شعار سال: «در طرح تحول و ارتقاي علوم انسانی فقط روی جنبه اسلامیکردن آن تمرکز نکنید. اسلامیکردن یک بخش از این تحول است که آن هم همهجا کارآمدی ندارد. تحول را صرفا در مسئله اسلامیشدن محدود ندانید چراکه در هر رشتهای این یکوجهی دارد که استادان همان رشته آن را تشخیص میدهند و ما ننشستهایم که از بالا چیزی را تحمیل کنیم یا همه کتابها براساس یک ایدئولوژی خاصی تعریف شود. همه را به خود استادان رشتهها واگذار کردهایم». این بخشی از پاسخ حدادعادل رئیس شورای تحول و ارتقاي علوم انسانی در دانشگاهها بود در واکنش به سؤالات، انتقادات و ابهاماتی که نسبت به این طرح وجود دارد. او که عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی هم هست، دیروز در نشستی خبری که در ساختمان خود شورا برگزار شد، خبر از تدوین ٦٥ برنامه درسی و سفارش٢٠٠ کتاب داده است. او گفت از این تعداد ١٠ عنوانش چاپ شده است. به گفته حدادعادل ٢٠٠ تا ٣٠٠ استاد دانشگاه از سال ٨٨ درگیر شدهاند تا ١٦ رشته علوم انسانی در دانشگاهها تغییر کند یا به تعبیر او، اسلامی، بومی، کارآمد و روزآمد شود.
شورای تحول و ارتقاي علوم انسانی که زیر مجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شده، ترکیبی ٢٣نفره از اشخاص حقیقی و حقوقی است که رؤسای دانشگاههای تهران و علامه هم در آن حضور دارند؛ آنطور که حدادعادل خبر داده است.
حدادعادل دیروز گفت: درحالحاضر ١٦ رشته در کانون توجه شورا قرار دارد که عبارتاند از علوم تربیتی، فرهنگ، ارتباطات و رسانه، علوم اجتماعی، علوم سیاسی، روانشناسی، مشاوره، مدیریت، تاریخ، حقوق، علوم اقتصادی، هنر، معماری و شهرسازی، فلسفه، فلسفه دین، مطالعات زنان و خانواده و زبانها و ادبیات خارجی.
با استادانی که به تحول تن ندهند، چه برخوردی میشود؟
حدادعادل در جواب سؤال که چه الزام یا ضمانتی برای اجرای برنامههای درسی تدوینشده یا استفاده از کتب تألیفشده وجود دارد؟ اگر استاد دانشگاهی تمایل داشت آزادانه تدریس کند و در چارچوبهای جدید قرار نگیرد، آیا قرار است با او برخورد، حذف یا اخراج شود؟ ادامه صحبت را گرفت و به شوخی گفت: «یا اینکه اعدام شود...».
او افزود: «اینکه ممکن است استادانی نخواهند با این برنامهها همکاری کنند، جای خودش را دارد اما در هر حال کشور چارچوب و کلیتی دارد که انقلاب اسلامی است و طبعا حساسیتهایی نسبت به محتوای کتابهای حوزه علوم انسانی دارد و این امری بدیهی است. نمیشود که ما انقلاب اسلامی کرده باشیم اما هیچ بروز و ظهوری از جهانبینی و اندیشههای اسلامی در محتوای کتابها و برنامههای دانشگاهی ما وجود نداشته باشد. در این صورت چطور میخواهیم مدعی حرکت در مسیر تمدن اسلامی باشیم».
حداد در پاسخ به این سؤال که چگونه قرار است نظرات و انتقادات مخالفان این نوع نگاه به علوم انسانی شنیده شود، گفت: «منطقی این است که برای همکاری از کسانی دعوت کنیم که قائل به اسلامیکردن علوم انسانی باشند و نمیتوانيم کار را به دست کسی بسپاریم که از اساس با مسئله مشکل دارد. البته ما آماده گفتوگو با تمام استادانی که به این قضیه نقد و اعتراض دارند، بوده و هستیم و هیچگاه باب گفتوگو را با هیچکسی نبستهایم. بهعنوان مثال برخی به وجود درسهایی با پسوند اسلامی در رشته علوم سیاسی اعتراض میکردند و ما هم شنیدیم ولی واقعیت این است که کشور ما یک کشور اسلامی است و مبانی اسلامی باید در دانشگاهها و رشتههای مختلف خودشان را نشان دهند. انعکاس مبانی اسلامی در علوم انسانی خواست نظام است و این شورا نیز برای تحقق این خواست به وجود آمده است».
