شعار سال: شمرده شمرده حرف میزند و دوست دارد تجربیات خود را به گونهای منعکس کند تا حداقل جامعه فصلالخطابش بتوانند از آن بهرهای ببرند. نقدهایش برای دولتیها تند و تیز است اما با او هم نظر هستند و میگویند بخش خصوصی دیده نشده است. شاید همین باور باعث شد تا از ابتدای فعالیت دولت یازدهم بخش خصوصی هم درتصمیم گیریها سهم اندکی داشته باشد.هرچند که این سهم برای خانواده بخش خصوصی که میخواهد اقتصاد ایران را به سمت جهش ببرد بسیار کم است.گلایههای مرد 65 ساله ریاست اتاق بازرگانی ایران که در دو دوره توانست بر کرسی ریاست تکیه زند شنیدنی است. وی میگوید متأسفانه از اقتصاد ایران صدای واحدی به گوش نمیرسد وبرای آنکه این روند اصلاح شود چارهای جز اصلاح ساختارهای اقتصادی نیست.اقتصاد ایران ظرفیت و توانایی این را دارد که بسیار قویتر از وضعیت فعلی ورود کند. لذا نباید براحتی فرصت و زمان را از دست داد.متن گفتوگوی ما با غلامحسین شافعی رئیس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران درادامه میآید.
شما از مهرسال 92 تا خرداد 94 ریاست اتاق بازرگانی ایران را برعهده داشتید (بعد از خرداد 94 به مدت 14 ماه محسن جلالپور ریاست اتاق ایران را برعهده داشت که به علت عارضه قلبی استعفاد داد و مجدداً درانتخابات اتاق بازرگانی شافعی رئیس اتاق بازرگانی شد)که در آن زمان کشور در اوج تحریمها بود، بر این اساس تا چه حد بخش خصوصی و اقتصاد ایران نیاز به تفاهم با جامعه بینالملل داشت؟ چه مسائل و مشکلاتی بود که بخش خصوصی مطالبه میکرد؟
مکانیسم اقتصاد ایران بسیار پیچیده است، بخشی از این پیچیدگی بازمیگردد به وابستگی آن به درآمدهای نفتی و میتوان گفت حداقل حدود 40 درصد بودجه کل کشور در خوشبینانه ترین شرایط وابسته به نفت است. متأسفانه طی 100 سال اخیر که نفت دراقتصاد ایران کشف و استخراج شد، نتوانستیم درحوزه کشف، استخراج و تبدیل نفت به فرآوردههایی که ارزش افزوده خوبی دراقتصاد جهانی داشته باشند، قدمهای مثبتی در این راستا برداریم و حتی بهعنوان یک بخش پیشرو در اقتصاد جهانی با توجه به مزیت نسبی که میتوانستیم در این حوزه داشته باشیم، مطرح شویم. از سویی دیگر نبود برنامهریزی سیاسی مناسب در اوپک نیز وزنه این کشورها را در تعیین قیمت نفت تضعیف کرد و در واقع بیشتر از آنکه بازیگر تعیین قیمت باشیم، توسط شرکتهای بزرگ به بازی گرفته شدهایم. کشورهای منطقه خلیج فارس میتوانستند با ایجاد یک بورس منطقهای نفت، تأثیر مشخصی بر قیمتهای نفت داشته باشند.
بخشی دیگر از پیچیدگی اقتصاد ایران به ساختار سیاسی و اجتماعی آن بازمیگردد. دولت در اقتصاد ایران بشدت بزرگ است و از بهرهوری مناسبی برخوردار نیست و از سویی دیگر خواسته ملت از دولت، بهعنوان یک دولت رفاه همواره مطرح شده است. در قانون اساسی نیز به صراحت، ملت از دولت میخواهد که امکانات لازم را برای کار و زندگی آن ها فراهم کند. انتظارات ملت وقتی تشدید میشود که این ذهنیت نیز طی تاریخ در اذهان شکل یافته باشد که درآمد حاصل از نفت کفاف مخارج همه ایرانیان را خواهد داد، حتی اگر به هیچ کاری نپردازند.
در بخش تولید و صنعت نیز ما گرفتاریهای بسیاری داریم. اقتصاد تولیدی ایران بشدت نیازمند واردات کالاهای واسطهای سرمایهگذاری است. باید عنوان کرد که در این زمینه نیز طی 50 سال اخیر حرکتهای مثبتی در زمینه تولید ماشینآلات و ابزارهایی که میتوانند خود خالق کالاهای نهایی باشند، برداشته نشده است. آنچه اتفاق افتاده، صرفاً قدمهای کوچکی بوده است که مسلماً نمیتواند جوابگوی نیازهای مصرفی و تولیدی جامعه باشد. لذا میبینید در بخش تولید نیز ما وابستگی به ماشینآلات داریم. بخصوص اگر بخواهیم همپای تغییرات تکنولوژی در جهان به تجدید ساختار سرمایههای فیزیکی بپردازیم و توانایی این تجهیز را در داخل کشور فراهم کرده باشیم، وابستگی به صورت پیوستهای روز به روز افزون تر خواهد شد.
اقتصاد ایران اگرچه در سیاستگذاری عرف بینالملل همواره ندای حقطلبان بوده است و استقلال سیاسی خود را همیشه حفظ کرده است و این بسیار زیبنده و نیکو است اما ناگزیر باید بپذیریم که اقتصاد در این زمینه لطمه دیده است و اقتصاد همواره به سیاست یارانه داده است و اینها نشان میدهد که باید ما توجه خود را دوچندان معطوف به برنامهریزی و سیاستگذاریهای مناسب در اقتصاد میکردیم تا بدینمیزان شکننده در مقابل اقتصاد جهانی نباشیم. خوشبختانه نعمت الهی نفت فرصت ذیقیمتی را طی سالهای اخیر در اختیارمان قرار داد. ما طی سالهای 1392-1382 شاهد اوج قیمت نفت و درآمدهای نفتی بودیم و میتوان گفت حدود 850 میلیارد دلار به صورت مستقیم کسب درآمد کردیم. این درآمدها چنانچه با برنامهریزی دقیق هزینه میشد، میتوانست ساختارهای اقتصاد تولیدی ایران را بشدت رقابتی کرده و محیط مناسبی برای حرکتهای اقتصادی جامعه فراهم کند و قدرت چانهزنی ما را در مطالبات بینالمللی افزایش دهد. فرصتهای خوبی بواسطه برنامهریزیهای ناقص از بین رفت یا طرح هدفمندی حاملهای انرژی را ببینید، آنهم فرصت بسیار مغتنمی بود که میتوانست هم به توزیع متناسب درآمدها در اقتصاد منجر شود و هم اینکه با سهمی که برای بخش تولید منظور شده بود، برنامهریزی و سیاستگذاری مناسب برای بهبود بهره وری انرژی در بخشهای تولیدی کشور به سرانجام مطلوب برسد. متأسفانه نتیجه مطلوب حاصل نشد.درنهایت آنکه به نظر ما دوران برنامه ریزیهای خوب به سر نیامده است و نیاز داریم با شناخت کاملی که از اقتصاد داخلی کشور، اقتصاد جهانی و تغییرات علم و تکنولوژی در جهان به دست میآوریم، حرکتهای خوبی را شروع کنیم. به نظر ما اقتصاد ایران با توجه به ظرفیتها و توانایی های بالفعل و بالقوهای که دارد، براحتی میتواند به رشدهای دورقمی دسترسی پیدا کند و در مدار توسعه پایدار مستقر شود....
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار -، کد مطلب: 406465، www.iran-newspaper.com