پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۸۳۰۷۷
تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۹:۲۶
یکی از چالش‌های مهمی که جامعه ما با آن روبروست و به حق می‌توان آن را ابربحران کنونی جامعه بزرگ ایرانی دانست، بحران بداخلاقی جامعه است. درک و فهم بحران بداخلاقی نیاز به آمار و محاسبه و تحلیل و تبیین ندارد، کافی است حضوری حداقلی در جامعه داشته باشیم و یا گشتی در فضای مجازی بزنیم. ابربحران بداخلاقی جامعه ما هر چند خود معلول بحران‌های دیگر است، اما حل و چاره‌جویی این بحران راه را برای حل چالش‌های دیگر باز می‌کند. زیرا در پرتو گفتگو، دوستی، تحمل و پذیرش همدیگر که همه خودی و دلسوز این مرز و بوم هستیم، می‌توان برای چالش‌های پیش روی کشور چاره‌ای بیندیشیم.
شعار سال: نگاهی به بحران اخلاقی جامعه ایرانی عنوان نوشته‌ای از محمدهادی زاهد غروی است که در آن به بحران اخلاقی جامعه ایرانی پرداخته است.

نگاهی به بحران اخلاقی جامعه ایرانی
معنا و جایگاه سلام در ادبیات دینی

سلام، واژه‌ای که برای ابراز تحیت و درود هنگام روبرو شدن با دیگران وضع شده است، و به معنای سلامتی، امنیت و صلح می‌باشد و بدین معناست که گوینده با بیان واژه سلام به مخاطب خود ابراز می‌دارد که از طرف من به شما هیچ آسیب و گزندی نمی‌رسد و از جانب من در امنیت کامل هستید و با شما در صلح هستم و برای شما آرزوی سلامتی دارم.

واژه سلام در قرآن نیز به کار رفته و افزون بر معنای سلامتی و صلح یکی از اسمائ حسنای الهی، و یکی از اسامی بهشت نیز می‌باشد. در نماز نیز که عبادتی مهم و از ارکان دین اسلام است و معراج مومن به‌شمار می‌رود، نمازگزار معراج روحانی و سلوک معنوی خود را با تکبیر آغاز می‌کند و با سلام‌های سه‌گانه آن را به پایان می‌رساند و به پیامبر (ص)، نمازگزاران، بندگان صالح و شایسته و در آخر به همه سلام می‌کند.

اسلام و مسلم (مسلمان) نیز از ریشه سلام مشتق شده است و جالب اینکه در روایات مسلمان به فردی گفته می‌شود که انسان‌ها از زبان و دست او در امان باشند.

کشور ایران اکنون با بحران‌ها و ابرچالش‌های فراوانی در زمینه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی روبرو است. یکی از چالش‌های مهمی که جامعه ما با آن روبروست و به حق می‌توان آن را ابربحران کنونی جامعه بزرگ ایرانی دانست، بحران بداخلاقی جامعه است. درک و فهم بحران بداخلاقی نیاز به آمار و محاسبه و تحلیل و تبیین ندارد، کافی است حضوری حداقلی در جامعه داشته باشیم و یا گشتی در فضای مجازی بزنیم.

رفتارها، گفتارها، کنش‌ها و واکنش‌ها نشان می‌دهد با جامعه‌ای بداخلاق و بسیار رادیکال روبرو هستیم. این بحران، بحران سرزمینی نیست؛ بلکه تمام ایرانیانی که در جای جای دنیا زیست می‌کنند با آن روبرو هستند، و از سوی دیگر این بحران مختص گروه، طبقه و قشر خاصی نیست، همه و همه گرفتار هستیم. سعه صدر و آستانه تحمل افراد بسیار پایین آمده است، گذشت، تساهل و تسامح به کلی از بین رفته است.

انسان‌ها با رفتار و یا با پوشش و نوع لباس قضاوت می‌شوند. نوع رفتارها، گفتار‌ها و پرخاشها، حتی نوع رانندگی و چگونگی بوق زدن اتومبیل‌ها گویای این واقعیت تلخ است. در فضای مجازی نیز عدم تحمل، پاسخ‌های تند، گزنده و رادیکال بسیار ملموس و روشن است. به طور کلی، هیچ گروهی تحمل و حوصله مخالفان خود را ندارد. در روز‌های انتخابات این سوژه بسیار نمایان است. خود نامزد‌های انتخاباتی که نمی‌توانند با هم صحبت کنند، هواداران آنان نیز هم نمی‌توانند با هم دقایقی صحبت کنند و دست‌کم نظر طرف مقابل را گوش دهند.

روشنفکران ما توان گفتگو با یکدیگر را ندارند و نقد‌ها را نیز تحمل نمی‌کنند و به جای اینکه الگو فرهیختگان و فرهنگیان جامعه شوند بد اخلاقی را شعله‌ور می‌کنند. روشنفکران و نواندیشان دینی‌ای که روزی مظهر ادب و خوشرویی بودند و دیگران را تشویق به نقد کردن اندیشه‌های خود می‌کردند و از مرید و مرید بازی هراسان بودند اکنون به اندک نقدی برآشفته می‌شوند و … حال بماند گفتمان روشنفکران لائیک با روشنفکران و نواندیشان دینی که خود حکایتی است غم‌انگیز و جانسوز.

