
علاوه بر این انتظارات که به نظر میرسد در ۱۰۰ روز اخیر پاسخ درخوری نیافته، باید پذیرفت ضرغامی از پرحاشیهترین اعضای کابینه دولت سیزدهم بوده که از ماجرای دیدارهای او تا خبر سکته کردنش در یکی از سفرهای استانی و تکذیب پس از آن و همچنین سخنانی که درباره مقبره کوروش هخامنشی به زبان رانده، حواشی زیادی را برایش ایجاد کرده.
برخی ناظران درباره حرفهای اخیر او نوشته اند: این سخنان وزیر میراث فرهنگی تاسفبار و هولناک است؛ با وجود قوانین سفت و سخت در حوزه میراث فرهنگی، باز هم حریم آثار تاریخی با خطر و تعرض مواجه میشوند، خدا رحم کند به روزی که وزیر میراث فرهنگی با سخنانش این قوانین را به هماوردی و زورآزمایی دعوت کند. وزیری که باید مدافع و محافظ حریم آثار تاریخی باشد، چرا اینگونه چوب حراج بر میراث فرهنگی میزند؟ باید به ایشان یادآور شد که نشست زمین در فارس بر اثر برداشتهای بیرویه آب به نقطه بحرانی رسیده که نمونه آن را میتوان در اطراف تخت جمشید مشاهده کرد.
با این حال، برخی از ناظران از حضور میدانی ضرغامی در سایتهای میراثی (اینجا) و (اینجا) و (اینجا) و (اینجا) تقدیر کرده اند و میگویند این روش میتواند از نزدیک مشکلات را به مدیران ارشد وزارتخانه منتقل کند.
با این وجود چشم اسفندیار وزیر جدید میراث، انتصابات اوست که به نظر میرسد از سوی ناظران این حوزه، قابل قبول نیست. یک پژوهشگر صنایع دستی و مدرس دانشگاه در اعتراض به این روند میگوید: انتصابات اخیر در وزارت میراث فرهنگی، به جز دکتر شالبافیان در معاونت گردشگری، موجب نگرانی شده است. از جمله انتصاب آقای علی دارابی با تخصص علوم سیاسی به عنوان معاون میراث فرهنگی وزارتخانه که سابقه قبلی او معاونت استانهای سازمان صدا و سیما بود. همچنین او معاونت علمی دانشکده صدا و سیماست که تالیفاتی درباره انقلاب اسلامی و حوزه ارتباطات دارد.
حجتاله مرادخانی، معتقد است: همچنین انتصاب سجاد نوروزیان به عنوان رییس موزه ملی فرش، که در کارزار انتخاباتی آقای ضرغامی به عنوان دستیار او در حوزه کسب و کارهای دیجیتال فعالیت میکردند و سوابقشان هم بیشتر در حوزه کودک بوده است و انتشار یک فیلم تبلیغاتی از او در حوزه برندسازی برای توتون و تنباکو هم مورد توجه بسیار قرار گرفته از دیگر انتصابات بیربط به حوزه میراث فرهنگی است. از اولین کارهای او تبدیل کردن حوضهای موزه فرش به باغچه بود که یک مداخله در یک اثر ملی است و بسیار هم مورد انتقاد قرار گرفت.
او توضیح میدهد: در مورد دیگر انتصاب آقای محمدحسین صوفی دبیر پیشین نظارت بر سازمان صدا و سیما به عنوان مدیرعامل کانون جهانگردی و اتومبیل رانی ایران است. این ذهنیت را متبادر میکند که قرار است بسیاری از مدیران پیشین صدا و سیما سکاندار راهبردی وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باشند.
به گفته مرادخانی هنوز معاون صنایع دستی تکلیف مشخصی نداشته و هنوز در این مدت آقای ضرغامی نشستی در این باره نداشته است و این هم باعث نگرانی طیف دیگری از فعالان مرتبط با وزارتخانه شده است.
این فعال میراث فرهنگی میگوید: این وزارتخانه ۳۱ مدیرکل استانی دارد که با ۳ معاونت میدانی، ۹۳ معاونت میدانی هم خواهند داشت. چنانچه ۳۱ مدیرکل استانی هم از صدا و سیما انتخاب شوند و معاونان میدانی هم تخصصی در حوزههای مرتبط با این وزارتخانه نداشته باشند، چالش مهمی در فعالیتهای این وزارتخانه از ستاد تا صف به وجود میآید. فعالیتهای حوزههای این وزارتخانه، تخصصی است و علاوه بر دانش فنی، نیازمند شناخت میدانی افراد نسبت به چالشها، فرصتها، تهدیدها و مشکلات است.
مرادخانی با بیان اینکه اگر قرار باشد افراد غیرمرتبط و بدون سوابق در ستاد و استانها پستها را در اختیار بگیرند، این پرسش را مطرح میکند که مشکلات فراوان این وزارتخانه را چطور میشود برطرف کرد؟ در این میان حوزههایی مانند رییس موزه ملی، مجمع جهانی کاخ گلستان، مجموعه کاخ نیاوران و مجموعه تاریخی سعدآباد که دارای گنجینههای بین المللی و مهم هستند، چه سرنوشتی خواهند داشت؟
این مدرس دانشگاه معتقد است: بسیاری امیدوار بودند با آمدن آقای ضرغامی به این وزارتخانه با توجه به نفوذ سیاسی او و سابقه کار فرهنگی اش، جایگاه مستحکمی پیدا کند، با توجه به انتصابات اخیر و احتمالا انتصابات آینده، تردیدهای جدی به ذهن میآید که آیا این وزارتخانه سرانجام خیری خواهد داشت یا روندی که در دولت قبلی ضربات مهلکی را به این وزارتخانه وارد کرد، در این دوره هم تکرار شود. امیدواریم با دقت نظر و توجه به حساسیت کنشگران و فعالان حوزه این وزارتخانه که دغدغه ملی و انسانی دارند، تجربههای تلخی که در دولتهای گذشته داشتیم، تکرار نشود.
ابتدا خوشبینی، سپس دلسردیمرجان حاجی رحیمی، فعال میراث فرهنگی و خبرنگار تخصصی حوزه میراث نیز یکی از منتقدان دیگر عملکرد ضرغامی در ۱۰۰ روز اخیر است. او به خبرآنلاین میگوید: به شخصه بسیار امیدوار بودم عزت الله ضرغامی با توجه به این که رییس صدا و سیما بود، زمانی که به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی میآید، بهتر ازاین عمل کند. خوشبین بودم عملکرد او نسبت به علی اصغر مونسان وزیر سابق میراث بهتر باشد، چون ضرغامی یک فرد رسانهای بود و افراد رسانهای عموما دایره شناخت بیشتری نسبت به دیگر اشخاص دارند و میتوانند از ظرفیت افراد مختلف استفاده کنند. انتظار میرفت او کارشناسان متعدد و خبرهای را به وزارتخانه بیاورد و از وجود آنها استفاده کند. از سوی دیگر اشخاص رسانهای عموما مشکلات را بهتر درک میکنند. البته اگر بتوان حضور در راس صدا و سیما را به رسانهای بودن فرد، تشبیه کرد. با این حال تاکنون اقدامات او باعث دلسردی فعالان و ناظران حوزه میراث فرهنگی شده است.
حاجی رحیمی ادامه میدهد: نخستین و بدترین انتصاب ضرغامی، معاون میراث فرهنگی بود. در کل عمر تشکیل سازمان میراث فرهنگی که بعدها وزارتخانه شد، بی سابقه بود فردی که تخصص مرتبط با میراث فرهنگی اعم از باستان شناسی، مرمت، معماری و پژوهش هنر ندارد، معاونت میراث فرهنگی را بر عهده بگیرد. دارابی به عنوان معاون میراث فرهنگی، بدترین و نخستین انتصاب وزیر جدید بود، چون کل این وزارتخانه روی معاونت میراث فرهنگی بنا شده است و در صورتیکه فرد ضعیفی در این حوزه گمارده شود، برای تمام وزارتخانه مشکل ایجاد خواهد کرد.
این فعال میراثی معتقد است: دومین انتصاب قابل انتقاد ضرغامی، انتصاب مدیر موزه فرش بود. این انتصاب خبرساز از طریق به کارگماردن کسی که تخصصی در امور موزه داری ندارد و تنها در رزومه او، طراحی چند بازی برای بچهها دیده میشود، شکل گرفت و مسئولیت یکی از مهمترین موزههای کشور را به این شخص سپرده شد. چرا که اگر به هر خارجی بگویید ایران را با چه کالایی میشناسید؟ میگویند با فرش دستباف و نفیس میشناسیم. مدیری که برای موزه فرش انتخاب شده، شناختی از فرش ندارد. این فرد چطور میتواند مدیریت موفقی در موزه فرش داشته باشد و موزه را زنده کند؟ کما اینکه دیدیم در ابتدای ورود به جای آن که به هویت ایرانی معماری موزه فرش توجه کند، دستور داد حوضهای هفتگانه مقابل موزه را از خاک پر کنند و در حوض ها، گل بکارند.
خبرنگار تخصصی حوزه میراث فرهنگی با بیان اینکه ضرغامی با رویکرد توجه کامل به حوزه گردشگری وارد وزارتخانه شد، در اوایل کار خود، از مسافرخانههای خیابان لاله زار بازدید به عمل آورد در حالی که هتل لاله در زیرمجموعههای وزارت میراث فرهنگی، مشکلات عدیدهای دارد، میگوید: دیدارهای ابتدایی او در حوزه گردشگری، کورسوی امیدی که در دل فعالان میراث فرهنگی و صنایع دستی بود را خاموش کرد، چون آنها با این پرسش روبرو شده اند که چطور در کشوری که صنعت گردشگری آن مبتنی بر بازدید گردشگران از یادگارهای میراث فرهنگی این کشور است، وزیر میراث فرهنگی، هیچ اهمیتی به این حوزه نمیدهد؟
او در ادامه توضیح میدهد: این نکته قابل توجه است که فهم و درک حوزه میراث فرهنگی کار سختی است و انتظاری از اشخاصی که تازه به این حوزه وارد شده اند نمیرود. واقعیت این است که هر کسی نمیتواند به سرعت متوجه اهمیت میراث فرهنگی شود. با این حال انتظار داشتیم ضرغامی اگر خودش تخصصی در این حوزه ندارد، معاونان خوبی را منصوب کند تا به عنوان متخصص این حوزه، فعالیت کنند، ولی انتصابهایی که انجام شده، نشان میدهد افراد مناسبی برای جایگاههای مهم در نظر گرفته نشده اند.
حاجی رحیمی با بیان اینکه ضرغامی به سرعت معاون میراث فرهنگی و گردشگری وزارتخانه را برکنار و اشخاص جدیدی را تعیین کرد، ولی درباره برکناری معاون حوزه صنایع دستی، با وجودی که کارنامه قابل دفاعی در این حوزه ندارد هیچ عجلهای به خرج نداد، این سوال را طرح میکند: با وجود تغییر مدیران دو معاونت دیگر، این معاونت همچنان با مدیر سابق اداره میشود؟ شاید به این خاطر باشد که این معاون، فرد توانمندی نیست، نگاه مستقل و کارشناسانه به حوزه کار خود ندارد و به همین جهت تسلیم منویات وزیر جدید است.
او در پایان سخنانش میگوید: متاسفانه چشم انداز روشنی از حضور ضرغامی در حوزه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دیده نمیشود. او در ابتدای ورود، اظهارنظرهای غیرکارشناسانه زیادی در حوزه میراث فرهنگی کرد که قابل انتقاد است. اظهاراتی درباره حفر چاه عمیق در حریم پاسارگاد، توسعه کشاورزی در اطراف سایتها و محوطههای میراثی و دستور تخریب ۲۰۰ خانه تاریخی در اطراف حرم شاهچراغ در شیراز، نشان میدهد اتفاقات خوبی در آینده رقم نمیخورد و احتمالا این اقدامات پیامدهای ناخوشایندی در بین فعالان مرتبط با این وزارتخانه خواهد داشت. در کابینه سیزدهم، وزیر دیگری وجود ندارد که این چنین در مدت کوتاه وزارت خود، اشتباه در گفتار و عملکرد داشته باشد. پیش بینی میشود با روند فعلی اوضاع میراث فرهنگی کشور از سالهای قبل بدتر شود و هیچ چشم انداز روشنی برای توسعه، حفظ و نگهداری میراث فرهنگی با مدیران کنونی دیده نمیشود.
ضرغامی و رویای جبران کسری بودجهبه نظر میرسد ضرغامی به دنبال ارزآوری از طریق توسعه و رونق گردشگری خارجی در کشور است. رویایی که سالهاست مدیران این حوزه با آن خاطره سازی کرده اند، ولی عملا به دلایل مختلفی از جمله مسایل سیاسی، امکان حضور گسترده گردشگران خارجی در ایران فراهم نشده است.
از آنجایی که در شرایط کنونی، ریال ایران در مقابل ارزهای جهانی ارزش چندانی ندارد، ایران عملا تبدیل به مقرون به صرفهترین مقصد گردشگری بین المللی در جهان شده است که فرصت بی نظیری را در اختیار وزارت میراث فرهنگی و گردشگری قرار میدهد تا با مدیریت درست و اقتصادمحور، بتواند علاوه بر جبران بخشی از کسری بودجه فزاینده دولت، رونقی برای کسب و کار از نا افتاده فعالان این حوزه فراهم کند. ولی سوال اصلی اینجاست با مدیرانی که شناخت کافی از حوزه تخصصی میراث فرهنگی ندارند و فاقد سوابق و دانش مرتبط امکان استفاده از این فرصت تاریخی فراهم است؟
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرآنلاین، تاریخ انتشار:۱۹آذر ۱۴۰۰، کد خبر: ۱۵۷۴۷۰۲/ khabaronline.ir