استادان مسئول تحول در رشتهها چطور انتخاب شدهاند؟
او درباره چگونگی انتخاب استادانی که با شورا همکاری میکنند هم گفت: «شرط اول ما برای انتخاب استادان برای همکاری این است که قائل به نیاز به تحول در علوم انسانی باشند و ما از استادانی دعوت کردهایم که به این تحول اعتقاد دارند و در ضمن در رشتههای خودشان نیز صاحب تجربه هستند. این استادان عموما دانشیار به بالا بوده و صاحب تألیف هستند. در مورد ضمانت اجرائی مصوبات شورا نیز میتوان گفت که مثل باقی برنامهها و مصوباتی که در کشور به وزارتخانهها ابلاغ میشود، با آنها برخورد میشود. در واقع ما مصوبات را به وزارت علوم ارائه میکنیم و مابقی ابلاغ و اجرای آن با وزارتخانه است. البته میدانم که در خود وزارتخانه نیز کارگروههایی حتی تخصصیتر از کارگروههای ١٦گانه ما وجود دارد و خود وزارتخانه نیز عضوی از شورای عالی انقلاب فرهنگی است. رئیس شورا نیز رئیسجمهور است و مصوبات آن نیز حکم قانون را دارد».
با مخالفان چه میکنید؟
حدادعادل در واکنش به مخالفتهایی که از سوی جامعه دانشگاهی با ایده اسلامیکردن علوم انسانی وجود دارد، گفت: «البته مخالفت صرف و صددرصدی با علوم انسانی غربی درست نیست و ما قرار هم نیست که با همه آنچه علوم انسانی غربی میگوید مخالفت کنیم ولی قرار هم نیست هرچه علوم انسانی غربی گفته را بدون نقد و گفتوگو و سنجش بپذیریم. برخی اساتید و کارشناسان هستند که منشأ فکری و نگرشی متفاوتی دارند و فکر میکنند هرگونه تغییر در مطالعات علوم انسانی غربی نادرست است. اینعده تصور میکنند علوم انسانی را باید عینا همانطور که علوم شیمی و فیزیک و ریاضی به ایران میآیند، در نظر بگیریم و با آن علوم انسانی هم رفتار مشابه رشتهها ریاضی و شیمی و فیزیک داشته باشیم. ما چنین اعتقادی نداریم و خب آنها هم فکر خودشان را دارند. بهعنوان مثال در رشته علوم سیاسی اعتراض میکنند چرا درسهای انقلاب یا اندیشه سیاسی امام در برنامه درسی گنجانده شده؟ پاسخ ما این است که انقلاب اسلامی در این ٤٠ سال تحول اساسی در علوم انسانی حتی در دانشگاههای دنیا ایجاد کرده».
او افزود: «البته ما هر انتقاد، اعتراض و نگاه متفاوتی را درباره برنامهها میشنویم و اگر با مبناهای اسلامی و فرهنگی ما مغایرت نداشته باشد، به آن عمل میکنیم. حالا ممکن است برخی بگویند اسلامیسازی علوم انسانی از اساس اشتباه است. ما بحثی با آنها در این مورد نداریم. منتها اگر به برنامههای درسی و مصوباتمان ایراد وارد باشد، آن را برطرف میکنیم. اساسا فرایندی تعریف کردهایم که براساس آن هر برنامهای پیش از تصویب با اساتید در میان گذاشته شود و نظر آن ها را هم جویا شویم. درواقع نگرشها دو نگرش کاملا متفاوت است ولی هم ما و هم منتقدان خط قرمزهایی برای خودمان داریم که اصول کار ماست.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه شرق، تاریخ انتشار 11 بهمن 96، کد مطلب: 151554، www.sharghdaily.ir