فریضه مهم و اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر متاسفانه با بداخلاقی و عدم رعایت حدود شرعی در جامعه پیاده و اجرا شد، به طوری که خود معروف نیز می‌رفت که زیر سوال رود. حدود و کیفیت امر به معروف و نهی از منکر در شرع بیان شده است. آیا برای اجرای یک حکم شرعی باید پایه‌های اخلاقی جامعه را سست و لرزان کرد؟. در برخورد با زنان کم حجاب برخورد‌ها تا حدودی تند و خشن بود که حتی بسیاری از بانوان محجبه نیز به اعتراض برخواستند.

چندی پیش نیز سخنرانی محترم و ملبس به لباس روحانیت، سخن ورزشکاری محترم و مشهوری را با زبانی تند و گزنده نقد کرد، در این میان پاس و حرمت منبر و مجلس سیدالشهدا (ع) رعایت نشد و از قضا سرکرگبین، صفرا فزود؛ که اگر آن اظهار نظر به گونه‌ای دیگر پاسخ داده می‌شد، قطعا منجر به پرشورتر شدن مجالس عزاداری و افزایش کمک‌های انسان دوستانه به نیازمندان بودیم. بیشتر به تبیین این بعد نمی‌پردازم تا متهم به سیاه نمایی نشوم. باری آنچه که عیان است نیاز به بیان ندارد.

سلام هستی

چندی است که سرود سلام فرمانده فراگیر شده و از هر کوی وبرزنی شنیده می‌شود و پای آن به آن سوی مرز‌ها نیز کشیده شده و با زبان‌های مختلفی نیز اجرا شده است. سازندگان این آهنگ بر این باور هستند که سلام نخست این آهنگ به ساحت مقدس حضرت امام‌زمان (عجل الله فرجه الشریف) است و منظور از فرمانده آن عالی‌جناب می‌باشند. فارغ از اینکه چنین لقبی شایسته ایشان باشد یا خیر، باید توجه داشت که طبق مبانی عرفانی ـ فلسفی و کلامی حضرات معصومین (علیهم السلام) انسان‌های کامل هستند و مظهر اتم خداوند سبحان می‌باشند.

آنان حجت باطنی خداوند بر خلق هستند و واسطه فیض الهی می‌باشند و زمین بدون حضور آنان درهم فرو پاشیده خواهد شد. اما پیش‌نیاز سلام و تحیت به آنان و به‌ویژه به حضرت امام‌زمان (عجل الله فرجه الشریف) چیست؟. ما هنوز توان سلام گفتن به همدیگر را نداریم؛ و اطرافیان از سوی ما در امان نیستند. پس چگونه و با چه رویی می‌خواهیم به آنان سلام کنیم؟ این سلام لقلقه زبانی بیش نیست و اثری بر آن مترتب نخواهد شد و بی‌شک سلامی بدون پاسخ خواهد بود.

اسلامی که پیامبر (ص) آن در قرآن کریم، به اذن خیر (گوشی که شنیده خود را به امور خیر حمل می‌کند) و خلق عظیم (اخلاق نیک و برجسته) معرفی شده است، و خود ایشان هدف از بعثتشان را برای به کمال رساندن فضایل اخلاقی دانسته است. اما با رفتار‌های ناشایست پیروان، چهره‌ای زیبا از اسلام به نمایش گزارده نشده است. متاسفانه با وجود پیام‌ها و رفتار‌های اخلاقی فراوانی که از پیامبر (ص) و اهل بیت ایشان (ع) به دست رسیده، اکنون در این وضع و حال هستیم.‌ای کاش در دوران مدرسه به جای تعلیمات دینی و یا دست کم در کنار آن درس، تعلیمات اخلاقی نیز آموزش داده می‌شد و بعد‌ها نیز در کنار درس بینش اسلامی، بینش اخلاقی نیز فرا می‌گرفتیم.

کوتاه سخن آنکه ابربحران بداخلاقی جامعه ما هر چند خود معلول بحران‌های دیگر است، اما حل و چاره‌جویی این بحران راه را برای حل چالش‌های دیگر باز می‌کند. زیرا در پرتو گفتگو، دوستی، تحمل و پذیرش همدیگر که همه خودی و دلسوز این مرز و بوم هستیم، می‌توان برای چالش‌های پیش روی کشور چاره‌ای بیندیشیم.

به باور اندیشمندان عرصه فلسفه اخلاق در جامعه بی‌اخلاق نیز می‌توان اخلاقی زیست، بنابراین باید نخست از سلام برادر آغاز کنیم و سپس به همشهری و هم‌میهن سلام کنیم و به سلام انسان برسیم و به همه انسانها، زمین آسمان، طبیعت سلام کنیم و صادقانه و با صدای رسا بگوییم هیچ گزند و آسیبی از سوی ما به هرچه که لباس وجود بر تن کرده نمی‌رسد. سلام هستی

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری دین آنلاین ، تاریخ انتشار:2شهریور1401،کدخبر:38793،www.dinonline.com

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین