شعارسال: صنیعالدوله اولین رئیس مجلس ملی ایران یکی از تدوینکنندگان قانون اساسی کشور، برای صنعتی کردن ایران تلاش فراوانی داشت و در کنار فعالیتهای سیاسی، به انتقال فنآوری از کشورهای اروپایی به ایران اهتمام ورزید. او در آخرین سالهای حیات ناصرالدین شاه پایهگذاری صنعت کوره آهنتراشی (ذوبآهن) پیگیری کرد که با کشته شدن ناصرالدین شاه و وقایع مشروطه با ناکامیهایی روبرو شد.
صنیعالدوله اولین کوره ذوب ایران را در سلطنت مظفرالدین شاه بنا نهاد. وی ابتدا یک کوره ذوبآهن وارد کشور کرد و در داودیه فعلی نصب کرد. سنگآهن این کوره از کوههای «پس قلعه» با چهارپایان حمل و به کارگاه منتقل میشد و زغالسنگ آن هم از منطقه شمشک استخراج میشد. فعالیت این کوره چند ماهی طول نکشید که رقبای غولپیکر خارجی با رقابت شدید آن را به ورشکستگی کشاندند.
بعد از کوره گداخت آهن، نخستین تلاش در مسیر استقرار صنعت ذوب آهن در ایران در سال ۱۸۸۷ میلادی توسط حاج محمد حسن امین الضرب صورت گرفت. وی با اخذ اجازه و انحصار تأسیس کارخانه ذوب آهن از ناصرالدین شاه به مدت سی سال و در محل شهر آمل برای خرید توربینهای بخار، کورههای دمشی و نیز سایر تجهیزات یک واحد فولاد سازی از فرانسه اقدام کرد. ارتفاع کوره خریداری شده ۸ متر و تولید آن ۱۵ تن آهن خام در شبانه روز بود که بدلایل مختلف از جمله اینکه امین الضرب مرتبط با بیگانگان است، بهره برداری از آن کارخانه به سرانجام مطلوب نرسید.
پس از آن در آبان ماه ۱۳۱۶ قراردادی بین دولت ایران و کنسرسیوم دماگ – کروپ از آلمان برای احداث یک واحد فولاد سازی به ظرفیتی حدود ۱۰۰ هزار تن فولاد در سال در کرج امضاء و تأسیسات آن بین سالهای ۱۳۱۸ و ۱۳۱۹ بنا شد. اما به علت جنگ جهانی دوم قسمتی از تأسیسات این کارخانه در راه انتقال از آلمان به ایران به علت خطر نابودی توسط متفقین به کشوری دیگر منتقل شد و عملا تحقق این طرح نیز ناکام ماند. ابوالحسن ابتهاج که در آن زمان دبیر شورای اقتصاد دولت بود، نوشته است: «امضای قرارداد با این شرکت که از بزرگترین شرکتهای صنعتی آلمان بود با عجله و بدون مطالعه کافی انجام شد و ...».
نماینده دماگ - کروپ نیز به یکی از کارشناسان ایرانی گفته است که: «تاسیس ذوبآهن در کرج به این دلیل امکانپذیر نبود که معادن شمال ایران به اندازه کافی سنگآهن نداشت و تنها مصرف دو سال کارخانه را تامین میکرد. گذشته از آن زغالسنگ این ناحیه برای مصرف کورههای ذوبآهن مناسب نبود. «وقتی طرف ایرانی از او پرسید که چگونه چنین محلی برای ایجاد ذوبآهن انتخاب شد، پاسخ داده بود که با اجبار و ابرام رضاشاه محل کارخانه در کرج تعیین شد و کمپانی کروپ هم به ناچار پذیرفت».
کارشناسانی که در دهه ۴۰ با شورویها مذاکره کردند به یاد میآوردند که کمپانی دماگ - کروپ در مدت ۳۰ سال بیش از ۱۰۰ بار در چارچوب هیاتهای مختلف به ایران آمده یا از ایران نمایندگانی به آلمان رفتند و چندین بار نیز قراردادهایی برای مطالعه و طرح و ... منعقد کردند. پیش از جنگ مساله ذوبآهن در دست اجرا و اقدام بود. به طوری که وقتی در شهریورماه ۱۳۲۰ متفقین به ایران حملهور شدند تقریباً ۸۵۰۰ تن از مواد و لوازم کارخانه ذوبآهن به ایران وارد شده بود که ۲۵۰۰ تن آن مواد نسوز بود و بخشی از آن کارخانه با کشتی از آلمان به ایران حمل شد. در دریای احمر نزدیک بندر (ماساوا) از سوی متفقین توقیف شد و متاسفانه ناقص ماند. پس از پایان جنگ مدتها از سوی دولت اقداماتی برای استرداد قطعات توقیف شده و نصب کارخانه خریداری شده به عمل آمد، ولی این مذاکرات به جایی نرسید و بالاخره پرونده آن به کلی بسته شد و از آن به بعد مطالعاتی پیرامون احداث کارخانه در شهر ازنا در استان لرستان و سپس در کرمان به عمل آمد و کار سازمان ذوبآهن ایران وارد مرحله جدی شد.
پس از آن به دعوت دولت ایران کارشناسان شرکت ایرسید از فرانسه برای بنیان نهادن یک واحد تولید آهن و فولاد در ایران انجام دادند. آنها نقاط کرمان، بافق، قم، ازنا، اصفهان و یکی از بنادر خوزستان را برای استقرار کارخانه فولار سازی مورد مطالعه قرار داده و به این نتیجه رسیدند که حوالی اصفهان برای استقرار یک کارخانه فولادسازی با ظرفیت ۶۰۰ هزار تن فولاد خام در سال مناسب میباشد که تأمین کننده سنک آهن آن معادن چغارت بوده و روش تولید مناسب کوره بلند پیشنهاد شد، اما این طرح نیز مسکوت ماند.
در سال ۱۳۴۳ اعلان مناقصه ذوبآهن ایران در جراید مهم جهان منتشر و متعاقب آن پیشنهادهایی از سوی کشورهای صنعتی جهان تسلیم ایران شد که در آنها متقاضیان حاضر شدند در تاسیس کارخانه با پرداخت وام یا نصب یا بهرهبرداری و اداره یا سرمایهگذاری در کارخانه با ایران همکاری کنند. در این میان پیشنهاد اتحاد شوروی پذیرفته شد. پس از رفت و برگشتهای هیاتهای مذاکرهکننده ایران و شوروی، بالاخره در ساعت ۱۱ صبح ۲۲ دیماه ۱۳۴۴ قرارداد نهایی ذوبآهن ایران در مسکو به امضا رسید.
سرانجام توسعه و گسترش مناسبات اقتصادی با اتحاد شوروی در سال ۱۳۴۴ منجر به عقد قرارداد ایجاد کارخانه ذوب آهن اصفهان به ظرفیت ۵۰۰-۶۰۰ هزار تن، قابل توسعه در مرحله اولیه تا ۹/۱ میلیون تن و در مرحله بعد تا چهار میلیون تن شد. برای انتخاب محل دقیق کارخانه در اواسط سال ۱۳۴۴ هیأتی مرکب از کارشناسان ایران و شوروی به اصفهان عزیمت و حدود ۱۱ ناحیه را در اطراف اصفهان از نظر زمین شناسی، مهندسی، شبکه ارتباطی، آب، گاز، برق مورد لزوم، نیروی انسانی و سایر عوامل فنی اقتصادی و اجتماعی مورد بررسی قرار داده و در نتیجه دشت طبس واقع در شمال قریه ریز در ۴۵ کیلومتری جنوب غربی اصفهان به فاصله ۵ کیلومتری زاینده رود را مناسبترین ناحیه تشخیص دادند.
اسدالله علم وزیر دربار، همان شب، افتتاح پروژه ذوبآهن را با خاطرهای از مذاکره در مسکو که در معیت شاه صورت گرفته بود در یادداشتهای خود اینچنین ثبت کرده. هیچ خاطرم نمیرود وقتی که در رکاب شاهنشاه سه سال قبل به مسکو رفتم، این قرار گذارده شد. شاهنشاه مرا به کناری خواستند، در صورتی که هر دو نفر در باغ بودیم و رادیوهای کوچک را در جیب خودمان باز کرده بودیم که امواج گیرنده را خراب کند. خیلی آهسته فرمودند: فکر میکنی دوستان ما بگذارند این کار عملی شود؟ عرض کردم، نیت اعلیحضرت پاک و قصد خدمت به کشورتان و مردم است، هزار مرتبه هم از آمریکاییها و انگلیسیها و آلمانیها این کارخانه را خواستهایم، ندادهاند. اگر هم بدهند، در مقابل دلار میخواهند. در صورتی که ما به اینها گاز میدهیم، گازی که ۵۰ سال مفت سوخته است. پس در این زمینه حق ایراد ندارند.
سالهای دور (۱۳۹۱) مجری شبکه صدای آمریکا (VOA) سه شنبه ۲۹ فروردین (April ۱۷) در برنامه افق از کارشناس برنامه پرسید: با اشاره به هزینه داشتن انرژی اتمی، آیا برای ایران داشتن انرژی اتمی مقرون به صرفه است؟ نادر باقر زاده، استاد دانشگاه کالیفرنیا، در پاسخ گفت: در مورد صنعت ذوب آهن هم مانند انرژی هستهای از این حرفها زده میشد که به صرفه نیست و هزینه اولیه آن زیاد است. ذوب آهن را کسی به ایران نمیداد تا این که روسها این کار را انجام دادند. ایران امروز از لحاظ ذوب آهن در رتبه ۱۵ یا ۱۷ دنیاست.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون