شعار سال: اتاق شلوغ است و با عکسهای خوب وزیر از دید و بازدیدهایی که رفته، چند تا جام و کتاب و پردههایی که معمولا کشیده هستند و اجازه نمیدهند تا نور به فضای اتاق رخنه کند.
رنگ قهوهای و نسکافهای استفاده شده در داخل اتاق وزیر باعث شده کمی فضا دلگیر شود. یک میز کار کنار اتاق برای رسیدگی به کارهای شخصی و یک میز هم برای جلسه. مسعود سلطانی فر در راس میز جلسه نشست، خوشآمد گفت و خواست تا خیلی سریع سوالها پرسیده شود. مثل همیشه نبود و در ظاهر کمی عصبی؛ البته خودش تکذیب میکرد و در طول مصاحبه سعی بر این داشت تا القا کند هیچ اتفاقی ذهناش را به هم نریخته است و کاملا کنترل امور را در دست دارد. همان اول مصاحبه گفت: «می دانم که همه سوال هایتان فقط از استقلال و پرسپولیس است!» اما این طور نبود و سوال درباره دو تیم پایتخت بخشی از سوالات مصاحبه را تشکیل میداد.
*بدون شک داغترین بحث روزهای پایانی سال قبل میزبانی بحرین و عربستان از تیمهای ایرانی است. مثل همیشه فدراسیون میگفت که مشکلی پیش نمیآید، اما حالا و طبق اعلام AFC عدم حضور تیمهای ایران به منزله انصراف آنها خواهد بود.
ابتدا تبریک میگویم فرا رسیدن سال جدید را به همه هم میهنان عزیزم در سراسر جهان به خصوص اصحاب رسانه. حلول سال جدید امسال مصادف شده با ماه مبارک شعبان که این پیش درآمدی باشد برای اینکه آماده شویم برای ماه مبارک رمضان. عرض من درباره سوال شما این است که این مسائل ارتباط مستقیم به فدراسیون فوتبال دارد و فدراسیون محوریت این قضایا است و پاسخگو خواهد بود. این موضوع شامل چند بحث خاص میشود. تیم ملی در مرحله مقدماتی جام جهانی سه بازی مهمان بود و یک بازی را هم در داخل ایران انجام داد، ولی حالا شرایط فرق میکند و میزبانی از سه بازی بسیار ارزشمند است. به خصوص در بازی با عراق و بحرین. در بازی با بحرین و یک پنالتی و آن داستانهای عجیب و غریب و حاشیهها که همیشه گرفتارش هستیم و در بازی با عراق هم که در دقیقه ۹۳ بازی را واگذار کردیم آن هم با اشتباه در انتخاب بازیکنان و شرایطی سخت. البته بنده اعتقاد دارم که فوتبال ما توانایی زیادی دارد و ظرفیتش بالاست. تیم هنگ کنگ و کامبوج را که در هر کجای جهان بازی کنیم مشکلی ندارد. بحرین هم گاهی گربه سیاه ما شده است، اما با نگاهی به مجموعه بازیکنانی که داریم میتوانم بگویم که دو تا تیم ملی هستند و در هر پست دو تا بازیکن خوب داریم.
*این اتفاقاتی که افتاده است را میشود به مسائل سیاسی ربط داد.
بله قطعا. در روز ۵ مارس نامهای زده شد. در حقیقت یک هفته قبل از تصمیم گیری نهاییای اف سی. برای ما با صراحت نوشته بودند که به دلیل تحریم، مسائل لجستیکی، ملی، بازرگانی و حق پخش امکان میزبانی وجود ندارد.
*کرونا چطور؟
کرونا هم مزید بر علت شد. این وظیفه فدراسیون بود. اگر ما دخالت میکردیم میگفتند چرا فدراسیون دخالت کرده است؟ اگر دخالت نمیکردیم حرف دیگری میزدند. در نامه با صراحت آمده بود که به دلیل تحریمها میزبانی را به ما نمیدهند. البته فدراسیون بلافاصله پاسخهای لازم را داد. ما سال قبل و با وجود همه این تحریمها میزبان کامبوج بودیم و اتفاقی هم نیفتاد، اما بهانه اصلی شان تحریم بود و بعد از آن کرونا. خب همه میدانیم که تا به امروز بیش از ۶۲ هزار کشته داده ایم، یک میلیون و خردهای مبتلا شده اند و روزانه تعداد زیادی تست میدهند.۴۰-۵۰ شهر ایران در وضعیت قرمز و نارنجی قرار دارند با همه اینها رییس بحرینیای اف سی دوست داشت که بازیها را به کشور خودش ببرد.

*برای میزبانی دیر اقدام نکردیم؟
نباید مردم را گمراه کنیم. همه این استعلامها محدودیت زمانی دارد و اگر یک روز دیرتر میفرستادیم حتی از ما مدارک هم قبول نمیکردند. تا جایی که میدانم همه اقدامات در زمان خودش انجام شده است. اینها دنبال بهانه بودند که میزبانی را بگیرند. بهترین بهانه شان هم همین تحریم بود. بله ما به خاطر تحریم ملاحظاتی داریم و همین الان هم پول یک بازیکنی که علیه فوتبال ایران حکم گرفته است را نمیتوانیم از مجاری رسمی پرداخت کنیم.
*پس ما میرویم و در بحرین و عربستان بازی میکنیم؟
طبیعتا و در شرایط فعلی باید برویم مگر اینکه موفق شویم با توجه با اقداماتی که انجام داده ایم منتظر اتفاقهای بهتری باشیم.ای اف سی یکی دو سال قبل و پس از اختلاف بین ایران و عربستان تصمیم به این گرفت که بازیهای ما در کشور ثالث انجام شود. حالا، اما بازیها متمرکز شده است. البته ما منتقد این هستیم که چطور میشود هسته میزبانی را به عربستان و هندی بدهند که فوتبالش حتی در سطح اول آسیا هم نیست. ما بلافاصله بعد ازاینکه شنیدیم، حتی قبل از ابلاغ رسمی کارهای خودمان را انجام دادیم. اما این کار ریشهای سیاسی دارد و خیلیها در ایران عوام فریبی میکنند. نامههایی که ما زده ایم موجود است و در رسانهها منتشر شده است. رای میزبانی بحرینیها روز جمعه اعلام شده است در حالی که ما نامههای خودمان را روز دوشنبه یا سه شنبه فرستاده بودیم. هم به شیخ سلمان و هم به اینفانتینو. ما نامهای را هم از طریق دکتر ظریف ارسال کردیم و میخواهم بگویم که قبل از اعلام رای مکاتبات خودمان را انجام داده بودیم.
*این محتمل است که در کنفدراسیون فوتبال آسیا تصمیم خودشان را از قبل گرفته بودند، درست است؟
من روی این قضیه یقین داریم. لابیهای گستردهای انجام شده است. البته ما خبر مستند نداریم، اما نمیشود ظرف چند روز همه این تصمیمات را گرفت. آنها از کشورها خواسته بودند تا برای میزبانی اعلام آمادگی کنند. آن طور که ما متوجه شدیم کامبوج، عراق و هنگ کنگ انصراف داده بودند و حتی از میزبانی بحرین استقبال کرده بودند. برای کامبوج و هنگ کنگ که فرقی نمیکرد در چه کشوری بازی کنند، عراق هم که اوضاع مناسب میزبانی ندارد. بحرینیها هم که لابیهای خودشان را کردند.
*و فدراسیون ما بیشتر درگیر انتخابات بود؟
بالاخره فردی که خودش سرپرست بود و خودش را شانس ریاست میدانست تصور نمیکرد که این اتفاقات بیفتد. ما با وجود اینکه یک پست نایب رییسی در آسیا داریم، اما باید قبول کنیم که نفوذی درای اف سی نداریم.
*تحلیل شما این است که ما سودی از نایب رییسی مهدی تاج نبرده ایم؟
این پست، پست مهمی است و مردم هم انتظار دارند که ایشان در این پست فعالتر شوند و در این زمینه از جایگاه ورزش کشور دفاع کنند.
