پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 09
کد خبر: ۳۹۶۱۷۷
تاریخ انتشار : ۰۲ مهر ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۰
مرتضی عزتی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و اقتصاد دان درخصوص سناریوهای سه گانه محاسبه قیمت بنزین بیان داشت که در اقتصاد نباید یک متغیر یا یک پدیده را مستقل از دیگر پدیده ها تحلیل کرد. یکی از بحث های مهم در تحلیل قیمت ها، قیمت های نسبی است. وی در متن حاضر به تعیین نرخ بنزین در 3 شیوه محاسباتی شامل قیمت تمام شده بنزین برای نظام دولتی ، قیمت های نسبی با رویکرد تطبیقی با اقتصاد منطقه و اقتصاد جهانی و در نهایت ، ترکیب قیمت بنزین با خودرو اشاره می کند.

شعارسال: در اقتصاد نباید یک متغیر یا یک پدیده را مستقل از دیگر پدیده‌ها تحلیل کرد. یکی از بحث‌های مهم در تحلیل قیمت ها، قیمت‌های نسبی است. اگر دولت، خدماتی از مردم خریداری می‌کند و قیمت آن را به عنوان دستمزدی که خودش تعیین می‌کند و می‌پردازد، باید کالایی را که به مردم می‌فروشد نیز به همان نسبت قیمت گذاری کند. اگر غیر از این کند، بی عدالتی کرده است. بر این اساس بسیار مهم است که قیمت‌های نسبی عادلانه و منصفانه را بدانیم و بر پایه آن تصمیم بگیریم. متاسفانه در ایران معیار بیشتر دولت‌ها در تصمیم گیری، تنها منافع خودشان بوده است و به ویژه درباره افزایش قیمت‌ها به آثار آن توجه کافی نداشته اند. بحث قیمت گذاری سوخت خودرو ابعاد بسیار گسترده‌ای دارد که باید پیش از هرگونه تصمیم و اقدام، ابعاد مختلف آن به صورت دقیق بررسی شود.

سه سناریوی تعیین قیمت بنزین: قیمت عادلانه و منصفانه بنزین در ایران چقدر است؟

در اینجا به یک بعد مهم منصفانه و عادلانه بودن نرخ بنزین در ۳ شیوه محاسباتی اشاره می‌شود:

۱. قیمت تمام شده بنزین برای نظام دولتی

هر لیتر نفت خام جهانی حدود ۴۰ سنت است (با دلار ۵۰ هزار تومانی) یعنی حدود ۲۰۰۰۰ تومان که هزینه تولید آن در ایران برای هر لیتر نفت خام حدود ۱۵ درصد یعنی حدود ۳۰۰۰ تومان در نظر گرفته می‌شود. اکنون هزینه‌های پالایش به ازای هر لیتر ۴۰۰۰ تومان تا ۶۰۰۰ تومان است. اگر دولت نخواهد با بنزین تجارت کند و بخواهد آن را به عنوان یک کالای متعلق به همگان در اختیار عموم قرار دهد (زیرا بر پایه قوانین ایران بنزین یک کالای متعلق به همه مردم است)، می‌تواند پالایش آن را به صورت حق العمل کاری به پالایشگاه بدهد و هزینه پالایش آن را نیز به صورت تخفیف یا نفت خام مازاد به پالایشگاه بپردازد. در این صورت هزینه توزیع آن کمتر از حدود ۳۰۰۰ تومان می‌شود که بر این پایه دولت بدون پرداخت دیگری می‌تواند با حدود ۳ هزار تومان بنزین را به دست مردم برساند. ولی اگر بخواهد همه هزینه تمام شده را به عنوان قیمت بنزین در نظر بگیرد. با حساب‌های یاد شده در بالا، قیمت تمام شده هر لیتر بنزین می‌تواند حدود ۱۰ هزار تومان باشد. بر این پایه قیمت بنزین در حال حاضر ۳۰ درصد هزینه‌های پرداختی واقعی (هزینه تمام شده) است.
البته اکنون بنزین را به پالایشگاه‌ها به قیمت هر لیتر حدود ۱۶۰۰۰ (حدود ۵ درصد کمتر از فوب خلیج فارس) می‌فروشد و بنزین را به قیمتی بیش از ۲۰ هزار تومان از آن‌ها خریداری می‌کند. این کار هزینه‌های سنگین جابجایی پول و انجام امور مختلف را برای دولت و نیز پالایشگاه‌ها ایجاد می‌کند. دولت باید برای کاهش هزینه ها، پالایش بنزین را به شیوه حق العمل کاری بسپارد.

۲. قیمت‌های نسبی

آنچه در اقتصاد مهمتر از قیمت است، قیمت‌های نسبی است. نمی‌توان قیمت یک کالا را بدون قیمت‌های دیگر در دو جامعه مقایسه کرد و تلاش کرد آن را با هم برابری داد. یکی از شاخص‌های مهم برای قیمت‌های نسبی، دستمزد است. زیرا یکطرف توانایی مصرف کننده را دستمزد او و طرف دیگر را قیمت همه کالا‌ها و خدمات مصرفی او تعیین می‌کند. از این رو برای مقایسه قیمت‌های نسبی، بهترین مقیاس، درآمد در دو جامعه است.
حداقل دستمزد ماهانه در ایران حدود ۱۰ میلیون تومان است. با دلار ۵۰ هزار تومانی، برابر ۲۰۰ دلار می‌شود. متوسط حقوق و دستمز پرداختی در ایران نیز حدود دو برابر این، یعنی حدود ۴۰۰ دلار است. این درحالی است که در کشور‌هایی از اروپای شمالی و غربی که حداقل دستمزد دارند، حداقل دستمزد از حدود ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ دلار در ماه است و متوسط دستمزد در حدود دو برابر آن، یعنی ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ دلار است. در آمریکا حداقل دستمزد‌های ایالت‌های مختلف متفاوت است. از دست کم ۱۲۱۸ دلار در ماه تا ۲۷۷۰ دلار است؛ که می‌توانیم متوسط حداقل دستمزد را مانند اروپای شمال غربی حدود ۲۰۰۰ دلار در ماه و متوسط حقوق و دستمزد را بیش از ۴۰۰۰ دلار در ماه در نظر بگیریم. البته باید توجه داشت که ساعت کار ماهانه در اروپا و امریکا ۸۰ تا ۹۰ درصد ایران است که اگر آن را هم در نظر بگیریم، باید برای مقایسه ۱۰ تا ۲۰ درصد به این ارقام بیافزاییم. با این وجود از آن صرف نظر می‌کنیم. متوسط دستمزد ماهانه در کشور‌های حوزه جنوبی خلیج فارس از ۱۶۰۰ تا ۳۷۰۰ دلار در ماه، یعنی به طور متوسط تقریبی حدود ۲۷۵۰ دلار در ماه است.
با این وجود، قیمت موجود بنزین در ایران (با دلار ۵۰ هزار تومانی) برابر ۶ سنت می‌شود. قیمت بنزین در برخی کشور‌ها مانند ونزوئلا و لیبی حدود ۳ سنت است. قیمت بنزین در بیشتر کشور‌های دنیا بالای یک دلار است. ولی در آمریکا حدود ۹۰ سنت (۰.۹ دلار) است. قیمت یک لیتر بنزین در کشور‌های حاشیه خلیج فارس از ۳۴ سنت تا ۷۴ سنت یعنی به طور متوسط حدود ۵۴ سنت است. بر این پایه
نسبت قیمت یک لیتر بنزین به متوسط دستمزد در ایران (به هزار دلار) = ۰.۱۵
نسبت قیمت یک لیتر بنزین به متوسط دستمزد در اروپای شمال غربی (به هزار دلار) = ۰.۳۰
نسبت قیمت یک لیتر بنزین به متوسط دستمزد در آمریکا (به هزار دلار) = ۰.۲۲
نسبت قیمت یک لیتر بنزین به متوسط دستمزد در کشور‌های حاشیه جنوبی خلیج فارس (به هزار دلار) = ۰.۲۰
توجه می‌شود که قیمت نسبی بنزین در متوسط کشور‌های بررسی شده، حدود دو برابر قیمت بنزین در ایران است. توجه شود که یک علت اختلاف نسبت قیمت بنزین در اروپای شمال غربی و کشور‌های دیگری که نرخ بنزین در آن‌ها بالا است، مالیات زیاد بر واردات و مصرف بنزین در این کشور‌ها است و بیشتر در کشور‌هایی است که تولیدکننده نفت نیستند و وارد کننده عمده آن هستند.
بر این پایه قیمت نسبی متعادل بنزین در ایران با توجه به نسبت قیمت‌ها در کشور‌های حوزه جنوبی خلیج فارس، آمریکا و اروپا به ترتیب ۴۰۰۰، ۴۵۰۰ و ۶۰۰۰ تومان است که البته با توجه به ساعت کار کمتر در اروپا و امریکا و مالیات بالا بر بنزین در اروپا اگر این تفاوت‌ها را نیز تعدیل کنیم. قیمت‌های هر لیتر بنزین در ایران متناسب با اروپا و آمریکا نیز به کمتر از ۴۰۰۰ تومان خواهد رسید.

۳. ترکیب قیمت بنزین با خودرو

بنزین و خودرو دو کالای مکمل هستند. مصرف کننده این دوکالا را با هم مصرف می‌کند و برای مقایسه قیمتی، درست آن است که قیمت هر دو این‌ها را با هم در نظر بگیریم. به طور متوسط قیمت خودرو در ایران با توجه به عوارض و مالیات بر واردات و نیز قیمت‌های بالای خودرو در ایران، بیش از ۲.۵ برابر خودرو در بیشتر کشور‌های دنیا است. هیچ شکی نیست که عوارض و مالیات خودرو را دولت دریافت می‌کند و از این طریق به مصرف کننده هزینه تحمیل می‌کند؛ بنابراین باید در جای دیگری این هزینه تحمیل شده را جبران کند که می‌تواند قیمت بنزین باشد. از این رو در ترکیب قیمتی باید این نسبت را هم در نظر بگیریم. اگر فرض کنیم سهم این بنزین و خودرو در تصمیم گیری مصرف کننده برابر است، چون نسبت قیمت خودرو در ایران ۲.۵ برابر کشور‌های دیگر است، باید قیمت بنزین به همین تناسب کمتر باشد. یعنی قیمت نسبی بنزین با ترکیب دو عامل دستمزد و قیمت کالای مکمل (خودرو) در حال حاضر به نسبت قیمت بنزین در اروپای شمال غربی ۱.۲۵ برابر، به نسبت قیمت بنزین در آمریکا ۱.۶۶ برابر و به نسبت قیمت بنزین در کشور‌های جنوب خلیج فارس ۱.۸۸ برابر (گرانتر) است.
به بیان ساده دولت در هنگام دادن دستمزد، پول بنزین و هر کالا یا خدمتی را که می‌خواهد به مردم بفروشد از دستمزد کم و پیش خور کرده است. همچنین افزون بر آن در فروش خودرو به مردم در تولید داخلی یا قیمت گذاری بالا ۱۰۰ تا ۲۰۰ درصد و در واردات به عنوان عوارض واردات تا حدود ۱۵۰ درصد قیمت خودرو دریافت می‌کند تا جایی که گاهی قیمت خودرو در ایران ۴ برابر همان خودرو در خارج است. آنچه دولت در این زمینه گران می‌فروشد کمتر از تخفیف قیمت بنزین است. یعنی همه و حتی بیش از تخفیف یا قیمت کمتر از تمام شده یا بازاری بنزین را پیش خور کرده است. گرفتن دوباره پول بنزین اجحاف در حق مصرف کننده است.


عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس

شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از تین نیوز، تاریخ انتشار: 2مهر1403، کدخبر:281458، www.tinn.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین