پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۶۰۷۶۶
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۹:۲۸
هر کس که تب عشق پاستور کند، ممکن است به هر شیوه ای دست بزند تا بخواهد وارد این بهشت خیالی شود. اما نقش برانکو در این بین چیست؟ قربانی جذابیت عنوان مقاله یا کمک کار متقاضیان ورود به ساختمان پاستور؟ و شاید الگویی برای مدیریت در دوره ریاست جمهوری؟
شعارسال: روزگاری که یک شبه قیمت مسکن دو نیم برابر، سکه و فلزات گران بها سه برابر و ارزهای خارجی نیز قیمت شان دقیقا دو برابر شد. حدود ده برابر شدن قیمت حامل های انرژی، بنزین و گازوئیل به بهانه واریز چهل هزار تومان یارانه، تورم لجام گسیخته بین چهل تا پنجاه درصدی که هر روز با افزایش قیمت ها و نابسامانی بازار، آشفتگی روانی مردم عادی شعله ورتر می شد و آرامش آنان مورد تهدید قرار می گرفت. روزهایی که حاج حسن ، بنا به هر دلیل ناشناخته ای قول داد در عرض صد روز بازار را به ثبات خواهد رساند. در ادامه و با بهبود روابط خارجی، وضعیت معاش مردم را ترمیم می نماید، با بازگشایی کارخانجاتی که در پی ورود بی رویه کالا به زمین گرم خورده بودند بازار اشتغال را احیاء می کند و اوضاع فرهنگی اجتماعی سامان می یابد. در دیوار تحریم ها ترک ایجاد می نماید و هزار درد بی درمان دیگر که برایشان برنامه هایی دارد. به شکلی که با معرفی خود به عنوان " آنتی شلخته بازی های آن دولت " توانست نظر مردم را به خود جلب کند و در نهایت به عنوان رئیس جمهور بر اریکه ی سیاه رنگ پاستور فرود آمد.

اما امروز چهار سال از آن روزهای خاکستری می گذرد. روزهایی که احمدی نژاد با ظرافت هرچه تمامتر توانسته بود آشفتگی و نبود زیر ساخت در اقتصاد ایران را هویدا کند. اقتصادی که با یک غوره سرد و با یک مویز گرم می شود و سوراخ های پنیری موجود در آن به اندازه ای هست که یک شبه بابک زنجانی ها و خاوری ها در آن زاده شوند. روزهایی که پس از آن روحانی کارهای خود جهت انجام اصلاحات و عملی نمودن وعده های انتخاباتی را آغاز کرد که به موازات آن گله گذاری های حق و ناحق در بسترهمان نابسامانی ها نیز، اندک اندک رشد و نمو پیدا نمود.مسیر چهارساله ای که اکنون قصد بررسی نقاط ضعف آن را نداریم و سیاه و سفید های آن نیزمهم نیست بلکه مهمتر آن است بدانیم در تمام این چهار سال - بر حسب طبیعت رفتاری موجود در کشورمان - کسانی از همان فردای انتخابات روحانی و تیمش را به نقدی کشیدند که در مورد درست یا غلط بودن آن محلی از بحث وجود دارد و البته چنین امری در فرهنگ سایر ملل نیز متدوال است. کردارهایی که به فرض شکست روحانی در انتخابات پیش رو، دقیقا از فردای همانروز در مورد سید ابراهیم و یا هرکس دیگر نیز اعمال خواهد شد و این دور تسلسل همواره در کشورمان مرسوم بوده و برقرار خواهد ماند.

حال قبل از برشمردن دیگر زوایای چنین ملودی درام اجتماعی، نگاهی به تیتر مقاله می اندازیم تا یادمان نرود نقش نام " برانکو ایوانکویچ " در این میان چیست؟

قطعا عنوان کردن نام برانکو در کنار اسامی همچون روحانی و رئیسی یک طنز سیاسی و یا اجتماعی نیست بلکه موضوع به آنجا ربط دارد که تیم فوتبال پرسپولیس ایران دو سال پیش - در بخش مالی و دراشلی کوچکتر حال و روز اقتصاد کشورمان را داشت. جایی که برخی مدیران تیم، در مورد بدهی های باشگاه و ترازهای مالی، مردم و طرفداران را با ارائه اعداد و ارقامی که هیچکس از آن سر در نمی آورد گمراه می کردند. هر روز، یک نفرمربی تیم بود و بی صاحبی های ناشی از پرصاحبی در آن موج می زد. جایی که کار به آنجا کشید که حتی با آمدن مربی کاربلدی مانند برانکو نیز تیم به لبه ی پرتگاه رسید و تا آستانه سقوط به دسته ی پائین تر فوتبال ایران پیش رفت. روزهایی که خیلی ها به علم، تعهد و تخصص آن مرد کروات شک کردند اما مدیران جدید باشگاه دانسته یا ندانسته، پای برانکو و تیم بحران زده آن روزها ایستاند و تماشاگران فراوانی نیز از بالای سکوها شعار دانند پرسپولیس شان چه اول شود و چه آخر دوستش دارند. حمایت قلبی از تیمی که بازیکنانش نیزچیزی برای رسیدن به موفقیت کم نگذاشتند و مدیرانی که انتقادهای موجود را هم شنیدند و با دلگرمی که از گروه موافق داشتند، همراه اتخاذ بهترین تصمیمات تلاش نمودند و جان کندند تا از قعر جدول به صدر فوتبال ایران بازگشتند و با امتیاز مساوی نسبت به تیم اول، نائب قهرمان رقابت ها نام گرفتند.

اما آنچه از مرور اتفاقات آن روزهای پرسپولیس به دست می آید نه نام برانکو و اسم پرسپولیس بلکه پدیده " برانکوئیسم " است که نتیجه  ثابت قدم ماندن یک گروه و مردم طرفدار در رسیدن به هدفی متعالی را جلوه می دهد. جایی که در ادامه تلاش ها ودر سال جاری برای اولین بار همان تیم نحیف و بحران زده توانست سه هفته مانده به پایان رقابت ها، جام قهرمانی را بالای سر ببرد.روزگار نه چندان آسانی که برانکو برای رسیدن به هدف ناگزیر شد یکی از بهترین فرزندان کابینه خود به نام رامین رضائیان را کنار بگذارد، روزهایی که ناچار شد در برابر " چشم آبی " پرادعای موزامبیکی الاصل، کارلوس کیروش، نرمش نشان دهد تا بازیکنانش به تیم ملی دعوت شوند و با تلاش و برنامه ریزی، به دور از منافع شخصی و فارغ از تعارفات شرقی تنها بر روی هدف متمرکز شد و با شایستگی به آن دست یافت.

اما تاریخ هیچگاه از حرکت نمی ایستد و در بالا نیز عنوان شد چنانچه روحانی بازنده تورنمت انتخابات به حاج ابراهیم باشد دقیقا از همان فردا کسانی موازی با عملکرد وی، به تخریب عملکردهایش می پردازند و چهار سال دیگر از او و دولتش همان چیزی را می سازند که امروز از روحانی ساخته اند و در کنار این اتفاقات، مکتب برانکوئیسمی را دارا هستیم که به عنوان یک مدل کوچک اما موفق به آن اشاره می نمائیم و البته مدل های پایداری فراوانی را در جنگ تحمیلی تجربه کرده ایم که متاسفانه کمتر به آنها پرداخته می شود.

قدر مسلم آن است که در کارزار عمومی کشورمان نکته تعیین کننده روحانی و رئیسی نیستند و هدف از نگارش این متن هرگز به معنای طرفداری از کسی نبوده، به علاوه آنکه منکر کارهای انجام شده در فضای اجتماعی دولت روحانی نیز نیستم. جمله طلایی آن است که برای رسیدن به توسعه پایدار نیازمند زیر ساخت هایی هستیم که متاسفانه دراکثر بخش ها از وجود آن و بسترهایی مانند ایستادگی در امور، ممارست در تفکر جامعه محوری به جای شخص محوری،صداقت در کارها،مانگاری، ثبات تصمیمات،پاکدامنی در دسترسی به بیت المال،مبارزه بنیادی با نجومی بگیران، اصلاح نظام بانکی، اصلاح آموزش، حمایت از تولید کنندگان، برنامه ریزی، عودت به فرهنگ جهاد و شهادت و حمایت از روی سکوهای های اجتماعی فاصله داریم و تامادامی که فارغ از شعارها به این بسترهای بنیادی نپردازیم، پاسخ قانع کننده ای برای چرایی برخی فلاکت هایمان نداشته باشیم و به جای پرداختن به علت ها، تنها نق معلول ها را بزنیم، علاوه بر آنکه با تغییر در حسن و ابراهیم اتفاق خارق العاده ای رخ نخواهد داد بلکه با گذشت چهار سال دیگر از عمرمان به همان جایی خواهیم رسید که امروز در آن قرار داریم.

نکته حائز اهمیت همان چیزی است که رهبر فرزانه نظام اشاره نمودند که ما همواره باید به دنبال رئیس جمهوری باشیم که علاوه بر حفظ محسنات رئیس جمهور قبلی، خود نیز حسن هایی را به آن بیافزاید. جایی که عقل حکم می نماید ما نیز که در جایگاه سکوهای تماشاگران نشسته ایم فریاد بکشیم اول و آخر، کشورمان را دوست داریم تا قوت قلبی همسو با مکتب برانکوئیسم و پرسپولیس تقویت گردد درغیر اینصورت با وجود آماده نبودن زمین مناسب، چنانچه هر بذری در آن کاشته شود محکوم به فناست و تغییر باغبان و کشاورز به عنوان تزریق مسکنی تلقی می گردد که جز تلف کردن عمر، پوکی استخوان و گمراه شدن از مسیر اصلاح عملکردها، چیز دیگری نیست و شاید با انجام تغییرات غیر اصولی، چهار سال دیگر باز به همان جایی برسیم که امروز در آن قرار داریم.

نویسنده : قاسم خوش سیما

مقاله اختصاصی با اندکی تلخیص و اضافات 

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین