شعار سال: در روزهای اخیر موضوع افزایش قیمت بنزین به ۱۵۰۰ به یکی از موضوعات روز تبدیل شده است. فاصله از قیمت فوب خلیج فارس، مصرف بالای مردم و قاچاق سوخت برخی از استدلالهای دولت در زمینه آزادسازی قیمت بنزین است. در همین راستا در گفتگویی با دکتر نوفرستی مدرس دانشگاه الزهرا و محقق و کارشناس اقتصاد انرژی ابعاد افزایش قیمت بنزین را بررسی کردیم.
پایش و نظارت بر عرضه بنزین با حفظ کارت سوخت محقق میشود
پس از ابلاغ لایحه حفظ کارت سوخت، در گزارشهای میدانی، ما مشاهده میکنیم که برخی از جایگاهها از کارت سوخت استفاده نمیکنند.دولت در این زمینه چه برنامهای دارد؟
مصوبه الزام حفظ کارت سوخت و طراحی بستهای تشویقی از سوی دولت که افراد تشویق به حفظ کارت سوخت شوند، هنوز اجرایی نشده است. حفظ کارت سوخت طرفدار زیادی نداشت، اما من جزء افرادی بودم که اعتقاد داشتم باید کارت سوخت حفظ شود و حذفش اشتباه بزرگی است. حتی تک نرخی شدن بنزین که نقش کارت سوخت خودروها را کنار گذاشت، اشتباه بود و بهتر بود انجام نمی شد.
قابلیت پایش و نظارت بر عرضه بنزین، مهمترین انگیزهای و دلیلی است که موجب شده بود تا حفظ کارت اهمیت پیدا کند. در حالی که با حذف کارت سوخت، قابلیت پایش، ارزیابی، گزارش و نظارت بر بحث فروش بنزین به صورت شفاف از بین می رود. جلوگیری از رشد قاچاق سوخت مهمترین دغدغهای است که همه کارشناسان موافق حفظ کارت سوخت مطرح میکنند. رشد بالای مصرف بنزین و رکوردهای جدیدی که درتابستان امسال زده شد اهمیت موضوع را بسیار بیشتر کرد. با این وجود، ارادهی جدی در دولت برای اجرای آن در دیده نمیشود.
افزایش مصرف بنزین در مناطق مرزی به تضعیف کارت سوخت مرتبط است
افزایش مصرف بنزین در سال اخیر چه مقدار به بحث تک نرخی کردن و همچنین کم رنگ شدن کارت سوخت مرتبط است؟ آیا رشد مصرف بنزین در مناطق مرزی نیز به حذف کارت سوخت مرتبط است؟
گزارشهایی که از استانهای مرزی یا جایگاههای مرزی به خصوص شرق کشور منعکس میشود حاکی از افزایش مصرف بالای سوخت در آن مناطق است. با حذف این سامانه از جایگاهها و حذف کارت سوخت جایگاه که روش ناقصی از سامانه کارت سوخت است، علاوهبر جایگاههای مرزی، رشد مصرف در سایر جایگاههای مناطق کشور نیز افزایش پیدا خواهد کرد. هم به عنوان نشانه و هم به عنوان یک موضوع علمی توجه کنیم، سال ۸۶ و زمانی که موضوع سهمیهبندی بنزین و کارت سوخت مطرح شد، در واقع مصرف واقعی بنزین درصد کمی کاهش پیدا کرد. حداقل اینکه مردم مراقبت بیشتری میکردند که در زمان سوختگیری، بنزین بر روی زمین نریزد و ارزش آن را بیشتر از قبل درک میکردند. اما مهمتر از آن، کاهش قاچاق به عنوان علت اصلی کاهش تقاضای بنزین در نمودارها نشان داده میشود. البته اقدام موثر دولت وقت نیز در توسعه CNG بر کاهش مصرف بنزین بسیار موثر واقع شد. مصرف CNG که به ۲۰ میلیون متر مکعب در روز رسید، جایگزین حدود ۱۸ میلیون لیتر بنزین در روز شد.
موضوع قاچاق و توسعه CNG در کنار درصد کم مصرف بهینه مردم و افزایش استفاده از حمل و نقل عمومی ازجمله توسعه حمل و نقل عمومی مترو و BRT در کلانشهرها، عوامل اصلی کاهش تقاضای بنزین پس از اجرای سهمیهبندی بوده است.
سامانه کارت سوخت بهترین ابزار کنترلی برای جلوگیری از قاچاق است
با این تفاسیر چرا دولت دنبال حذف کارت سوخت بود؟ دولت چرا به دنبال آزاد کردن قیمت بنزین است تا این که سیاستهای غیرقیمتی مثل کارت سوخت و سهمیه بندیها را اجرا کند؟
مسئولین وزارت نفت درباره طرح موضوع حذف یا حفظ کارت سوخت بنزین کارت سوخت میگویند نقش خودش را ایفا کرده است، لذا ادامه آن لازم نیست. مسئولان شرکت پالایش و پخش میگویند نقش این کارت با بنزین صدتومان موثر بوده چون قیمت تمام شده بنزینی که وارد می کردیم نزدیک ۱۰ برابر بنزین ۱۰۰ تومانی بود و الان چون این فاصله کم شده، نیاز به حفظ آن نیست.
اما من بر این باور هستم که کارت سوخت همان طور که در گذشته این نقش را داشته هنوز هم میتوانست و میتواند این نقش را داشته باشد. تا زمانی که بنزینی که عرضه میشود، سوبسید دارد یعنی از بیت المال متعلق به ۸۰ میلیون ایرانی برای بنزین اعم از بنزین تولیدی یا بنزین وارداتی سوبسید پرداخت میشود باید این سامانه نظارتی وجود داشته باشد. تا زمانی که تفاوت قابل توجه بین نرخ بنزین داخلی با نرخ بنزین کشورهای همسایه باشد موجب میشود که انگیزه زیادی برای قاچاق وجود داشته باشد. تا زمانی که این فاصله وجود دارد سامانه کارت سوخت بهترین ابزار کنترلی است که میتواند از قاچاق جلوگیری کند.
سیاست غیرقیمتی چگونه میتواند اجرایی شود؟
باید کارت سوخت را حفظ کنیم و افراد حتی بدون افزایش قیمت بنزین یا سهمیه بندی، تشویق شوند که از کارت سوخت خودشان استفاده کنند. این ارزش دارد که حداقل بدانیم حدود ۲۰ میلیون خودرو به تفکیک چه قدر بنزین در روز بنزین مصرف کردهاند و فروش خارج از کارت شخصی چقدر است. وجود همین سیستم، عرضه و فروش بنزین را قابل پایش وارزیابی می کند. یک مدل یا الگو تجربه جهانی هست بنام IBT که عبارت از جهش پلهای قیمتها در مصارف خارج از میانگین جامعه است. در این مدل برای مصارف بالا، حتی نرخهای بالاتر از قیمت تمام شده در نظر گرفته میشود.
در قیمتگذاری بنزین چه رویکردی باید داشته باشیم؟
در مورد بنزین، ایدهآل آزادسازی آنست اما چون بستر آن فراهم نیست، برای کوتاه مدت و میان مدت باید به سیستم دو نرخی و سهمیهبندی برگردیم. بعنوان مثال فرض کنیم نرخ پایه را هزار تومان فعلی بگذاریم اما سهمیهبندی کنیم و سهمیههای منطقی تعیین کنیم و برای مازاد بر سهمیه نرخ ۱۴۰۰ یا۱۵۰۰ بگذاریم که به حفظ کارت سوخت و هم به جلوگیری از قاچاق کمک میکند. از طرف دیگر مردم هم تشویق میشوند که به صرفهجویی فکر کنند.
دولت یازدهم در زمینه مدیریت سهمیهها، اقدامات مثبت و خوبی داشته است. حذف نزدیک شش میلیون کارت سوخت تقریبا تقلبی و حذف کارت سوخت خودروهای غیرفعال یا شناسایی نشده، کاهش سهمیههای غیرمتعارف برخی خودروها، عرضه گازوئیل بر حسب پیمایش و … از اقدامات مثبت دولت بوده که در دولت میتوانست ادامه یابد.
در CNG مزیت ما داشتن منابع بزرگ است
وضعیت CNG در کشور چگونه است؟ آیا در شرایط فعلی میتواند جایگزینی مناسبی برای بنزین باشد؟
یکی از مهمترین راهکارها برای کاهش استفاده از بنزین، توسعه CNG است چرا که مزیت داشتن منابع بزرگ گاز را داریم و تولید و برداشت خوبی هم در میادین گازی داریم، سوختی است که در دسترس است. این سوخت وابسته به واردات نیست و قطعا و بسرعت میتواند جایگزین بخشی از بنزین مصرفی بشود در حدی که کشور از واردات بنزین بی نیاز شود.
در مورد طرح پیمایش برای مصرف کنندهگان گازوئیل خودروهای جادهای هم توضیح دهید؟
مابه تفاوت نرخ فروش گازوئیل با نرخ صادراتی آن بعنوان عامل مشوق قاچاق و حتی بحث سوبسید آن خیلی سنگینتر از بنزین است، اما چون تعداد خودروهای گازوئیل سوز محدود است، فلذا قابل کنترل تر است. طرح پیمایش برای مصرف کنندگان گازوئیل در حال اجرا و توسعه است و از اقدامات ارزشمند محسوب می شود. کاربرد این طرح بیشتر برای خودروهای سنگین جادهای است که براساس پیمایش و کارکرد خودرو بر حسب کیلومتر، گازوئیل با این روش سهمیهای تحویل میشود و محدودیتی وجود ندارد و فقط اثبات پیمایش مطرح است.
مشابه طرح پیمایش برای بنزین نیز میتوان پیاده کرد
آیا مشابه این طرح را میتوان در حوزه بنزین نیز پیاده کرد؟
در حوزه بنزین هم انی امکان وجود دارد که این کار انجام شود. هر چند حجم خودرو بالاست و مدیریت آن سخت است اما با استفاده از فناوریهای IT قابل انجام است. با نظام سهمیهای، حتی اگر بدانیم تاکسی یا خودروی معینی، حتی روزی هزار کیلومتر پیمایش دارد و طبیعتا روزی صد لیتر بنزین میخواهد، نباید محدودیتی قائل شد. آنچه بسیار اهمیت دارد، این است که جلوی قاچاق گرفته میشود. نکته دیگر این است که بالای ۹۰ درصد تاکسیها و ۸۰ درصد وانت بارها و وانت نیسانها دو گانهسوز هستند. با نظام سهمیهای و درنتیجه دو نرخی شدن بنزین و حتی با افزایش قیمت بنزین اینها تحت تاثیر نیستند، چون سوخت CNG را برای جایگزین با بنزین دارند.
روند رشد مصرف یا رشد جایگزینی CNG به جای بنزین تا حدود ۴ ،۵ سال پیش وجود داشت اما بعد از آن روند رشد کنترل شد و متاسفانه چند سالی است که روند ثبات یا حتی روند کاهشی پیدا کرد. مهندس زنگنه وزیر نف بر سیاست وزارت نفت برای افزایش سهم CNG در سبد حمل و نقل خودرو تاکید داشتند اما محقق نشد. اگر بتوانیم ده میلیون متر مکعب به مصرف CNG اضافه کنیم این حجم بنزین تقریبا با نه میلیون لیتر بنزین مصرف روزانه جایگزین میشود که بسیار اهمیت دارد و به آسانی هم قابل انجام است. در این زمینه تجربه خوبی در اوایل دهه ۸۰ داریم. در آن سالها توسعه CNG در دستور کار بود به همین خاطر سوبسیدهای تشویقی خوبی هم در این حوزه برای دو گانه سوز کردن خودروها داده شد که میتواند تکرار شود.
در رابطه با مصرف بنزین در کشور توضیح دهید آیا افزایش مصرف بنزین موجب شد تا تولید داخل افزایش پیدا کند یا واردات بنزین افزایش یافت؟
وقتی در تابستان به رکود مصرف ۸۴ میلیون لیتر بنزین در روز رسیدیم، طبق صحبتهای مدیر عامل شرکت پالایش و پخش، تولید کشور نزدیک ۶۵ میلیون لیتر در روز است که در اوج مصرف، از ذخایر بنزین نیز استفاده میکردیم اما ناچار به واردات حدود ۱۵- ۱۶ میلیون لیتر بنزین شدیم.
با توجه به ظرفیتی که برای افزایش سهم گاز در سبد حمل و نقل وجود دارد و با سیستم یا فناروی «بهسوزگاز»، از طریق حذف استهلاک موتور خودرو (در اثر استفاده از گاز)، راندمان مصرف یعنی پیمایش بیشتر با حجم گاز برابر و قدرت و شتاب خودرو در زمان مصرف گاز افزایش یافته است، می توان در یک طرح ضربتی به سرعت و در عرض حداکثر دو ساله، حدود ۱۶ میلیون لیتر بنزین وارداتی را با CNG جایگزین کنیم که کاملا در راستای اقتصاد مقاومتی خواهد بود.
آزادسازی بنزین و افزایش قیمت آن به ۱۵۰۰ میتواند به کنترل مصرف بنزین کمک کند؟
در پاسخ به سوال دیگری اشاره کردم که بالاخره باید به سمت آزاد سازی نرخ عرضه بنزین برویم اما در حال حاضر زیرساخت و زمینه پذیرش آن وجود ندارد لذا در دوره گذار، طراحی و اجرای بسته حمایتی لازمست و افزایش صرف قیمت، کمک زیادی به کاهش مصرف بنزین نخواهد کرد.
می دانیم که قیمت هر لیتر فروش بنزین معمولی در داخل هزار تومان و هر متر مکعب CNG نیز تقریبا ۵۰۰ تومان است. این فاصله قیمتی خوب است و حتی می تواند برای افزایش سهم گاز، بیشتر هم بشود اما مهمتر از آن، بسته یا پکیج برنامه های چندجانبه برای توسعه سهم گاز درسبد حمل و نقل است. دقت داشته باشیم که در سالهایی که رشد و رکورد مصرف CNG را در کشور شاهد بودیم، اتفاقا این میزان فاصله وجود نداشت یعنی حتی فاصله کمتر هم بود اما بسته های حمایتی جذاب دیگر از جمله اعطای سوبسید برای دوگانه سوز کردن خودروها و نظام سهمیه ای وجود داشت که تکرار آن تجربه می تواند به افزایش مصرف CNG در سطح کلان، کمک کند. تشدید آلودگی هوا و اثرات زیانبار آن، ضرورت توجه به مدیریت و کاهش مصرف بنزین و توسعه صنعت CNG، توسعه سیستم های حمل و نقل عمومی و … را دوچندان می کند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از وبسایت عیار آنلاین، تاریخ 4 دی 96، کد مطلب: 263278: www.ayaronline.ir