پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۸۱۹۲۱
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۵۷
کتابی با محتوای اسلام‌ستیزانه منتشر و بنا به دلایلی از بازار کتاب جمع‌آوری می‌شود و پس از پنج ماه رایزنی بدون هیچ‌گونه جرح و تعدیلی و تنها با افزودن مقدمه‌ای کوتاه و ساده‌انگارانه مجدداً روانه بازار می‌شود. در این بین بر ما پوشیده است که این رایزنی‌ها با دفتر توسعه کتاب چگونه به فرهنگ مدارا انجامیده است؟ آیا گستره فرهنگ مدارا شامل انتشار کتاب‌هایی هم می‌شود که انقلاب اسلامی ایران را جنبشی فاشیستی می‌خوانند؟ آیا وزارت ارشاد سابق سازوکار ممیزی را صرفاً برای نمایش سرپا نگه داشته بود؟ رفتار دوگانه مسئولان وقت وزارت ارشاد در توقیف و رفع توقیف کتاب‌ها ممکن است بهترین حربه برای تبلیغ و برجسته‌شدن کتاب‌هایی اینچنینی در فضای عمومی باشد. درست در زمانه‌ای که جریان‌های اسلام‌ستیزی و اسلام‌هراسی توسط رسانه‌های معاند در بخش‌های وسیعی از جهان تبلیغ می‌شود، انتشار چنین کتاب‌هایی چه توجیهی دارد؟
شعار سال: در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ خبری در حوزه کتاب منتشر شد با این عنوان: «اسلام‌گرایی رفع توقیف شد.» تیتری که حکایت از رفع توقیف کتاب بحث‌برانگیز «اسلام‌گرایی» می‌کرد. در ادامه خبر آمده بود: «در حالی چاپ دوم کتاب اسلام‌گرایی نوشته ارنست نولته با ترجمه مهدی تدینی منتشر شده که جلوی توزیع چاپ اولش گرفته شده بود. به گفته مترجم، این کتاب در بازار سیاه با قیمت نجومی فروخته می‌شد...» کتاب «اسلام‌گرایی؛ سومین جنبش مقاومت رادیکال» نوشته ارنست نولته که در شهریورماه ۱۳۹۹ در انتشارات ثالث منتشر شده بود، مدت کوتاهی بعد از چاپ اولیه، از سطح بازار کتاب جمع‌آوری شد و به گفته مترجم به ناشرش اجازه توزیع داده نشد. طبق معمول این کتاب هم از بازار سیاه سر در آورد که با واکنش مترجمش همراه شد. او نوشت: «این هم از نتایج توقیف یک کتاب! بازار سیاه شنیده بودیم، اما نه دیگه آن‌قدر سیاه! کتاب «اسلام‌گرایی» نولته را قیمت زده‌اند یک و نیم میلیون! قیمت پشت جلد آن ۷۵ هزار تومنه...، اما پس از کش‌وقوس‌های فراوان، ناشر کتاب اعلام کرد چاپ دوم آن در ۴۷۶ صفحه و با قیمت ۸۷ هزار تومان منتشر شده است...
مهدی تدینی همچنین نوشته است: «خوش‌ترین پایان ممکن برای ماجرای کتاب «اسلام‌گرایی» اثر ارزشمند نولته رقم خورد. کتاب سرانجام پس از ۸، ۹ ماه رایزنی اجازه انتشار یافت. خوشبختانه هیچ تغییر و هیچ جرح و تعدیلی نیز بر کتاب اعمال نشده و فقط دو صفحه به‌عنوان «یادداشت ناشر» به کتاب افزوده شده است... تجربه‌ای که می‌رفت به تجربه‌ای تلخ تبدیل شود، به تجربه‌ای ارزشمند برای همه ما تبدیل شد. لازم می‌دانم از همه دوستانی که این کتاب را فراموش نکردند و از آن حمایت کردند، تشکر کنم. برایم عجیب بود که از شش‌گوشه دنیا هموطنان عزیز به من پیام می‌دادند و سراغ این کتاب را می‌گرفتند. از اهالی نشر، اهل‌قلم و فرهیختگانی که به اشکال مختلف پیگیر کتاب بودند، قدردانی می‌کنم؛ اما در این میان بی‌اغراق، بیش از همه از جناب دکتر صدرالدینی، مدیر محترم اداره کتاب (وقت) سپاسگزارم. بار‌ها با اداره کتاب جلسه داشتم و انصافاً جز همدلی چیزی ندیدم؛ اما چیزی که بسیار بیشتر خوشحال و امیدوارم می‌کند، این است که نشانه‌ای از فرهنگ مدارا بروز کرد که امیدوارم دامن بگستراند.»

