پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۱۴۸۵۱
تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۰
اعتیاد مسمومیت مزمنی است که هم برای جامعه و هم برای فرد مضر است. بسیاری از مشکلات اجتماعی در ارتباط با اعتیاد به وجود می‌آیند. اعتياد تنها به موادمخدر و روان‌گردان و یا اشخاص مصرف‌کننده مربوط نمی‌شود، بلکه مشکل آن بیشتر متوجه خود اجتماع است. به هر حال وابستگی به اعتیاد موضوع پیچیده‌ای است که با عوامل گوناگون اجتماعی روان‌شناسی و علوم پزشکی در می‌آمیزد.

شعار سال: اعتیاد مسمومیت مزمنی است که هم برای جامعه و هم برای فرد مضر است. بسیاری از مشکلات اجتماعی در ارتباط با اعتیاد به وجود می‌آیند. اعتياد تنها به موادمخدر و روان‌گردان و یا اشخاص مصرف‌کننده مربوط نمی‌شود، بلکه مشکل آن بیشتر متوجه خود اجتماع است. به هر حال وابستگی به اعتیاد موضوع پیچیده‌ای است که با عوامل گوناگون اجتماعی روان‌شناسی و علوم پزشکی در می‌آمیزد.

مصرف موادمخدر و روان‌گردان در دنیا به قدری شایع شده که به بحران واقعی تبدیل شده است. از این رو شناسایی عوامل موثر در گرایش به مصرف این مواد نقش مهمی در اتخاذ سیاست جنایی متناسب برای مقابله با این معضل ایفا می‌كند. بر اين اساس به سراغ دكتر محمد صادقي، استاد دانشگاه و وكيل پايه يك دادگستري رفتيم تا اعتیاد را از منظر جرم شناسی مورد بررسی قرار دهیم.

اعتياد ماهيتا چه عملي محسوب مي‌شود؟

برخی معتقدند این امر یک بیماری است. در حالی که برخي ديگر از حقوقدانان اعتقاد دارند، یک مشکل رفتاری است. عده‌اي معتقدند که این امر ریشه ژنتیکی دارد و برخی دیگر عوامل محیطی را تعیین‌کننده آن

می دانند. همچنين عده‌ای آن را در یک بافت فرهنگی بررسی می‌کنند و عده‌ای دیگر آن را واکنش سازگاری فردی می‌دانند. شايد بتوان اين عمل را یک بحران شخصیتی دانست. برخي از صاحب نظران هم آن را در مدل زیستی، روانی و اجتماعی بررسی کرده و تابعی از تعامل عوامل روان‌شناختی، محیطی و فیزیولوژیکی می‌دانند. در واقع نظریه‌های مربوط به موادمخدر و روان‌گردان و عوامل گرایش به آن به رشته علمی شخص مشاهده‌گر در مطالعه میدانی نیز بستگی دارد. اما نکته اینجاست که بسیاری از نظریه‌ها به صورتی در تکمیل یا تایید نظریه‌های دیگر صادر شده، به طوری که در بسیاری از موارد می‌بینیم محققان به طور مشترک یکسری از عوامل را موثر در این مسئله دانسته و به تبیین آن ها پرداخته‌اند.

از لحاظ رواني چه عواملي در گرايش افراد به مصرف موادمخدر و روان‌گردان وجود دارد؟

به نظر من عوامل متعددی به عنوان علل فردی و روانی گرایش به سوءمصرف موادمخدر و روان‌گردان وجود دارند. آنچه که لازم به ذکر است این‌که مخاطره‌آمیزترین دوران زندگی از نظر شروع به مصرف مواد، دوره نوجوانی و جوانی است. چون این دوران زمان کشف روابط و شناخت زندگی فردی است، اگر امکان تبادل افکار جوان با نسل قبلی از میان برود، جوان نمی‌تواند به تنهایی موقعیت خود را در زندگی و جامعه دریابد و در نتیجه خود را در یک بن‌بست و تنهایی حس می‌کند. بنابراین برای رهایی از این بن‌بست روانی به موادمخدر و روان‌گردان روی می‌آورد.

بی شک این جامعه و در درجه اول محیط خانوادگی فرد است که در تقلیل عوامل درونی در جهت گرایش به موادمخدر و روان‌گردان نقش اساسی دارد. چرا که معتاد انسانی ضعیف است که از واقعیت می‌ترسد و جرات و تحمل رویارویی با آن را ندارد و از مواداعتیادآور انتظار دارد تا به او کمک کند تا از واقعیت بی‌خبر بماند. برای او دنیای خیالی بسازد تا او با تخیلات خود زندگی کند. در نگاه دیگر استعمال و مصرف موادمخد و روان‌گردان و پناه بردن به آن، یکی دیگر از تجلیات «رفتارهای گریزی» است.

