همچنین، «مصطفی طاهری» عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در این مورد گفته بود: لازم است روش پرداخت یارانه پنهان در کشور هدفمند شود اما در عین حال نباید در اجرای آن به کسی آسیبی هم برسد و ما معتقدیم چنین چیزی شدنی است.
تأکید رییس سازمان برنامه و بودجه و نمایندگان مجلس بر ضرورت مدیریت یارانه پنهان و ارائه آمار و ارقام درباره میزان آن خود گویای اهمیت این موضوع است. مقدار یارانه، چگونگی پرداخت آن و مهمتر از همه، اینکه به چه کسانی تعلق میگیرد و به چه کسانی تعلق نمیگیرد از حساسیت بالایی برخوردار است.
بیش از یک دهه از اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها میگذرد و به نظر میرسد به دلیل در نظر نگرفتن حساسیتهای فوق با اهداف اولیه قانون بسیار فاصله داریم. برای مثال در این سالها بخشی از یارانه پنهان ناشی از افزایش قیمت بنزین به صورت آشکار به همه مردم داده شده است. اما اعطای یارانه برابر به آحاد جامعه در عمل باعث شد که نیازمندان تحت پوشش واقعی قرار نگیرند.
این موضوع در یارانههای پنهان شدیدتر است. همه مردم به شکل یکسان از آن بهرهمند نمیشوند. برای مثال کسی که یک خانه بزرگ دارد و برق و آب بیشتری مصرف میکند بهره بیشتری از یارانههای آن نیز خواهد داشت. یا افرادی که فاقد خودرو هستند از یارانه بنزین بهرهای نمیبرند. این مساله به نوعی بیانگر توزیع ناعادلانه ثروت ملی در جامعه است.
میزان یارانه پرداختی به صورت پنهان بسیار بیشتر از یارانه نقدی و آشکار است. پس در مجموع افراد ثروتمند یا سه دهک بالای جامعه به مراتب یارانهای بیشتر از افراد ضعیف و دهکهای پایین دریافت میکنند. در جدول زیر میزان بهرهمندی دهکهای هزینهای از یارانه پنهان بخش انرژی آمده است. دهک اول که پایینترین هزینه را دارد از ۵.۰۶ درصد و دهک دهم از ۱۴.۸۲ درصد یارانه انرژی بهره مند هستند.
در ضرورت حذف یارانه پنهان شکی وجود ندارد. زیرا روزانه میلیاردها ریال از بیتالمال به اقشار و طبقاتی از جامعه اختصاص داده میشود که نیازی به آن ندارند و همزمان جمعیت میلیونی ضعیف و کمدرآمد از آن محروم هستند. با این حال در صورت فراهم نبودن شرایط، بهویژه در سطح اقتصاد کلان هرگونه حذف یانه پنهان ممکن است پیامدهای بسیار بدی برای جامعه در بر داشته باشد.
حذف یارانههای پنهان و آشکار کردن آنها و پرداخت نقدی از یک طرف و آزادسازی قیمتها از سوی دیگر میتواند با فرض ثبات سایر شرایط، آثار مثبت رفاهی بیشتری نسبت به پرداخت همان میزان یارانه از طریق کنترل قیمت داشته باشد.
اگر شرایط اقتصاد کلان مهیا باشد میتوان انتظار داشت که هم تولیدکنندگان در فضای رقابتیتری فعالیت کنند و هم مصرف کنندههای نیازمند یارانه در کنار دستیابی به یک منبع درآمد، در چگونگی مصرف یارانه خود نیز اختیار بیشتری داشته باشند.
در این حالت میتوان انتظار رونق تولید را داشت. اما واقعیت این است که چنین پیامد مثبتی فقط در صورتی که سایر شرایط اقتصادی فراهم باشد رخ خواهد داد و اگر شرایط اقتصادی مناسب نباشد تورم شدید میتواند به سرعت نقش یارانههای نقدی در افزایش قدرت خرید یارانهبگیران را از بین ببرد. چنانچه اکنون یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان قادر نیست قدرت خریدی معادل اوایل اجرایی شدن آن به خانوارهای ایرانی بدهد و در عمل، نقش خاصی در پوشش سبد هزینه خانوار ندارد.
اگر بخواهیم سیاست حذف یارانههای پنهان به بالا رفتن واقعی سطح رفاه اقشار ضعیف جامعه منجر شود، باید تلاش کنیم با تقویت شاخصهای کلان اقتصادی و کنترل و کاهش تورم از تکرار تجربه پیشین پرداخت یارانه نقدی در گذشته جلوگیری کنیم.