*ولی هیچ اتفاقی نیفتاده است. ضمن اینکه ما در انتخابات کمیتهها هم نتوانسته ایم آن طور که باید نفوذ کنیم. گاهی آدمهایی معرفی شده اند که هیچ پستی نگرفته اند. بعضی از آنها حتی انگلیسی هم بلد نیستند.
اینکه انگلیسی بلد نیستند ضعف بزرگی است. من این حرف را با صراحت گفته ام. منافع ملی یک کشور برای مردم آن کشورباید در اولویت باشد. ما اصلا کاری نداریم که فلانی و فلانی یا چپ و راست و این رنگی و آن رنگی وجود دارند. وقتی منافع ملی وسط میآید مردم به این بلوغ میرسند که باید آن منافع در اولویت باشد. البته ما در خیلی از عرصهها این طور هستیم، اما بعضا میبینیم کسانی که به عنوان نمایندههای مجموعهای یا سازمانی ورزشی حضور دارند تعصبات لازم را ندارند. من یک چیز بگویم؟ خیلیها دلشان نمیخواست اساسنامه فدراسیون فوتبال تایید شود.
*در داخل ایران و از مسولان فوتبال؟
خیلی ها. من داخل ایران را میگویم. این پاسخ من است. سیزده – چهارده سال فوتبال ما بلاتکلیف بود و من نمیدانم که چطور در این سالها دو بار انتخابات برگزار شده و به تاییدای اف سی و فیفا هم رسیده است! اگر آن دو تا درست بوده پس چرا سال قبل اجازه نداند انتخابات برگزار شود؟ اگر درست بوده پس چرا اساسنامه تایید نمیشد؟ خیلیها دوست نداشتند این اساسنامه تایید شود. دوست داشتند دوباره همه چیز به سمت کمیته انتقالی و ... برود. ما بیش از یک سال درگیری داشتیم تا بتوانیم اساسنامه را خط به خط و با توجه به استانداردهای فیفا و قوانین کشور تطبیق بدهیم که خدا را شکر این اتفاق افتاد. من با قاطعیت میگویم که این یکی از بزرگترین دستاوردهای ما بود که پس از سالها بلاتکلیفی به سرانجام رسید. ضمن اینکه پس از آن یک انتخابات آزاد و بدون حاشیه را برگزار کردیم. خیلیها گمان میکردند که این انتخابات به جنجال کشیده میشود، اما همه دستگاهها خوب عمل کردند و بخشهای حقوقی هم وظایف خودشان را به خوبی انجام دادند.
*مثل دلخوری علی کریمی و ...
من این سوال شما را جواب نمیدهم! در همه انتخابات کسانی که میبازند منتقد میشوند و دیگران را متهم میکنند. متهم به اعمال نفوذ و خیلی چیزهای دیگر. کدام یک از کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری پس از شکست رسما اعلام کرده اند که من صلاحیت ام کم بود و مردم رویکرد مثبتی به من نداشتند و من باختم؟ باختم و بدم باختم!
*خودتان موافق حضور فوتبالیها در فوتبال بودید؟
من اعتقاد داشتم که این اتفاق خوبی بود که فدراسیون ما روزی به دست فوتبالیها بیفتد. یک بار آنها میآمدند و و در صحنه کار اجرایی قرار میگرفتند و عیارشان سنجیده میشد. اعتقاد داشتم که خیلی خوب میشد که یک قهرمان ملی یا یک پیشکسوت رییس فدراسیون میشد. حالا این اتفاق نیفتاده و اتفاق خوشایندی برای دیگران نبوده است. در این انتخابات صغیر و کبیر همه بر این عقیده بودند که وزارت ورزش وسط ایستاده است و گزینهای ندارد. زحمتی که ما برای اساسنامه کشیدیم کار سنگینی بود و نمیخواستم انتخابات به حاشیه برود و گفتیم بی طرف باشیم تا خود فوتبالیها انتخابات شان را برگزار کنند.

*چند روز پیش هم آقای آجرلو بیانیه داده بودند که ...
من اصلا نمیخواهم درباره فرد حرف بزنم. من پدر ورزش هستم و اگر بخواهم هر روز درباره این مسائل حرف بزنم نمیتوانم برای ورزش پدری کنم.
*در خصوص سایر فدراسیونها چطور؟ هیچ وقت گزینهای نداشتید؟ حتی بعضیها بودند که در انتخابات اخیر خودشان را گزینه وزارت ورزش و جوانان معرفی میکردند.
مشکل همین است. در یکی از انتخابات فردی خودش را گزینه وزارتخانه معرفی کرده بود در حالی که بنده اصلا ایشان را ندیده بودم! حتی عکس اش را هم ندیده ام. همین حالا اگر عکس دو نفر را کنارهم بگذارید و بگویید یکی از آنها کاندیدای فلان فدراسیون بوده است محال ممکن است من آن طرف را بشناسم.
*دریک سال گذشته هواداران فوتبال منتقد مدیریت در استقلال و پرسپولیس بوده اند. اتفاقی که آسیبش را شما بیشتر از همه خورده اید.
یک سری افراد در فضای مجازی هستند که هواداران را تحریک میکنند. نفراتی که مقابل وزارت خانه و مجلس تجمع کرده بودند به زور ۵۰ نفر میشدند که با تحریک و البته پول آمده بودند. این را نیروی انتظامی گزارش کرده است که عدهای پول گرفته بودند تا چنین کاری را انجام بدهند. نفراتی که مقابل مجلس تجمع کرده بودند همانهایی بودند که مقابل وزارت خانه آمده بودند.
*البته فقط در فضای مجازی نیستند و ...
اجازه بدهید من توضیح بدهم. استقلال و پرسپولیس در سه – چهار سال گذشته به بهترین شکل ممکن اداره شده اند. بدون یک ریال اعتبارات دولتی، بدون یک دلار سهمیه ارزی، بدون یک ریال حق پخش و بدون یک ریال حق فروش بلیت در یک سال گذشته که به دلیل کرونا امکان حضور تماشاگران وجود نداشت. ورزشگاه مرغوبکار برای استقلال و ورزشگاه درفشی فر برای پرسپولیس یک برگه کاغذ نداشتند که مالکیت شان را ثابت کنند. آنها معارض داشتند و با مکافات زیاد به دادگاه رفتیم و ادعاهایی که وجود داشت را رد کردیم تا توانستیم برای این دو باشگاه و زمینهای شان سند بگیریم. حسابرسیهای زیادی را انجام داده ایم و خیلی از بدهیها را داده ایم. الان این دو باشگاه آماده ورود به بازار مالی هستند.
مگر میشود پول پرسپولیس را برای استقلال خرج کرد؟ حساب و کتابها مشخص است و در این سالها سازمان حسابرسی به عنوان یک نهاد مستقل کارهای خودش را انجام داده است. ریالی این طرف و آن طرف نمیشود.
*مدیریت و حضور آدمهای مختلف در باشگاه چطور؟
در مقایسه با دورهای که گذشت ما قانون منع به کارگیری بازنشستهها را داشتیم که به تصویب مجلس هم رسیده بود. خیلی جالب است که از مجلس روی ما فشار میآورند که چرا تغییرات انجام نمیشود! خب من باید چه کار میکردم؟ یک سال بعد قانون منع به کارگیری دو شغلهها آمد. ما در هیات مدیره آدم بیکار نداشتیم. نفراتی داشتیم که از روی علاقه و به صورت پاره وقت در هیات مدیره بودند. ما حتی مجبور شدیم یک سری دیگر را کنار بگذاریم. ضمن اینکه فضای مجازی در این سه – چهار سال قابل قیاس با سالهای قبل نیست. یک تیم صدر است و یک بازی را میبازد و به رده سوم جدول سقوط میکند. همه حمله میکنند که مربی عوض شود، مدیرعامل عوض شود و وزیر عوض شود. این یعنی بی ثباتی. اگرتغییرات انجام نشود که در فضای مجازی شروع میکنند آدمهای با شخصیت را تخریب کردن. آدمهایی که خانواده دارند و شخصیت دارند. بدترین فحشهای ناموسی را به آنها میدهند، عکس شان را منتشر میکنند، شمارههای شان را پخش میکنند و این بنده خداها استعفا میدهند و میروند.
* مثلا رسول پناه یا سعادتمند از سر اجبار سرپرست و مدیرعامل پرسپولیس و استقلال شدند؟
اجبار نه، اما هر اجباری الزاماتی دارد. سعادتمند بازنشسته نبود و رسول پناه هم دولتی. او دندانپزشک من هم نبود. ایشان با جعفر کاشانی درباشگاه شاهین بودند و بنده هم از گذشته شناختی داشتم. یک چیز دیگر هم بگویم که ایشان دندان پزشک بنده هم نبودند. یک سری حرفهای بی ربطی بعضیها میزنند که اصلا معنی ندارند. آقای رسول پناه حتی درتهران هم مطب ندارند.
*و تا به حال هم دندان شما را درست نکرده اند.
اصلا عجیب است و یک سری حرفهای عجیبی زده میشود که هیچ پایه و اساسی ندارد.
*پس رسول پناه چطور مدیر عامل پرسپولیس شد؟
گفتم که ایشان با مرحوم کاشانی در باشگاه شاهین بودند. ابتدا عضو هیات مدیره و البته عضو علی البدل بودند و با تشخیص اعضای هیات مدیره به سرپرستی رسیدند.
*اما پرسپولیس یک تیم بزرگ است.
ایشان علاقمند بودند و کارشناس دادگستری، پزشک و عضو علی البدل.
*هر کسی علاقمند باشد میتواند بیاید سرپرست باشگاه بزرگی مثل پرسپولیس شود؟
عرض کردم که پس از یک سال عضو علی البدل بودن و با تشخیص هیات مدیره این اتفاقها افتاد. ایشان غیر از آن فیلمی که منتشر شد اتفاقا زحمات زیادی هم کشیدند و یک جورهایی زندگی شان را برای پرسپولیس گذاشتند. قرار هم نیست ما هیات مدیرهای را بگذاریم که هیچ اختیاری از خودشان نداشته باشند. مدیرعامل هم بنده انتخاب نمیکنم و اعضای هیات مدیره بر اساس قانون تجارت خودشان تصمیمات لازم را گرفته اند.

*یک سری از هواداران مطالباتی دارند که یک مطالبه عمومی به حساب میآید. خیلی از مدیران هستند که میآیند، هزینه میکنند و میروند، بدون اینکه پاسخگوی هزینههایی که کرده اند باشند.
درباره آنها اقدامات قانونی لازم انجام خواهد شد. مدیر و اعضای هیات مدیره باید پاسخگوی کارهای خودشان باشند و متناسب با اختیاراتی که داشته اند پاسخ خواهند داد. هر مدیری اگر خارج از چارچوب وظایف خودش تصمیماتی گرفته باشد موظف به پاسخگویی خواهد بود و دستگاههای نظارتی هم خودشان پیگیر این موضوع هستند.
*الان مثلا بودیمیر یا پروپئیچ. اگر با این دو بازیکن توافق میکردند قطعا هزینههای کمتری را باید پرداخت میکردند.
در هر صورت نهادهای نظارتی دارند روی پرونده کار میکنند. سازمان بازرسی، وزارت اطلاعات، دیوان محاسبات و ... آمدند و نشستیم و یک سری ضوابط را نوشتیم که برای انعقاد قرارداد این چارچوبها باشد. مطمئن باشید که نهادهای نظارتی مشغول فعالیت هستند، اما نمیشود در بوق و کرنا کرد و بگوییم آقای ایکس را صدا کرده ایم و ... تا زمانی که جرمی ثابت نشود نمیشود چیزی را نهایی اعلام کرد. از مدتها قبل نهادهای نظارتی دارند روی این موضوع کار میکنند.
*کار در دو باشگاه گاهی به جایی میرسد که از هواداران درخواست کمک میکنند. این اتفاق خوبی نیست.
آن تصمیمی است که درباشگاه خودشان میگیرند و من جزییات را نمیدانم.
*سوالی که خیلی از هواداران پرسپولیس میپرسند این است که این تیم با این همه درآمد در دو – سه سال اخیر چرا همیشه بدهکار است. حتی ذهنیتی که وجود دارد این است که چرا پول پرسپولیسیها خرج استقلالیها میشود!
اصلا مگر میشود چنین کاری را انجام داد؟ حساب و کتابها مشخص است و در این سالها سازمان حسابرسی به عنوان یک نهاد مستقل کارهای خودش را انجام داده است. ریالی این طرف و آن طرف نمیشود. پرسپولیس از درآمدی که داشته حتی یک دلار هم نتواسته به دلیل تحریمها بگیرد. در همین مسابقات فینال لیگ قهرمانان من با اینفانتینو مفصل حرف زدم. نبی و تاج و بهاروند هم بودند. به اینفانتینو گفتم که فدراسیون فوتبال ما بدهکار است و پولی ندارند. او گفت که این مسائل را درک میکند، اما مشکل بانکی دست او نیست و هیچ بانکی حاضر نمیشود مراودات بانکی با ایران داشته باشد.
*ظاهرا اینفانتینو جلسهای را هم با ترامپ در ژاپن داشته است که محوریت آن ایران بوده است.
بنده خبر ندارم، اما آخرین مکاتبه ما همان ۲۹ آذرماه بود.ای اف سی هم همین طور. خب متاسفانه کانالهایی هستند که اطلاعات اشتباهی میدهند. کانالهایی داریم که ادمینهای آن یک نفر است و استقلالیها و پرسپولیسیها را به جان هم میاندازد. ادمین آن هم در ایران نیست. بنده خدا هواداران هم که خیلی از این مسائل را باور میکنند.
خیلی از مردم نگران پرونده مارک ویلموتس هستند. توضیحی درباره آخرین جزئیات این پرونده میدهید.
وقتی این رای ناعادلانه صادر شد بسیاری از وکلای زبردست وقتی این قرارداد را دیدند همگی اذعان داشتند که این یک رای ناعادلانه است. بنده هم احساس کردم که رقم، رقم سنگینی است و گفتم وکیل این پرونده چه کسی بوده است که گفتند شخصی به نام لوودیک که بعدا فهمیدم آدم عجیب و غریبی است. بنده احساس کردم اگر وارد نشوم و از ظرفیتهای نهاد ریاست جمهوری و وزارت خارجه بهره نگیرم اتفاقهای بدی خواهد افتاد. خوشبختانه آنها هم قبول زحمت کردند و وارد پرونده شدند. سرکار خانم جنیدی، آقای علومی، دکتر بهاروند، وثوق احمدی، یک وکیل خارجی همگی مشورتهای لازم را به تیم حقوقی میدادند. تیم حقوقی ما لایحه لازم را تنظیم و ارسال کردند که باعث شدند کار خوب پیش برود. آنها خیی متعهدانه کار کردند و تیم قویای هم بودند. سپس یک تیم سه نفره باید انتخاب میشد یک نفر از ما، یک داور از طرف دادگاه عالی ورزش و یک داور از طرف آقای ویلموتس. در نهایت لایحه ارسال شد و خبری که در حال حاضر وجود دارد این است که آنها هم دفاعیه خودشان را فرستاده اند و از ما سوال کردند که آیا میخواهید جلسهای حضوری داشته باشید که ما موافقت کردیم.
*می توان به این پرونده خوشبین بود؟
من این حرف را نمیزنم، اما آنهایی که دفاع از این پرونده را قبول کرده اند ابتدا به این ماجرا خوشبین نبودند، اما وقتی شرح رای پرونده را بررسی کردند خیلی امیدوار شدند و بعد از آن قبول کردند که دفاعیه را انجام بدهند. آنها امیدوارند که این رای ناعادلانه شکسته شود و بتوانیم این گره بزرگ را باز کنیم.
شعار سال؛ با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از دیده بان ایران، تاریخ انتشار: ۹ فروردین ۱۴۰۰، کد خبر: ۱۰۴۵۴۱، www.didbaniran.ir