شعارسال: هرچند در ابتدا چالش ایران در زمینه مهاجرت مربوط به نخبگان و فارغالتحصیلان دانشگاهی آنهم از دانشگاههای تراز اول بوده؛ اما بعد از پاندمی کرونا، بهیکباره موج مهاجرت از ایران افزایش چشمگیری پیدا کرد و دیگر مختص دانشجویان و نخبگان نبود. این بار موج مهاجرت به جامعه پزشکی و پرستاری رسید و حتی در دو سال اخیر جامعه کارگری هم با موج مهاجرت کارگران به کشورهای همسایه مواجه شد.
بر اساس آمارهای رسمی منتشرشده در رسانههای کشور، در سال ۱۴۰۱ بیش از ۶ هزار و ۵۰۰ پزشک و متخصص از کشور مهاجرت کردهاند. طبق همین آمار، بیش از دو هزار و ۳۰۰ نفر از این افراد پزشک متخصص بودهاند. همچنین در سال ۱۴۰۲ نیز بیش از چهار هزار و ۵۰۰ پزشک از کشور خارج شدهاند. این در حالی است که آمار مهاجرتها ۳۰ درصد بیشتر از آمار ورودیها به دانشگاههای علوم پزشکی است. مهاجرت پرستاران در یک سال اخیر به مسالهای جدی برای مسئولان حوزه بهداشت و درمان تبدیل شده است. بعد از پایان یافتن کرونا و بدعهدیهای وزارت بهداشت در مورد استخدام پرستاران با قراردادهای ۸۹روزه و عدم پرداخت بهموقع حقوق و مزایای این افراد بهیکباره موج مهاجرتها افزایش پیدا کرد. تا جایی که مسئولان حوزه بهداشت و درمان تصمیم گرفتند با وضع قوانین جدید مانع از مهاجرت پرستاران به کشورهای دیگر شوند. در واقع، مشکلات معیشتی دیگر تنها مربوط به قشر محروم جامعه نیست. از پزشک و پرستار بگیر تا مهندس و معلم همه و همه با مشکلات معیشتی مواجه شدند و در این بین جامعه خلبانی هم نتوانست از این قاعده مستثنی بماند.
با توجه به نرخ دلار در بازار آزاد ایران، میانگین دریافتی یک خلبان در ایرلاینهای ایرانی پیش از شدت گرفتن تحریمها در سال ۱۳۹۶ چیزی حدود هشت هزار دلار بوده که این رقم حالا به کموبیش هزار دلار کاهش پیدا کرده است؛ در حالی که میانگین پرداختی به خلبانها در ایرلاینهای کشورهای منطقه حتی با توجه به سابقه پروازی به ۱۴ هزار دلار نیز میرسد. عدد ۱۴ هزار دلار میانگین پرداختی به خلبانان حالا در صورت برابری با ریال به رقم نجومی افزایش پیدا میکند که نقطه مشوق خلبانهای باتجربه ایرانی و نیروی انسانی ارزشمندی است که بهراحتی و به دلیل مشکلات ریز و درشت صنعت هوایی ایران از دست میرود.
با توجه به سن بالای ناوگان هوایی ایران که بهطور متوسط ۲۷ سال است؛ پرواز با این نوع هواپیماها نیازمند تجربه و دقت بالایی است که خلبانهای ایرانی را در سطح بسیار استانداردی قرار میدهد. درست همان چیزی که ایرلاینهای غرب آسیا میخواهند. خلبانی با تجربه و سابقه پروازی بالا که در شرایط بحرانی نیز قادر به پرواز باشد. اما چرا این اتفاق افتاده و با چنین روندی قرار است چه چیزی نصیب صنعت هوانوردی ایران شود؟ پیش از این در گزارشی از وضعیت ناوگان هوایی ایران و فرودگاههای عمدتا خالی از پرواز کشور نوشته شده و به نقل از کارشناسان عنوان کرده بود که «به جز هواپیماهای برجامی و چند فروند هواپیمای توربوپراپ، تعداد هواپیماهای در دسترس خطوط هوایی کشور کمتر از انگشتان دو دست است.»
بر مبنای اطلاعات موجود، فقط ۴۷ خلبان از یک ایرلاین بخش خصوصی و ۶۴ خلبان از ایرلاین اصلی ایران- ایرانایر- به دلیل کاهش میزان دریافتی و برابری آن با قدرت خرید ریال و البته مشکلات دیگری که در این حوزه وجود دارد حالا در کشورهای دیگر و با هواپیماهای عمدتاً کمکارکرد و نو فعالیت میکنند.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون
حالا گیریم که بخوان جذب کنند، سطح زبان این بنده خداها عهموما قوی نیست. گیریم که قوی باشه، بعنوان خلبان تراز اول جذب نمی شه که. می ره خلبان دست چندم می شه.