حامیان جدی "تغییر رژیم" در صحنه سیاستگذاری دولت ترامپ و کنگره حضور دارند
وی ادامه داد: در باطن تحریمهای اقتصادی دو دهه گذشته مشروعیتزدایی و بلورین کردن ناکارآمدی (جمهوری اسلامی ایران) دنبال شده است که در فرآیندی پایههای داخلی سیستم جمهوری اسلامی را تضعیف کند، اما برای طرح موضوع تغییر رژیم از سوی دولت ترامپ شاید بتوان چند دلیل مطرح کرد.
سریعالقلم گفت: اول اینکه طیف حامی تغییر رژیم در آمریکا هماکنون در دولت ترامپ در صحنه سیاستگذاری حضور دارند و از حامیان جدی در میان گروههای لابی داخل آمریکا برخوردارند. اگر ترامپ برای بار دوم انتخاب شود توان سیاستگذاری این گروه به طبع بیشتر خواهد شد. دوم، در کنگره آمریکا، طرح تغییر رژیم حامیان جدی دارد و نسبت به دوره اوباما، هماکنون فعالتر هستند.
توقف سرمایهگذاری خارجی در ایران از سیاستهای اصلی آمریکاست
این استاد دانشگاه ادامه داد: سوم، سیستم جمهوری اسلامی نباید توان بازسازی اقتصادی خود را پیدا کند و مجموعه اروپا و آسیا باید بدانند که سیاست اصلی آمریکا، عدم همکاری و توقف سرمایهگذاری خارجی (در ایران) است که این سیاست با نظام گسترده تحریم اجرایی میشود. چهارم اینکه حضور و نفوذ سیستم جمهوری اسلامی در منطقه خاورمیانه به طور طبیعی در بازی با حاصل جمع صفر در ژئوپلتیک این منطقه مخالفان جدی دارد که نماد آن در اسرائیل و عربستان سعودی قابل جمع است. این دو کشور با ائتلاف خود در تشویق و ترغیب سیاست تضعیف و انزوای سیستم جمهوری اسلامی بسیار فعال هستند، از این رو مثلث ائتلاف آمریکا، اسرائیل و عربستان با یک سیاست حداقلی (تحریم، انزوا و تضعیف) و سیاست حداکثری (تغییر رژیم) مجموعهای از فعالیتهای حقوقی، سیاسی، اقتصادی، منطقهای و بینالمللی را دنبال میکنند.
سریعالقلم تاکید کرد: در مجموع باید گفت که میان سیستم جمهوری اسلامی و مثلث نامبرده، تعارض منافع ساختاری وجود دارد.
سیاست آمریکا "در هوا نگه داشتن" ایران است
وی درباره رفتار ترامپ در برخورد با برجام و در مجموع نسبت به ایران و سیاست عدم اعلام پایبندی ایران به برجام از یک سو و از طرفی امضای تمدید تعلیق تحریمها تا کنون اظهار کرد: رهیافت رفتارشناسی به من میآموزد که برخورد آمریکا با ایران بر اساس یک واژه و مفهوم استوار است: Limbo. اگر از سخنرانیها و ادبیاتی که در آمریکا نسبت به ایران در دو دهه اخیر تولید شده، تحلیل محتوا کنیم، این مفهوم قابل استخراج است. اولا آنها فوقالعاده با حوصله و فرآیندی هستند. عموما ما واکنشی هستیم. Limbo یعنی در هوا نگه داشتن. سیاست آمریکا ابعاد روانشناسانه بسیاری دارد. ایران را نمیتوان نادیده گرفت ولی آنها با رویکردهای ایران مشکل دارند. هم مذاکره میکنند هم فشار میآورند و برای این کار، اهرمهای فراوانی دارند.
سریعالقلم: رهیافت رفتارشناسی به من میآموزد که برخورد آمریکا با ایران بر اساس واژه و مفهوم Limbo یا "در هوا نگه داشتن" استوار است.وی گفت: نیمطبقه وزارت خزانهداری را با زبدهترین کارشناسان IT و بانکی برای پیگیری تحریمهای خود به کار گرفتهاند. کلا جمهوری اسلامی در آمریکا دوستی ندارد، نه در چپ و نه در راست. هر دو جریان در آمریکا، تعریف مشترکی از جمهوری اسلامی ایران دارند فقط رهیافتهای آنها با هم فرق میکنند. زمان اوباما، چپ بود. اهل تعامل و فشار. الان راست است. اهل تعامل کمتر و فشار بیشتر.
"تغییر رژیم" ایران کار راحتی نیست
استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه "سیاست آمریکا یک حداقل دارد و یک حداکثر" توضیح داد: سیاست حداکثری، تغییر رژیم یا Regime Change است ولی به هیچ وجه این کار راحت نیست. سیاست حداقلی هم مجموعهای از تحریمها، فشارها، ایجاد فقر، جلوگیری از سرمایهگذاری خارجی در یک روند فرسایشی و بدون عجله است.
سریعالقلم با تاکید بر اینکه هدف از سیاستهای حداکثری و حداقلی، تغییر سیاستهای منطقهای ایران است، خاطرنشان کرد: آمریکا با طیفی از کشورها در دنیا تعامل دارد و بلکه روابط استراتژیک. معتقد نیستم با بنیان نظام و هویت سیاسی و قانون اساسی ایران مشکل دارند. خیلی به این مسائل اهمیت نمیدهند. اصل، سیاستها و رویکردهای جمهوری اسلامی هست که البته میتوان نتیجه گرفت که ریشه در بنیانهای نظام سیاسی و انقلاب دارند. این سیاست آمریکا همینطور ادامه دارد و تابع ترامپ یا روسای جمهور دیگر نیست. اجماع استراتژیک آنهاست. شدت و ضعف دارد.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازسایت خبری تحلیلی عصرایران، تاریخ انتشار: 11فروردین 1397، کدخبر: 601156 ،www.asriran.com