شعارسال: وقتی دولت جدید با نام تدبیر و امید آمد گل از گل خیلی ها شکفت اما به مرور شکافی به وجود آمد که سالها پنهان مانده بود. دولت اعتدال گر چه نزدیک به اصلاحات بود اما راه میانه خود را گاهی وقتها با دور زدن اصلاحات پیش برد و گاهی اصولگرایان را پیچاند و این شد که اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه رو وقتی جای خود را در دولت اعتدال خوش دیدند تفکر جدید را به عنوان تفکری غالب پذیرفتند و در زیر چتر دولت حرفهایشان شنیدنی شد. دولت اعتدال در سطح اول کشور اقدامات کم نظیری انجام داد و با فعال نمودن دستگاه های اقتصادی و سیاسی تا حدود زیادی اقتصاد و دیپلماسی کشور را ترمیم کرد که اوج آن را می توان در توافق هسته ای و مراودات سیاسی اقتصادی با دول قدرتمند دید. و اما در استان بوشهر در بر همان پاشنه چرخید و حاصل این شد که سایه سنگین و بی رحم محرومیت بر زرخیزترین استان کشور همچنان سنگینی کند.سالاری...

موضوع اول

با قدرت گرفتن دولت اعتدال با شعار تدبیر و امید در استان بوشهر هم همه در انتظار تغییر بودند و بالاخره با نگاه میانه روهای به قدرت رسیده مصطفی سلاری به عنوان استاندار این استان انتخاب شد؛ استاندار جوانی که از دشتستان آمده بود. این استاندار باید با نمایندگان استان در مجلس هماهنگ می شد، نمایندگانی که اکثرا در طیف اصولگرایان هستند و در راس آنها موسوی نژاد قرار دارد که گاهی وقتها حتی مجلس را هم با سازهای مخالف خود به ستوه می آورد. سالاری باید با نگاهی به اصلاح طلبان عدالت را تقسیم می کرد اما این اصلاح طلب جوان در همان ابتدای دولتش بر استان بوشهر نشان داد هنوز تجربه لازم برای تقسیم عدالت را به دست نیاورده است و از طرفی گوش خود را هم بر روی نقدها بست که ثمره آن در درگیری های ابتدایی آموزش و پرورش و استانداری به خوبی دیده شد.

سالاری برای معرفی فرمانداران خود در بعضی نقاط با مشکل روبرو شد که اوج آن را می توان در شمال استان و گناوه دید و اما گناوه وقتی خود را محرومتر از پیش دید که حتی مسئولین شهری آن هم رنگ دشتستانی و مهاجر به خود گرفتند. سالاری در جایگاه استاندار این استان زرخیز و محروم ، می توانست از چهره این مردم رنگ خستگی را بشوید ولی بعد از گذشت دو سال همچنان زخمها تازه است و امیدها دور از دسترس.

سالاری که می داند بالاخره عمر این دولت و سالار بودن آن هم به پایان خواهد رسید خیل دشتستانی ها را روانه شهرهای استان کرد به شکلی که حالا بیش از نیمی از مسئولین گناوه دشتستانی است. عده ای بر این باورند که او شاید در فکر این مجلس نباشد اما مجلس یازدهم بی شک مد نظر و هدف اوست و آنجاست که نیروهای گمارده شده در گوشه و کنار استان به کار می آید و مسیر مجلس برای همراهان وی هموار می شود. سالاری در فکر تقویت نیروهای دشتستانی ست تا در آینده و در صورتی که باز هم میانه رو ها و یا اصلاح طلبان به پیروزی برسند مجبور به استفاده از نیروی های تربیت شده ای باشند که در این زمان پستهای کلیدی متعدد را در اختیار گرفته اند و در این میان تنها گناوه است که در فقر نبود نیروهای باتجربه باید تاوان سنگینی پس بدهد.

موضوع دوم

سالاری که حالا میزبان وزیر کشور است قبل از ورود وزیر در اقدامی زیرکانه جوانان اصلاح طلب شمال استان و تعدادی دیگر از جوانان مستقل را فرا خواند تا نگاه آنها را قبل از ورود وزیر رصد کند؛ البته گفته می شود نارضایتی چند ماهه اخیر جوانان و ریش سفیدان اصلاح طلب شمال استان از عملکرد سالاری مهمترین عامل در برگزاری این جلسه بوده است. و اما در این جلسه هم صحبتهای شنیدنی رد و بدل شد. جوانان اصلاح طلب که حالا بیش از هر زمانی نسبت به عملکرد و وعده های استاندار و همراهانش دلسرد شده اند و رانده شدن به حاشیه را به خوبی می بینند، در مقابل سالاری خواستار اشتغال و نگاه محبت آمیز برای به کرسی نشستن فرزندان شمال استان بر مسندهای مسئولیتی شدند. استاندار گر چه توانست در همین زمان اندک جلسه تا حدودی با پاسخ های خود جوانان را راضی کند ولی پاسخ سالاری در زمینه عدم استفاده از نخبه های شمال استان در پست های مدیریتی حاکی از عدم اعتماد به نیروهای تحصیل کرده این گوشه ی استان است. استاندار با بیان این نکته که وقتی جوانان بندرنشین در حال معاملات اقتصادی بودند جوانان به دور مانده از بنادر آستینها را برای کسب سواد بالا زده بودند، نشان داد حتی در آینده هم نباید منتظر رسیدن شمالی های استان به مسئولیت بود. این پاسخ بی رحمانه و غیرکارشناسانه نشان داد استاندار ایمانی به قدرت جوانان این خطه از استان ندارد. آیا استاندار می داند در گناوه بیش از ۳۵۰۰ نیروی جوان و تحصیل کرده وجود دارد که به دلیل نداشتن اشتغال به بازار دستفروشی روی آورده اند.

موضوع سوم

روزهایی که گذشت به نام هفته دولت مزین بود، در گناوه گر چه نام هفته دولت بر در و دیوار ثبت شد اما نشانی از پروژه های امیدوار کننده نبود تا جایی که پروژه ای را برای بار سوم هم افتتاح کردند و در جایی هم افتتاح ترانس برق را در بوق و کرنا گذاشتند. بی شک گناوه یکی از کم فروغ ترین سالها را از بابت افتتاح پروژه پشت سر گذاشت و تنها به این دلخوش است که درایت یوسفی بتواند سال آینده گناوه را در وضعیتی بهتر قرار دهد.

موضوع چهارم

خلاصه و سر بسته بگویم، شمال استان و مخصوصا گناوه از قلم مدیران استان افتاده است و این انتظاری عبث است که به این زودی شاهد شکوفایی گناوه ای باشیم که موقعیت جغرافیایی مناسب برای رشد را داراست. بی توجهی به راه های مواصلاتی و فراموش شدن راه گناوه میشان موید این ادعاست.

موضوع پنجم

حرفهای تکراری

در گناوه اکثر جوانان یا همچنان پشت دیوار صعب العبور رسیدن به ردیف استخدامی مانده اند و یا آنان که کد دارند دستشان در عین لایق بودن از پستهای کلیدی دور مانده است.

سالاری نباید چشمش را بر روی جوانان این خطه از استان ببندد، این اشتباه می تواند پایه اصلاحات را در گناوه بلرزاند.

استاندار به بهانه هفته دولت به گناوه آمد تا خود به چشم خویشتن حاصل تفکرات و تغییراتش را در این حوزه از استان ببیند. استاندار تنها با وعده های خود بعضی ها را شاد کرد ولی آنان که می دانند و می بینند هنوز هم کلنگهای به زمین خورده در گذشته ره به جایی نبرده است نباید به زمین خوردن کلنگهای امروزی دل خوش کنند.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت یاران سبز، تاریخ انتشار: 13شهریور1394، کدخبر: 11888: www.fcgreen.ir