موج انتقادهایی که ترامپ در معرض آنها قرار گرفت مصیبت بود.وی دانش آموز مطیع و سردرگم در برابر ولادیمیر پوتین «معلمش»بود و گویی با او«بسته بود»زیرا با پوتین در همه گفته هایش موافقت کرد و درستی دیدگاه پوتین را درباره همه مسائل مطرح شده را نیز تأیید کرد و هیچ گونه انتقادی از او درباره پرونده های مطرح شده مانند اوکراین، شبه جزیره کریمه، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و حتی سوریه نکرد.
ترامپ به نحوی از انحاء اذعان کرد که وی در نشست سران در هلسینکی عملکرد ضعیفی داشت و از سخنانش که در آنها روسیه را از دخالت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ تبرئه کرده بود، عقب نشینی کرد و تلاش کرد که سخنانی که در کنفرانس مطبوعاتی در این زمینه زده بود را رفع و رجوع کند. مهمترین سخن اش در کنفرانس مطبوعاتی این بود« وی دلیلی برای دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری نمی بیند» که تلاش کرد آن را این گونه تغییر دهد ک منظورش این بود که « وی بر این باور است که دلیلی برای این نمی بیند که روسیه مسئول دخالت در انتخابات نیست» ولی این اذعان که با تأخیر صورت گرفت و در نتیجه توفان انتقادها در کنگره بود حتی یک نفر را هم داخل حزب وی یعنی حزب جمهوریخواه قانع نکرد.
حالت ناکامی و سقوط و سردرگمی که ترامپ در آن به سر می برد و روز به روز عمیق تر می شود به نظر ما به سه دلیل است:
اول:اینکه ترامپ از عقده ای که بر وی سیطره دارد رنج می برد و اسم این عقده «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق است به همین دلیل وی سیاست هایی را در پیش می گیرد و موضع گیری هایی اتخاذ می کند که مخالف و نقض همه سیاست های اوباما به شمار می رود و در رأس آنها بهبود روابط با روسیه و پایان تنش با این کشور است و دلیل اینکه عربستان سعودی را به عنوان اولین ایستگاه خود در سفرهای خارجی اش انتخاب کرد این بود که اوباما انتقادهای سختی از عربستان کرده بود.همچنین وی روابط آمریکا با اتحادیه اروپا همپیمانش را متشنج کرد و توافقنامه هسته ای با ایران را لغو کرد.
دوم: تعمیق روابط با دولت اشغالگر اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس اشغالی است و قرار دادن بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم به عنوان مشاور اولش در سیاست خارجی و اجرای همه پیشنهادهایش بدون آن که آنها را بررسی کند از جمله بستر سازی برای جنگ علیه ایران با اعمال محاصره خفه کننده علیه این کشور.
سوم: تشدید دشمنی با هر کسی که مسلمان است و ائتلاف با شخصیت ها و احزاب تندروی نژادپرست و راه اندازی جنگ علیه مهاجرت و مهاجران زیرا اوباما از خانواده مهاجر از قاره آفریقا(کنیا) و پدرش مسلمان است.
پوتین رئیس جمهور روسیه با ضربه ای مهلک و کاری از این نشست نرم سران بیرون آمد. پوتین از این نشست به عنوان یک بازیکن ماهر که می داند چگونه دشمنانان یا میهمانانش را «جادو» کند و به هر آن چه از آنها می خواهد برسد بدون آن که در مقابل چیزی جز بسیار اندک بدهد، بیرون آمد. چه بسا هیأت حاکم بر آمریکا این واقعیت را به خوبی فهمید و این همان چیزی است که انقلاب بسیار خشمناک کنونی اش علیه ترامپ و تیم اش را تفسیر می کند.
ترامپ به دست بالای روسیه در سوریه اذعان، به بازپس گیری شبه جزیره کریمه و نیز به درست بودن حمایتش از همپیمانانش در شرق اوکراین اذعان کرد و یک کلمه درباره ایران و حضورش در سوریه نگفت و تمام چیزی که گفت این بود که نباید از شکست داعش استفاده کند.پوتین روباه چه چیزی بیشتر از این می خواست؟
«جان کری» وزیر خارجه اسبق آمریکا عاقل بود زمانی که شوک خود را از نتایج سفر دوره ای اروپایی فاجعه بار ترامپ و رفتار زشت وی طی این سفر با اعضای ناتو ابراز کرد؛ رفتاری که احمقانه و متکبرانه بود. کری گفت که «ای مرد ما را رسوا کردی». تعجب نمی کنیم اگر وی پا را فراتر بگذارد زمانی که از جزئیات نشست سران در هلسینکی با خبر شود و نیز از آن چه مترجم در نشست غیرعلنی به مدت دو ساعت در شهادتش در کنگره ارائه کند، با خبر شود.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از خبرگزاری شفقنا، تاریخ انتشار: 30 تیر 1397 ، کدخبر:601015 ،www.fa.shafaqna.com
ن.ف83
من که میگم رییس جمهوری که ریاست خودش رو مدیون روسیه ست نباید هم جز این بشه
ا.ح75