عامل اقتصاد چه ميزان در روي آوردن افراد به مواد اعتيادآور دخيل است؟

در خصوص نقش عوامل اقتصادی در ایجاد انحراف و گرایش به جرم افراد به طور عام و به طور خاص در زمینه موادمخدر و روان‌گردان جرم‌شناسان به دو دسته تقسیم می‌شوند. گروهی که گرایش به مکتب کمونیسم دارند و معتقدند که رفتار انحرافی افراد شدیدا متاثر از وضعیت بد اقتصادی آنهاست. در نتیجه تقسیم ناعادلانه ثروت را عامل انحراف می‌دانند و این‌که بیشتر منحرفان و بزهکاران جرایم مربوط به موادمخدر و روان‌گردان از اقشار پایین جامعه بوده و در محلات فقیرنشین و شلوغ و کثیف زندگی می‌کنند دلیل ادعای خود می‌دانند. در مقابل این دیدگاه دسته‌ای دیگر از جرم‌شناسان، رشد اقتصادی و بالا رفتن سطح زندگی را در این مسئله عامل موثر می‌دانند. عوامل اقتصادی را می‌توان به مثابه شمشیر دولبه‌ای فرض کرد که از یک سو فقر زمینه‌ساز جرایم مربوط به موادمخدر و روان‌گردان است و از سوی دیگر وجود ثروت و امکانات عیاشی و خوشگذرانی، فرد را در پرتگاه اعتیاد قرار می‌دهد.

آيا عوامل سیاسی مي‌تواند به اين معضل اجتماعي دامن بزند؟

بله. از بدو پیدایش موادمخدر و روان‌گردان و مسايل مربوط به آن در کشورهای مختلف جهان این عارضه ناسالم اجتماعی همواره ارتباط مستقیمی با سیاست داشته است، که این جنبه نیز قابل بررسی است. نبود تعادل در جامعه علل متنوع و گوناگونی دارد. یکی از این عوامل مهم ایجاد فقدان تعادل وجود موادمخدر و روان‌گردان و اعتیاد در جامعه است که در این‌گونه موارد نیز چاره‌اندیشی برای اختلال ها و بی تعادلی‌ها امری ضروری و اساسی است و جامعه باید توسط نظام سیاسی حاکم، اقدام های مقتضی را به اجرا در آورد. گاهی اوقات نیز اموری چون جنگ و بحران‌های اقتصادی داخلی و انقلاب‌ها و از همه مهمتر استعمار خارجی و دخالت کشورهای بیگانه نیز از موجبات ترویج موادمخدر و روان‌گردان و اعتیاد در سطح جامعه محسوب می‌شوند. بنابراین اگر نظام سیاسی جامعه‌ای در فکر چاره‌اندیشی راجع به معضل اعتیاد و مبارزه با آن و ترسیم یک سیاست جنایی صحیح و معقول برای انهدام و ریشه کن کردن اعتیاد و موادمخدر و روان‌گردان در جامعه نباشد، خواه و ناخواه فضا برای رشد و تعمیم اعتیاد مناسب بوده و چون قاچاق‌چیان نیز مقاومت جدی و اقدامی اساسی از طرف دولت‌مردان نمی‌بینند در این کار گستاخ‌تر شده و به اقدام های خود توسعه بیشتری می‌دهند.

