پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۴۳۵۳۶
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار : ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۸:۰۸
داستان قتل‌های خانواده خرمدین توسط پدر و مادر، داستانی مسلما پیچیده و چند لایه بوده و نباید صرفا از بعد کیفری بدان نگریست. داستان مسلما می‌تواند ریشه‌های روانشناسانه (روانشناختی) و امنیتی داشته باشد. ریشه‌هایی که واکاوی آن‌ها و راه حل یابی برای برخی از آسیب ها، احتمالا قادر خواهد بود، باعث کاهش احتمال وقوع جنایاتی متشابه را فراهم سازد. تمامی سوالات و سناریو‌های مطرح در متن حاضر، نظری، حدسی و مبتنی بر سناریو سازی بوده و هیچ گونه ادله یابی اثباتی برای پذیرش یا رد آن‌ها دنباله گیری نشده است.

شعار سال:از باز تعریف داستان  بدلیل اطلاع عمومی، صرف نظر می کنیم و وارد اصل مسائل مطرح در داستان می شویم.  مسائل محوری  مطرح داستان را هم باید با چند سوال و تناقض شروع کرد.

پرونده خرمدین و ضرورت واکاوی امنیتی- روانشناسانه

*** آیا ممکن است که یک انسان سالم ( از نظر روانی و تائید رفتار نرمال اجتماعی توسط همسایگان در سال های متوالی)  و بدون تجربه حرفه ای ، به هر دلیل ممکن توانایی قتل هایی با این حد از قصاوت را داشته باشد؟ یا اینکه این فرد سالم احتمالا دارای تجارب متشابه حرفه ای باید بوده باشد؟

*** چرا با وجود قاتل خواهرزاده(داماد) ، خانواده خواهر سکوت کرده و پیگیر موضوع نشده اند؟ آیا  احتمال اینکه تهدیدی صورت گرفته باشد، وجود ندارد؟ خانواده داماد، چه اطلاعاتی ( حرفه ای - حمایتی) از قاتل در اختیار داشتند که حاضر به ادامه سکوت شدند؟

***زنی که به ادعای آقای خرمدین پنج کلاس بیشتر سواد نداشته و توانایی تحلیل ندارد، چرا اینقدر باید مطیع شوهر باشد که از زندگی جگرشه خودش بگذرد و تکرار کننده صحبت های همسرش باشد؟

*** .....
برای شفاف تر شدن موضوع ، توجه شما را به یک مثال جلب می کنیم. بسیاری از مردم در دوره چند ماهه اخیر کمبود مرغ،با پوست کندن و قطعه بندی مرغ مشکل داشتند. چرا؟ چون تاکنون ، کمتر مجبور به این کار شده و مرغ خرد شده را از مغازه خریداری می کردند. با افزایش تجارب در منزل، نه تنها این کار سخت نبود،بلکه تبدیل به رویه ای متعارف گردید. حال مجسم کنید که یک فرد چطور می تواند،  سر یک فرد دیگر(حتی غریبه) را از بدن جدا کند؟ آیا بدون تجربه گذشته، امکان این کار وجود دارد؟

پرسشگری را ادامه می دهیم. یک  شهروند در چه موقعیت هایی می تواند دارای تجاربی شبیه به تجربه سلاخی باشد؟ شغل قصابی می تواند شغلی نزدیک به این کار باشد. شاید برخی از نیروهای آموزش دیده برای ماموریت های ویژه نیز، توان انجام این کار را داشته باشند( ما قسم دوم این داستان را در فیلم ها دیده ایم).  سوال اینجاست که آقای خرمدین، از نوع اول بود یا قسم دوم؟

مسلما خرمدین پدر، شغل قصابی نداشته است. اما کسی که ادعای اشرافیت و توانمندی فکری بالا برگرفته از مطالعه دارد، به راحتی برچسب های خلافکاری اجتماع پسند به مقتولان می زند ، احتمالا با تهدید باعث خفه شدن صدای خانواده داماد و همسر خودش می شود ، رفتار خارج از چارچوبی را در محیط های اجتماعی و زندگی از خود نشان نمی دهد( توان اداره زندگی ساکت و علی الظاهر کم حاشیه) ، در زمان ارایه جایزه به پسرش( مقتول) کراوات پهن می زند، از وجدانی آسوده بدلیل عمل به تکلیف صحبت می کند و ....... ، چه شغلی در قبل از انقلاب می توانست داشته باشد ؟ مجددا تاکید می کنیم که قصد مشوش سازی افکار عمومی را نداشته و نداریم، اما حکایت های زیادی از قصاوت ساواک را در سال های بعد از انقلاب شنیده و خوانده ایم. آیا می توان در خصوص آقای خرمدین هم چنین قضاوتی نمود؟

این همان بخشی است که ضرورت دارد توسط نهادهای امنیتی کشور مورد واکاوی قرار گرفته و پیگیری های تخصصی و الزاما لایه مند و محرمانه در خصوص آن صورت گیرد. ورود بیش از این میزان به داستان هم مسلما جایگاه رسانه ای نداشته و بنوعی عبور از خطوط حرفه ای قلمداد خواهد شد.

اما ابعاد روانشناسانه کار. ظرفیت ها، توانمندی ها و جهت گیری های روانی افراد، تا حد زیادی متاثر از شخصیت ، محیط فرهنگی و تربیتی،آموزش ها، سطح برخورداری ها و محرومیت ها و مواردی همانند است. ورای قضاوت درباره حق داشتن یا نداشتن  خرمدین پدر برای برخورد با پسرش، این سوال پیش می آید که چرا این شیوه قتل برگزیده و اجرا گردید؟ آیا نمی شد که ایشان را به بیرون شهر هدایت کرده و با مثلا اسلحه این کار را انجام می دانند؟ یا به گفته خودشان، فردی را اجیر کرده و با 10 میلیون تومان، اجرای نقشه شوم می کردند؟ چرایی برگزیدن و اجرای این شیوه جنایت، الزاما باید با رویکردی روانشناسانه مورد بحث و بررسی و تحلیل قرار گیرد.

در پایان مجددا تاکید می شود که تمامی مطالب و موارد بالا، صرفا در دایره حدسیات و سناریو پردازی بوده و هیچگونه ادله اثباتی برای رد و قبول آنها ، مورد آزمون قرار نگرفته و صرفا با رویکردی شناختی ، قصد لایه یابی یک آسیب اجتماعی وجود دارد. هدف بر آن بوده که با طرح سناریوهای بدیل احتمالی، حساسیت های لازم در نهادهای امنیتی و حوزه روانشناسی ، برای پیگیری تخصصی موضوع بوجود آید.

تعداد بازدید : 27

آیا تاکنون به شباهت عجیب آهنگ عدم از بهرام ، به نحوه کشته شدن بابک خرمدین توجه کرده اید؟


لازم به توضیح است که بهرام نورایی (زادهٔ ۵ اردیبهشت ۱۳۶۷) با نام هنری بهرام، خواننده و ترانه‌سرای ایرانی ساکن سوئد در سبک رپ فارسی و هیپ هاپ است. نامبرده از هنرمندان موسیقی زیرزمینی ایران محسوب می شود که در سال ۲۰۱۲ ، نام وی از سوی مجله آمریکایی هاف‌پست در فهرست ۵۰ چهرهٔ تأثیرگذار در فرهنگ خاورمیانه قرار گرفت. درون‌مایه بیشتر آثار بهرام در سال‌های نخست فعالیتش حاوی انتقادات صریح سیاسی و اجتماعی بود. اما کم کم به سمت تولید آثار مفهومی گرایش پیدا کرد. قطعه عدم از آلبوم گذر به آهنگ سازی و تنظیم کنندگی اشکان موسوی است که در ۱ فروردین ۱۳۹۹ از سوی تشکل پیله منتشر شد. کاور آلبوم از ستاره ملک‌زاده، گرافیست تشکل پیله می باشد.

اختصاصی پایگاه تحلیلی- خبری شعار سال

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۲۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۱
1
1
نگاه تون خیلی ظریف و جالب بود. پایگاه شما وابستگی تشکیلاتی داره؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۱
0
1
شباهت با آهنگ عدم ، خیلی جالب بود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۱
0
0
جالبه ها . فک کنم پدره این رو شنیده و مو به مو اجرا کرده
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۱
0
1
وا عجبا ، عین آهنگه که
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین