شعار سال: این که پولدارهای
حامی دولت به ویژه صادرکنندگان برای افزایش نرخ ارز فشار میآوردند، موضوع پنهانی
نیست.
این که از جانب رهبری جناح مقابل رکود مورد انتقاد قرار میگرفت نیز
بسیار آشکار است.
فشار مشترک این دو لبه قیچی باعث حذف طیبنیا، حضور کرباسیان و قدرت
گرفتن و دست اندازی واعظی و نوبخت به اداره حوزه اقتصادی شد. گام اول این (مجموعه
مدیران اقتصادی) نتایج گول زنندهای داشت، کاهش نرخ سود به ١٨ درصد تغییر عمدهای
در میزان سپردهها نداشت.
با این پیروزی، توأمان واعظی – نوبخت
با استفاده از خصلت دیکتاتورمآب روحانی فشار را روی کاهش نرخ سود به ١۵ درصد افزایش دادند و همزمان اقدامات
نمادینی مانند حذف ارز مسافری را نیز برای تقویت فضای جدید انجام دادند.
روایت مستقیم یکی از روسای بانکها را مستقیم شنیدم که روسای شعبه در
این مرحله گریه میکردند و قسم و آیه که مردم سپردهها را از بانک بیرون خواهند
کشید.
آثار تظاهرات دی و تهدیدات ترامپ پس از این بیتدبیری ابتدا به کمک آمد
و نرخ ارز را بالاتر از انتظار روحانی افزایش داد.
فرستادن جهانگیری به میدان ارز ۴٢٠٠
تومانی دو اثر پیش بینی شده داشت احتمال ١٠ درصد پیروزی که محبوبیت روحانی را بالا
می برد و احتمال ٩٠ در صد شکست که آخرین آثار هژمونی جهانگیری اصلاح طلب و محبوبیت
ناشی از تبلیغات انتخاباتی را در هم می شکست.
اکنون دو لبه قیچی قدیم یعنی رهبری اصولگرایان و صادرکنندگان حامی دولت
به حد یقف رسیدهاند و به جای ایشان دو لبه قیچی ترامپ و تظاهرات وارد عمل شدهاند.
دولت روحانی قادر به ارائه هیچ راه حلی نیست. طیب نیا و دیگر عقلا نیز
حاضر نیستند مانند جهانگیری نقش قربانی را بازی کنند. ساختار اقتصاد نیز در مقابل
این ضربات قادر به خودترمیمی و خودپالایی نیست.
شاید تنها راه استفاده از سیاست برای تأثیر بر اقتصاد است:
– در سطح قدرت استفاده از حداکثر نیروی نظام اعم از اصولگرایان پاک دست و
اصلاح طلبان محبوب مردم حتما کارساز است.
– در سطح مردم تقویت ارتباط با ملت از طریق آزادیهای اجتماعی و سیاسی میتواند
در دستور باشد. تقویت فضای گفت و گوی مردم- مردم قطعا آثار بیشتری خواهد داشت.
– در سطح منطقهای کسب تضمین و اطمینان از این که همسایگان اجازه حضور
معارضان را در مرزها نخواهند داد و در تنشهای قومی در کنار ایران خواهندبود، در
اولویت است.
– در سطح بین المللی اداره مذاکرات با آمریکا، اروپا، روسیه و چین، هند و
آسیای شرقی، منطقه منا با یک صدا و یک طرح ملی حائز اهمیت اصلی است.
به نظر میرسد دولت با طرحهایی مانند افشای لیست تخصیص ارز و
بازنشستگی مجدد مدیران بازنشسته، مذاکرات محدود و کاهش فشارهای اجتماعی در پی تحقق
چنین اهدافی است اما تجربه نشان داده است که دولت در ایران فاقد اختیار بوده و
چنان حجیم و کم تحرک است که برای رسیدن به این سطح از چابکی چربیهای زیادی را
باید سریعا بسوزاند.
دکتر امیرشاهی در مقالهای که برای «ا پی او» تهیه کرده بود نشان میداد
که استبداد، همزاد نظام مدیریت ایران است و در سطوح پایین و در بخش خصوصی نه تنها
کاسته نمیشود بلکه در مواردی شدت مییابد. در دورانی که در دانشگاه الزهرا در
گروه مدیریت و اقتصاد همکار بودیم تعریف میکرد که در مصاحبهها تعجب برانگیز بود
زمانی که مدیر و کارکن هر دو مشخصههای دیکتاتوری را تایید میکردند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از وبسایت نود اقتصادی، تاریخ 14 مرداد 97، کد مطلب: 7527245: www.mokhbernews.ir