چرا کتاب «اسلام‌گرایی» تا این اندازه بحث‌برانگیز بوده است؟ آیا موضوع مناقشه‌برانگیزی در کتاب مطرح شده است؟ در این نوشتار قصد داریم به نکاتی درباره این کتاب و وضعیت ممیزی آن بپردازیم.
۱. نولته در این کتاب تلاش دارد تا اسلام‌گرایی را در کنار بلشویسم و فاشیسم، سومین جنبش مقاومتی معرفی کند که در برابر مدرنیته به ستیزه پرداخته است. او می‌کوشد جنبش‌های مقاومت اسلامی از عصر انحطاط امپراطوری عثمانی تا ملی‌گرایی عربی و وقوع انقلاب اسلامی و ظهور القاعده را در بستری از مناسبات جهانی تحلیل نماید.

ارنست نولته (۱۹۲۳- ۲۰۱۶) پژوهشگر آلمانی تاریخ و فلسفه است که به‌عنوان یک فاشیسم‌پژوه شناخته می‌شود. عمده آثار او به پرسش درباره نازیسم و کمونیسم و جنبش‌های سیاسی بعد از جنگ جهانی اول می‌پردازد. یکی از متأخرترین پژوهش‌های نولته که در سال ۲۰۰۹ منتشر شده کتاب «اسلام‌گرایی» است. تمرکز نولته در این اثر بر جنبش‌های اسلام‌گرا و مفهوم فاشیسم اسلامی است. نولته، اسلام‌گرایی را بعد از نازیسم و کمونیسم شکل سومی از فاشیسم می‌داند. در واقع نولته نظریه‌پردازی است که ایده فاشیسم اسلامی را احیا کرده است. محمدرضا نیکفر نیز در یادداشت فاشیسم و اسلامیسم که به مناسبت درگذشت نولته نوشته شده در مورد ایده اسلام‌گرایی نولته چنین می‌نویسد: «اسلامیسم یک جنبش اصیل ریشه‌دار در قرن بیستم است؛ قرنی که دو جنبش رادیکال دیگر تاریخ آن را رقم می‌زند: سوسیالیسم و فاشیسم. از این نظر است که در عنوان کتاب نولته از اسلامیسم به‌عنوان جنبش مقاومت سوم نام برده می‌شود. منظور نولته از مقاومت، تمامیت‌خواهی است، تلاش برای دستیابی به همه‌چیز است، آن‌هم با ارزش‌گذاری مطلق روی یک‌چیز: ارزش مطلق کار زنده در مارکسیسم، خودفرمانی دولت جنگی در فاشیسم و تسلیم در برابر اراده الهی در اسلام.»

به‌طور مشخص نولته در کتاب «اسلام‌گرایی» قرائت‌هایی از اسلام (هرچند دین اسلام نیز از نظر او یک تمامیت‌خواهی کامل است) را مورد بررسی قرار می‌دهد که به اسلام‌گرایی منجر می‌شوند. نقطه عزیمت پژوهش او مفروض گرفتن جهان لیبرال/ آزاد و سویه‌های واکنشی به آن از جمله اسلام‌گرایی است. از پی آن انقلاب اسلامی ایران یکی از مصادیق اسلام‌گرایی عنوان می‌شود. گستره پژوهش نولته، تا تحرکات اسلام‌گرایانه دهه اول قرن بیست و یکم و ماجرای یازده سپتامبر ادامه می‌یابد. یازده سپتامبر و اسامه بن‌لادن برای او شاهدی است در جهت معرفی اسلام‌گرایی به‌عنوان سومین جنبش رادیکال.

طرح موضوع پژوهشی نولته، یعنی اسلام‌گرایی، مقارن با دهه‌ای است که جهان اسلام و مسلمانان به‌عنوان خطری برای غرب به رهبری امریکا مطرح شد. این‌بار به‌جای اردوگاه سرخ و کمونیست‌ها، مسلمانان به‌عنوان «دیگری» جهان آزاد تعریف می‌شوند. پس از ۲۰۰۱ و ماجرای یازده سپتامبر کشور‌های اسلامی از طرف امریکا مورد اتهام قرار گرفتند. امریکا با همراهی ناتو به عراق و افغانستان حمله کرد و در این حملات صد‌ها هزار مسلمان کشته و میلیون‌ها نفر آسیب دیدند. مسلمان‌هراسی و نفرت در تریبون‌های سیاسی و تبلیغاتی به هسته مرکزی گفتار غرب تبدیل شد. بهانه جورج بوش برای حمله به خاورمیانه، جنگ با «اسلام‌گرایان فاشیست» بود. صدام، کسی که جهان آزاد برای او راکتور هسته‌ای نیز ساخته بود و تا مرز تبدیل به قدرت اتمی پیش رفته بود، به‌یک‌باره جزو اسلام‌گرایان فاشیست شد.