نهاد خانواده چه تاثيري بر گسترش يا كاهش اعتياد در جامعه دارد؟

ابتدا بايد بگويم كه عوامل اجتماعی از مهمترین عوامل گرایش به موادمخدر و روان‌گردان هستند. در واقع خود پدیده اعتیاد یک آسیب بزرگ اجتماعی محسوب می‌شود که گریبان‌گیر اکثر جوامع شده است. در تبیین عوامل اجتماعی از آن‌جایی که خانواده نخستین و اصلی‌ترین هسته اجتماع است، به عنوان اصلی‌ترین عامل همواره مورد توجه بوده است. تاثیر خانواده بر شکل‌گیری شخصیت و منش افراد و نهادینه شدن ارزش‌های اجتماعی در آن ها و در نتیجه در رفتارهای آتی آنان، مورد توجه بیشتر صاحب‌نظران بوده است. روابط اعضای خانواده و زندگی آن نقش بسیار مهمی دارد، به طوری که نوع نگرش و تربیت خانوادگی می‌تواند اعضای خانواده را در برابر انحراف و اعتیاد بیمه کرده و یا زمینه را برای حرکت در مسیر انحراف فراهم آورد. خانواده می‌بایست مرجع و کانون طرح و بررسی مسايل و مشکلات اعضای خانواده به ویژه فرزندان باشد تا آنان بتوانند در فضایی فارغ از هر گونه تنش و استرس مسايل خود را مطرح کنند و تا حد امکان پاسخی نیز از سوی خانواده دریافت دارند. ایجاد نشدن چنین شرایطی در خانواده منجر به طرد افراد از خانواده می‌شود و به این ترتیب آنان برای طرح مسايل و مشکلات خود در خارج از چارچوب نهاد خانواده به دنبال مرجع و کانونی پاسخگو می‌گردند. کانونی که قطعا نمی‌تواند راه‌گشا و کارساز باشد. اتکای بیش از حد افراد به گروه دوستان و طرح مسايل و مشکلات خویش با آنان یکی از راه‌هایی است که اغلب افراد، در چنین شرایطی به سراغ آن می‌روند، راهی که در بسیاری از موارد، پایانی ناخوشایند دارد و اعتیاد تنها یکی از ثمرات شوم و نامیمون آن به حساب می‌آید. محیط خانوادگی محیطی است که افراد برحسب میل و خواسته خودشان آن را انتخاب نمی کنند و بلکه بدون اینکه اراده و دخالتی داشته باشند در چنین محیطی به دنیا آمده و لااقل تا سن معینی ناگزیز به اقامت در آن هستند. اعتیاد والدین در خانواده، فرزندان را نیز در معرض خطر اعتیاد قرار داده و یکی از مهمترین علل آن محسوب می‌شود. زیرا فرزند از همان ابتدا پدر و مادر یا یکی از آنها را در این وضعیت دیده و در شرایطی که باید از الگوی مناسبی جهت یافتن مسیر درست در زندگی بهره‌مند شود، پدر و مادر معتادش را به عنوان تنها الگو می‌بیند و این مسئله نه تنها برایش دارای قبحی نمی‌شود، بلکه افتادن در ورطه اعتیاد را اجتناب ‌ناپذیر می‌بیند. البته چنین نیست که همواره تمام کودکانی که در چنین خانواده‌هایی با والدین معتاد در ارتباط هستند، مسیر آنها را هم طی کنند، اما در بسیاری از مواقع فرزندان معتاد یک خانواده قربانی والدین معتاد خود می‌شوند.

هميشه گروه همسالان تاثيرات زيادي بر روي كودكان و نوجوانان مي‌گذارند. در موضوع مورد بحث درجه تاثيرگذاري اين گروه بر افراد چيست؟

گروه دوستان الگوهای مورد قبول یک فرد در شیوه گفتن و اندیشیدن هستند. فرد برای این‌که مقبول جمع دوستان و همسالانش باشد و با آنها ارتباط داشته باشد، ناگزیر است هنجارها و ارزش‌های آن ها را بپذیرد، در غیر این صورت از آن جمع طرد می‌شود. از این رو به شدت متاثر از آن گروه می‌شود تا حدی که اگر بنا باشد در رفتار فرد تغییر ایجاد شود یا باید هنجارها و ارزش‌های آن جمع را تغییر داد یا ارتباط فرد را با آن گروه قطع کرد. تاثیر گروه همسالان، همکاران و دوستان در رشد شخصیت افراد کمتر از تاثیر خانواده نیست. بنابراين اگر فردی با گروهی از معتادان رابطه برقرار کند و دوست شود، به تدریج تحت‌تاثیر رفتار آنها قرار می‌گیرد و معتاد می‌شود. چون از سویی ملاک قبول فرد توسط یک گروه و جمع، پذیرفتن فرهنگ آنهاست و از سوی دیگر معتادان هم مایلند که موادمخدر و روان‌گردان را به طور دسته‌جمعی استعمال کنند. در این صورت اگر نوجوانی از تعلیم و تربیت مقدماتی و صحیح خانوادگی محروم باشد و خانواده‌اش او را از مضرات اعتیاد مطلع نکرده باشند و در محیط اعتیاد زندگی کند و با دوستان معتاد سر و کار داشته باشد، احتمال این‌که معتاد شود، بسیار زیاد است.

اطلاعات پايين افراد در زمينه خطرناك بودن موادمخدر چه ميزان بر گرايش به اين مواد اثر دارد؟

پایین بودن سطح شناخت افراد جامعه در ارتباط با مشخصات موادمخدر و روان‌گردان و آثار و تبعات منفی آن به معضل اعتياد دامن زده است. امروزه برخی از کارشناسان معتقدند لازم است در مقاطعی از کتاب‌های درسی دانش آموزان یا دانشجویان، جریان آشنایی با اعتیاد و آثار تخریبی آن بر جسم و روان انسانی، مشخصات موادمخدر و روان‌گردان و ضررهای فردی و اجتماعی آن مطرح شود، چراکه بسیاری از کسانی که معتاد شدند از پیامدهای واقعی اعتیاد اطلاعی نداشتند.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت بابافارس، تاریخ انتشار 16 اسفند 96، کد مطلب: -، www.babafars.ir


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین