شعار سال: تاملی در تحرک شفابخش در شهر سالم - درک روابط بین سلامتی و مکان، موقعیت و منظر در قلب جغرافیای سلامت نهفته است؛ در این میان، تحرک انسانی و غیر انسانی (حیوانات، ویروسها، فناوریها) نیز نقش برجستهای دارد. به عنوان مثال، ادبیات گستردهای در جغرافیای پزشکی و سلامت، به این موضوع میپردازد که فاصله را به عنوان اصطکاک قابل غلبه میداند، مانند زمانی که ما به دنبال طرح و بهبود دسترسی به خدمات بهداشتی هستیم (See, For Example, Gatrell And Wood, ۲۰۱۲). به همین ترتیب، بخشهای زیادی از جغرافیای پزشکی بر حرکت (انتشار) بیماریها از مکانی به مکان دیگر متمرکز شده است (Reviewed In Sabel Et Al. , ۲۰۱۰). با این حال، در میان این توجهات مربوط به سلامتی و حرکت، نسبتاً کمتر به خصوصیات شفابخشی عمل جابجایی از یک مکان به مکان دیگر توجه شده است. در این جستار تلاش میشود که مفهوم جدیدی از “تحرکات شفابخش” را در کنار مفهوم “مناظر شفابخش” که اکنون تثبیت شده است، قرار دهیم تا این مفهوم را بیان کند که حرکت و همچنین مکان میتواند برای سلامتی انسان و بهبود به زیستی باشد. همانطور که ساختارهای مکانی خاص میتوانند بر سلامتی انسان تأثیر منفی و همچنین مثبت بگذارند، حرکت نیز میتواند این گونه باشد. به عنوان مثال، زندگی در مجاورت فضای سبز برای بهبود سلامتی و به زیستی شناخته شده است (Mitchell And Popham, ۲۰۰۷)، اما اگر فضای سبز مملو از شیشههای شکسته یا سوزنهای دور ریخته باشد، مکانی برای اجتناب از لذت است! (McCormack Et Al. , ۲۰۱۰). به همین ترتیب، گرچه امیدواریم نشان دهیم که پیاده روی نمونهای از “تحرکات شفابخش” است، اما کاملاً واضح است که این کار نیز دارای مضراتی هم میتواند باشد. اگر عابر پیاده مجبور شود با حرکت دیگران به مسیر سواره وارد شود، یا در معرض آلودگی هوا ناشی از انتشار گازهای خروجی از وسایل نقلیه قرار گیرد، یا اگر اواخر شب در مسیری که نور آن روشن نیست سفر کند، یا خیابانهای شلوغ شهری میتواند محیطهای خطرناکی برای حرکت پیاده باشد.
تحرکات و به حاشیه رفتن سلامت و به زیستی: در نظریه پردازی اجتماعی، مفاهیم سنتی در مورد “جوامع” و “ملت ها” و “اولویت بندی ادراک شده مفهوم ریشه دار و دقیق مکان به عنوان منبع هویت” را زیر سوال میبرد. (Urry, ۲۰۰۰; Cresswell, ۲۰۱۰: ۵۵۱). زندگی اجتماعی و هویت انسانی بیش از آنکه در مناطقی با مرزهای مشخص واقع شوند، در حرکتهای افراد، اشیا و عقاید، تولید و بازتولید میشوند. همانطور که کرسول (۲۰۱۰) بیان کرده است، تحرک ویژگی اصلی زندگی مدرن یا پست مدرن است. اگرچه توجه به حرکت در علوم اجتماعی چیز جدیدی نیست، اما تمرکز بر “حرکت ها” میتواند الگوی جدیدی را برای علوم اجتماعی ارائه دهد (Sheller And Urry, ۲۰۰۶). ویژگیهای “چرخش” به سمت مقوله حرکت، عبارتند از: توجه به معنای حرکت، به عنوان عمل فیزیکی؛ توجه به همه اشکال حرکت، چه در مقیاس جهانی و چه در قالب بدن انسان و ارتباط بین افراد، تصاویر، اطلاعات، اشیا و ایدهها به عنوان پدیدههای متحرک (Cresswell, ۲۰۱۰). توجه به تحرک مسائلی مانند کنش، سیاست و فرهنگ در حرکت و همچنین احساسات و معانی منتسب به چنین امری را در بر میگیرد (Cresswell, ۲۰۰۶; Urry, ۲۰۰۷; Adey, ۲۰۰۹). گرچه این امر برای انکار اهمیت مکانها و سرزمینها نیست، اما شلر و اوری بیان میکنند که پارادایمهای حرکت، هرگونه تمایز ساده بین مردم و مکانها را خنثی میکند؛ درعوض، آنها “رابطه پیچیده مکانها و افراد” را مد نظر قرار میدهند، با این استدلال که مکانها “محدود و پیچیده شده در شبکههای پیچیدهای نیستند که میزبانان، مهمانان، ساختمان ها، اشیا، و ماشینها را به طور مشروط به هم متصل میکنند تا عملکردهای خاصی را در زمانهای خاص” ایجاد کنند (Sheller And Urry, ۲۰۰۶: ۲۱۴). در جاهایی که به حرکاتِ کند توجه میشود، تمرکز بر روی عملکردها، نمایش ها، سیاستها و “شعر”های پیاده روی است (See, For Example, Wylie, ۲۰۰۵; Pinder, ۲۰۱۱). برخی از این ارجاعات به زمینهها دیگر جدید نیستند، به عنوان مثال، علاقه به پاریسی ” flâneur ” (اولین موردی که در نوشتههای والتر بنیامین مشهور شده است) قبل از “چرخش” به سمت حرکات است. علاوه بر این، گردهم آمدن گروههایی از مردم در خیابانها برای اعتراض سیاسی نیز جدید نیست. نظریه پردازان فرهنگی همچنین به مونوگراف معروف میشل دوسرتو (۱۹۸۴) رجوع کرده اند و توجه خود را به فصل پیاده روی وی جلب کرده اند که مانند بسیاری دیگر بر راه رفتن در شهر و نه در حومه شهر تأکید میکند و موازین پیاده روی و گفتار را ترسیم میکند. در سه مقاله مرتبط جنی میدلتون (۲۰۰۹، ۲۰۱۰، ۲۰۱۱) راه رفتن در محیط ساخته شده، روال معمول و تصمیماتی را که در مورد مکان پیاده روی گرفته شده، بررسی کرده است. کارهای میدلتون و دیگران پیاده روی را به عنوان کنش و اجرا تعریف کرده است.
به زیستی (Wellbeing) و حاشیه حرکت: به زیستی به عنوان یک مفهوم “از نظر تعریف دشوار، ناهمگن و مورد مناقشه ” است (Schwanen And Ziegler, ۲۰۱۱: ۷۱۹) و رشتههای مختلف (از جمله روانشناسی، اقتصاد، جامعه شناسی، جغرافیا و بهداشت عمومی) تاکنون سعی در روشن کردن این مفهوم لغزنده داشته اند. فلورت و اتکینسون (۲۰۰۷) خاطر نشان میکنند که استفاده روزافزون از این اصطلاح در زمینههای مختلف سیاسی، جذابیت گستردهای را نشان میدهد که حداقل تا حدی بر اساس ماهیت مشخص آن استوار است. در اینجا، تمایز بین دو رویکرد اساسی وجود دارد؛ یک دیدگاه یوداینومیک، که از نظر رشد شخصی و خوداتکایی، داشتن یک زندگی هدفمند و روابط با کیفیت بالا با دیگران، را بهزیستی روانشناختی یا ذهنی راتعریف میکند. دیدگاه دوم، با رویکردی لذت گرایانه، به زیستی را خوشبختی و تأثیر مثبت میداند. رویکردهای دیگر، مانند رویکرد تواناییهای آمارتیا سن به منابع، مهارتها و گزینههای افراد و همچنین زمینهای که افراد قادر به جبران آنها هستند، اشاره دارد. فلرت و اتکینسن در این مورد کاملاً صریح و روشن هستند، و استدلال میکنند که روابط بین مکان و به زیستی در هر دو جهت کار میکنند: “فضاها میتوانند بر سلامتی مرتبط با به زیستی تأثیر بگذارند و به زیستی مربوط به سلامتی میتواند در فضاها تأثیر بگذارد”. در یک بررسی اجمالی کرنز و اندرو به زیستی را در امرِ جایی بودن میبینند و انها به دنبال توجه به به زیستی در فضای محلات هستند. رویکرد شاخصهای اجتماعی کلاسیک به به زیستی (کنرادسون، ۲۰۱۲)، که گاهی اوقات به عنوان “جغرافیای رفاه” نیز خوانده میشود، مبتنی بر قلمروگرایی است و افراد را به واحدهای فضایی تجمیعی مرتبط میکند، چنین دستاوردهای مکان محوری در درک ما از بهزیستی بسیار ارزشمند است. اما کسانی که این گونه به مساله نگاه میکنند تمایل دارند به زیستی را به عنوان تجربه شده در مکانها ببینند یا در واحدهای گسسته تعریف شده رسمی آن را محدود کنند؛ سوال شوکاد و کانمن به خوبی این تمایل را نشان میدهد که: آیا زندگی در کالیفرنیا مردم را خوشحال میکند؟ کنرداسون چهار زمینه پژوهشی در جغرافیای سلامت مرتبط با به زیستی را عبارت از موارد زیر میداند: مناظر شفابخش، دسترسی به فضای سبز، شهرهای سالم و جغرافیای حسی. زیگلر و شوانن به مواردی از ابعاد به زیستی این گونه اشاره میکنند: سلامت جسمی و روانی خوب؛ شبکه قوی از روابط اجتماعی؛ درآمد و خانه امن و توانایی انجام فعالیتها و مشارکت در زندگی اجتماعی.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از انسانشناسی و فرهنگ تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۰، کد خبر: ۱۶۹۵، anthropologyandculture.com