضوعات بیندیشد، آنگونه که باید عمل کند کمتر در معرض انجام رفتار نامعقول، تعصب و پیشداوری قرار بگیرد. هرچه مهارتهای آموخته شده بیشتر باشد، کودک ابزارهای بیشتری برای استفاده در موقعیتهای گوناگون زندگی خواهد داشت.
در نهایت از سلطانی درباره تاثیر کار با کودکان در زندگی شخصی آنها پرسیدم. او در این باره میگوید: «من عمیقا باور دارم ما فقط یک بار فرصت زیستن داریم. فرصتهای عاشقی ما محدود است و یکی از عشقهایی که میتوان انتخاب کرد، عشق ما به شغلمان است. اگر عاشق شغلت باشی آن شغل تو را بزرگ میکند و به تو بینش میدهد. هنگام دیدار با آشنایان، بستگان و... پرسشگری از من درباره سوالات بزرگ مثل مرگ، زندگی، خدا و. متوجه میشوم با حضورم در هر مکانی انتظار گفتگوی فلسفی برای افراد ایجاد شده و این برای من بسیار دلچسب است. این یعنی سحر سلطانی در اذهان به عنوان کسی که میتواند تسهیلگری کند قرین شده و این ویژگی از آن من شده و جدا کردن ما از یکدیگر تقریبا غیر ممکن است».
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از دیدارنیوز، تاریخ انتشار ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، کد خبر: ۸۰۶۷۲، www.didarnews.ir.