شعارسال: دکتر جعفر حقپناه با بیان این که بحران عراق، بحران پیچیدهای است که ابعاد محلی، ملی، منطقهای و بینالمللی دارد، اظهار کرد: بازیگرانی در سطوح استانی یا ناحیهای و در سطوح ملی و منطقهای هستند که هر کدام اهداف خود را دنبال میکنند. این بازیگران بخصوص در سالهای پس از اشغال عراق توسط آمریکا نقشپذیریهایی داشتند که در مجموع نابسامانیهای فعلی را به وجود آورده است؛ نابسامانیهایی که هم جنبهی اقتصادی و هم وجوه امنیتی، سیاسی و اجتماعی دارد.
او با اشاره به این که از جهتی دیگر نیز میتوان این نابسامانیها را تقسیمبندی کرد، گفت: بعضی مسایلی که مردم به آن معترض هستند ناظر بر مشکلات زیست روزمرهی آنها است. برای مثال در برخی شهرهای عراق مثل بصره، مشکل دفع زباله وجود دارد و خدمات شهری در این حد ضعیف است. این مشکل را در نظر بگیرید تا مشکلاتی دیگر از جمله نابسامانی در امکانات رفاهی و عمرانی مثل کمبود آب و برق که به ویژه در فصل تابستان بسیار مشکلساز است. همچنین بحران اشتغال و بیکاری در کنار سایر موارد از مواردی فوری است که همیشه طی این سالها موجات نارضایتی مردم را فراهم میآورده است.
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: اما امروز به دلیل مقارن شدن این مساله با صفبندیهای جدید در ساختار قدرت، تشکیل حکومت جدید و … کمی شکل و شمایل آن فرق کرده است وگرنه طی این سال ها همیشه این نارضایتی ها وجود داشته است.
او تصریح کرد: در سطح دیگر نیز رقابتهای احزاب، گروهها، عشایر و طوایف وجود دارد که به ناکارآمدی سیستم و به ویژه فسادی گسترده و ساختاری دامن زده است.
حقپناه در مورد سطوح دیگر نابسامانیها در عراق اظهار کرد: در سطح بالاتر نیز تداوم بیثباتیهای سیاسی، ناامنیها و مواردی وجود دارد که باعث شده عراق بهرغم پتانسیلهای فوقالعادهی خود، همچنان در ردهی کشوری بسیار فرومانده و فقیر قرار بگیرد. همگی این موارد، موجبات اعتراض مردم را فراهم کرده است که بخشی از آن به عوامل داخلی و بخشی نیز به مداخلات خارجی برمیگردد.
او ادامه داد: البته حتی اگر مداخلات خارجی هم بخواهد صورت بگیرد، حتماً یک کارگزار عراقی باید این موارد را بالفعل کند وگرنه مداخلهی خارجی به طور مستقیم نمیتواند چندان تأثیرگذار باشد. به نظر میرسد که امروز این وجه از ترکیب عوامل داخلی و خارجی و وابستگی بسیاری از این گروهها در داخل به قدرتهای منطقهای و بینالمللی که به نام ملت عراق اما به کام آن طایفه یا حزب خود کار میکنند هم به یک اعتراض عمومی دامن زده است.
این تحلیلگر مسایل منطقه تصریح کرد: جالب است که این بار میبینیم حتی احزاب معترض و منتقد مثل جریان مقتدیصدر و … هم محلی از اعراب ندارند و قدرت رهبری اعتراضات را ندارند. به نظر میرسد یک جنبش اجتماعی نامتمرکز فراگیر به وجود آمده است که شاید جنس آن بیشتر به انقلابهای عربی هفت-هشت سال قبل شباهت داشته باشد تا جنبشهای اعتراضی کلاسیکی که قبلاً در ذهن داشتیم.
او با بیان این که گفتن این مساله ساده است که باید به نارضایتی مردم رسیدگی شود، گفت: موضوع این است که چه کسانی و براساس کدام منابع و بر مبنای کدام اولویتها بخواهند این کار را انجام دهند. این مسایل، کاملاً کار را پیچیده کرده است. آنهایی که باید به این مشکلات رسیدگی کنند، خود در معرض اتهام هستند و مشروعیت و مقبولیت ایشان به شدت نزد مردم زیر سوال رفته است. علاوه بر آن اصولاً در بسیاری از موارد، زیرساختهایی نیست که اگر ارادهای هم برای رسیدگی باشد، به این صورت بتوانند اقدام عاجلی صورت دهند. به همین جهت حتی اگر بتوانند به برخی از این نارضایتیها رسیدگی کنند، در عمل، اتفاق ویژهای نمیافتد و مشکلات همچنان باقی است. در نتیجه میتوان پیشبینی کرد که این اعتراض های هم به بهانهها و اشکال دیگر و در مناطق دیگر سر باز کند.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت تحلیلی – خبری شفقنا ، تاریخ انتشار: 29 تیر 1397 ، کد خبر: 600461 ، www.fa.shafaqna.com
ا.ف۷۵