در دو دهه گذشته امواج اسلام‌ستیزی در بخش‌های گوناگونی از جهان شکل گرفته است. افزون بر امریکا، امروزه در اروپا احزاب راست افراطی بسیار بر آتش نفرت از مسلمانان می‌دمند. روزبه‌روز بر قدرت این احزاب افزوده می‌شود. برای نمونه در آلمان «حزب جایگزین برای آلمان» مسلمانان را تهدیدی برای جامعه آلمان می‌دانند. مقابله و ممنوعیت با ارزش‌ها و هنجار‌های اسلامی در سراسر اروپا گسترش پیدا کرده است. ممنوعیت برقع‌پوشی یکی از مصادیق بارز آن است. همچنین حتی کشور‌های آسیایی و آفریقایی هم از این موج اسلام‌ستیزی در امان نمانده‌اند. همچنین همه این تحولات بی‌ارتباط با معرفی اسلام به‌عنوان جنبشی فاشیستی نیست.

۲. مهدی تدینی مترجم آثار آلمانی‌زبان در حوزه تاریخ و علوم اجتماعی است. او طی چند سال گذشته حدود ۱۰ کتاب ترجمه کرده است؛ کتاب‌هایی در تبیین فاشیسم، هولوکاست و جمهوری وایمار، توتالیتاریسم از آرنت و چند کتاب از نولته و درباره نولته از ترجمه‌های تدینی است. او برای ترجمه کتاب ارنست نولته، «سیمای یک تاریخ‌اندیش» در سی‌وششمین دوره جایزه کتاب سال به‌عنوان اثر شایسته تقدیر شناخته شد. همانگونه که خود تدینی اذعان دارد، بین اندیشه آرنت و آثار نولته قرابت‌های فکری زیادی وجود دارد. هم آرنت و هم نولته در تحلیل خود از نظام‌های توتالیتر به زمینه‌های شکل‌گیری، عملکرد و سازوکار‌های این نظام‌ها از منظر متفکرانی لیبرال می‌پردازند؛ بنابراین در ترجمه کار‌های مترجم همواره وحدتی وجود دارد.

۳. انتشار خبر مربوط به رفع توقیف کتاب «اسلام‌گرایی» پرسش‌ها، مسائل و ابهامات بسیاری را پدید آورده است. با توجه به تکرار چنین اتفاقاتی (همچون ماجرایی که برای کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» اثر عجم اوغلو یا کتاب «انسان خردمند» یووال نوح هراری پیش آمد) سؤالاتی مطرح است که بد نیست به آن‌ها بپردازیم. چرا کتاب پس از انتشار توقیف شد؟ و چرا به قول مترجم پس از مدتی «رایزنی» بدون هیچ‌گونه جرح و تعدیلی و تنها با افزودن یادداشت ناشر مجوز انتشار مجدد گرفت؟ آیا کتاب‌ها پیش از انتشار مورد ارزیابی و ممیزی قرار نمی‌گیرند؟ چگونه کتابی پس از سه روز حضور در بازار، توقیف شده و سر از بازار سیاه در می‌آورد؟ دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت ارشاد سابق به‌عنوان متولی ممیزی پس از انتشار اولیه کتاب به‌یک‌باره متوجه محتوای اثر شده است؟ و سرانجام، این کش‌وقوس‌ها به چه منظوری بوده است؟

روی سخن با مدیریت دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت ارشاد به‌عنوان متولی بررسی محتوایی و ممیزی کتاب‌ها است. در چند سال گذشته تعداد زیادی رمان و کتاب نظری منتشر شده که موضوع آن‌ها نظام‌های فاشیستی و کمونیستی است. چنین به نظر می‌رسد تعداد این کتاب‌ها در حوزه‌های مختلف ادبیات، تاریخ، علوم اجتماعی و سیاسی و حتی کودک و نوجوان چنان پرشمار است که می‌توان از ظهور جریانی قدرتمند در حوزه نشر کتاب سخن گفت. این کتاب‌ها قصد دارند به‌نوعی بین وضعیت ایران کنونی و آن نظام‌ها همانندی و مشابهت برقرار کنند. کتاب‌های این جریان با رویکردی لیبرال به سایر نظام‌های سیاسی می‌نگرند. دفاع از ارزش‌های امریکایی و طرد عناصر فرهنگی و سیاسی دیگر ملت‌ها بر محتوای بسیاری از این آثار حاکم است. آشکار است که ناشران قدرتمندی در انتشار این کتاب‌ها و ترویج این جریان نقش مؤثری ایفا می‌کنند.

اکنون سؤال این است که آیا متولیان بررسی محتوای کتاب‌ها متوجه حضور پرطنین این جریان در فضای نشر هستند؟ درباره این کتاب خاص یعنی «اسلام‌گرایی»، آیا محتوا، مقدمه مترجم و طرح جلد آن همگی مسئول ارزیابی را به این نتیجه رهنمون نکرد که این کتاب یکی از مصادیق این جریان است؟ در نگاه نخست طرح جلد کتاب نمایانگر درک ناشر از کتاب است. این طرح در نسخه اصلی کتاب وجود ندارد و به انتخاب ناشر روی جلد قرار گرفته است. این طرح نقاشی یک زن مسلمان برقع‌پوشِ کلاشنیکف‌به‌دست است. کلیشه‌ای ساده و ابتدایی که شب و روز در تبلیغات علیه مسلمانان به کار می‌رود. اسلام و خشونت در کنار هم. آیا به واقع مسئولان وقت وزارت ارشاد از درک این تصویر ساده عاجز بودند؟ بسیار جای تعجب دارد که پذیرش چنین طرح جلدی را حمل بر ناآگاهی دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی کرد.

تکلیف محتوای کتاب هم کم و بیش روشن است. در تفسیر نولته مفهوم اسلام‌گرایی (اسلامیسم) هم‌معنی با مفهوم فاشیسم‌اند و جنبش‌های مقاومت اسلامی در جهان اسلام، از مصادیق جنبش‌های فاشیستی‌اند. از این‌رو انقلاب اسلامی ایران برای او ماهیتی فاشیستی و تمامیت‌خواه دارد. با توجه به این تفسیر واضح و روشن کتاب از انقلاب اسلامی، در فرایند بررسی محتوایی چه اتفاقی رخ داده که کتاب تأیید و منتشر شده است. آیا مسئولان ارزیابی، این تفسیر از انقلاب اسلامی به‌منزله جنبشی اسلام‌گرا را حمل بر اسلامی‌بودن انقلاب کرده‌اند؟ یا به‌سادگی از کنار آن گذشته‌اند؟

نکته پایانی تناقض‌های عجیب وغریب حول کتاب از ابتدا تا امروز است. با توجه به مطالبی که بیان شد باید پرسید آیا این اثر تنها اثری بوده که در وزارت ارشاد سابق بدون هیچ نظارتی وارد بازار نشر شده است؟ از طرفی کتابی با محتوای اسلام‌ستیزانه منتشر و بنا به دلایلی از بازار کتاب جمع‌آوری می‌شود و پس از پنج ماه رایزنی بدون هیچ‌گونه جرح و تعدیلی و تنها با افزودن مقدمه‌ای کوتاه و ساده‌انگارانه مجدداً روانه بازار می‌شود. در این بین بر ما پوشیده است که این رایزنی‌ها با دفتر توسعه کتاب چگونه به فرهنگ مدارا انجامیده است؟ آیا گستره فرهنگ مدارا شامل انتشار کتاب‌هایی هم می‌شود که انقلاب اسلامی ایران را جنبشی فاشیستی می‌خوانند؟ آیا وزارت ارشاد سابق سازوکار ممیزی را صرفاً برای نمایش سرپا نگه داشته بود؟ رفتار دوگانه مسئولان وقت وزارت ارشاد در توقیف و رفع توقیف کتاب‌ها ممکن است بهترین حربه برای تبلیغ و برجسته‌شدن کتاب‌هایی اینچنینی در فضای عمومی باشد. درست در زمانه‌ای که جریان‌های اسلام‌ستیزی و اسلام‌هراسی توسط رسانه‌های معاند در بخش‌های وسیعی از جهان تبلیغ می‌شود، انتشار چنین کتاب‌هایی چه توجیهی دارد؟
همه این‌ها گفته شد تا بدانیم که ولنگاری فرهنگی و حتی ضریب‌دهی به برخی مفاهیم معارض با اسلام و انقلاب، موضوعی جدی و واقعی است که سال‌ها در بخشی از بدنه دولت پیگیری شده است. حال که وزارت ارشاد دولت سیزدهم در ایامی کمتر از یک سال، نشانه‌هایی از عزم خود را برای مقابله با این ولنگاری‌ها نشان داده، ضروری است تا مسئولان امر در وزارت ارشاد با اینگونه فرایند‌ها و جریان‌های فرهنگی معارض اسلام و مردم آشنایی داشته باشند و مانع تکرار چنین اقداماتی گردند.


شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار:۱۲ مرداد ۱۴۰۱، کدخبر:۶۲۱۸۷۱، www.irannewspaper.ir
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین