پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۶۹۴۶۲
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۳۹۷ - ۱۳:۵۶
چیزهای زیادی پشت تصویر باشکوه نایب‌قهرمانی پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا پنهان شده‌اند و یکی از این چیزها، عیار واقعی مدیریت حمیدرضا گرشاسبی است. در فرهنگ فوتبال ایران، تعریف جالبی از «مدیر موفق» وجود دارد. براساس این تعریف، مدیری که باشگاهش خوب نتیجه بگیرد موفق محسوب می‌شود و مدیری که باشگاهش در زمین به نتایج مطلوب دست پیدا نکند، ناموفق و شکست‌خورده خواهد بود. البته که مدیریت نیز ابزاری برای رسیدن به نتایج ایده‌آل در زمین مسابقه است اما نمی‌توان همه زیروبم‌های کار یک مدیر را به اعداد نوشته شده روی اسکوربرد ورزشگاه‌ها محدود دانست. با وجود واگذار کردن فینال آسیا به کاشیما، سرخپوشان در بخش فوق‌العاده‌ای از تاریخ‌شان به‌سرمی‌برند و روزهایی فراموش‌نشدنی‌ را پشت سر می‌گذارند. سهم مدیرعامل باشگاه از این موفقیت اما دقیقا چقدر است؟ آیا گرشاسبی پرسپولیس را در این جایگاه قرار داده است؟ آیا او موجب شده که قرمزها به یکی از قدرت‌های فوتبال آسیا تبدیل شوند؟ به‌نظر می‌رسد پرسپولیس مدیون مدیریت گرشاسبی نیست اما این مدیر، کاملا مدیون کار کردن در باشگاه پرسپولیس است؛ باشگاهی که در آن همه ضعف‌های مدیریتی به واسطه درخشش کادر فنی و ستاره‌ها، نامرئی به‌نظر می‌رسند.

شعار سال: اگر صاف‌کردن بخشی از بدهی‌ها برای محروم‌نشدن از لیگ قهرمانان آسیا یک «موفقیت» مدیریتی تلقی شود، مدیران سابق استقلال نیز توانسته‌اند چنین کاری انجام بدهند. این اتفاق اساسا با دخالت وزارت ورزش ممکن شد و به نظر می‌رسد هنوز هم بخشی از طلبکاران 2 باشگاه، حق قانونی‌شان را از سرخابی‌ها دریافت نکرده‌اند. گرشاسبی به لحاظ «مدیریت مالی» در حد و اندازه‌ای ظاهر نشده که در پرسپولیس نمره قبولی دریافت کند. روش‌های درآمدزایی باشگاه، هنوز مثل سال‌های قبل هستند. اسپانسر تیم عوض نشده و تغییری در بودجه دریافتی این تیم از حامیان مالی به‌وجود نیامده است. مرد اول کادر مدیریتی قرمزها، نتوانسته اسپانسر جدیدی به باشگاه بیاورد و از این طریق درآمدزایی بیشتری برای تیم انجام بدهد. گرشاسبی در فصل جدید برای چندین‌ماه حقوقی به بازیکنان و مربیان‌اش پرداخت نکرد و 6‌ماه متوالی نیز نتوانست دستمزد برانکو ایوانکوویچ را بپردازد. نتایج فوق‌العاده پرسپولیس در آسیا و دریافت پاداش‌های سنگین از ای.اف.سی اما در نهایت موجب شد که مشکلات مالی تیم رفته رفته کمرنگ شوند. در واقع در زمینه‌های مالی، گرشاسبی مدیون تیمی شد که با درخشیدن در آسیا، بودجه خودش را فراهم کرد. این اتفاق بدون وجود یک مدیر نیز رخ می‌داد. حالا سؤال بزرگ اینجاست که اگر پرسپولیس برانکو خیلی زود از آسیا کنار می‌رفت، گرشاسبی چطور از طوفان بحران‌های مالی عبور می‌کرد؟ آیا او راه دیگری نیز برای فرار از چنین وضعیتی درنظر گرفته بود؟ عملکرد این مدیر نشان می‌دهد که پاسخ این سؤال به هیچ وجه مثبت نیست.

محرومیت پرسپولیس از دو پنجره نقل و انتقالات، مربوط به دوران مدیریت طاهری است اما نباید فراموش کرد که در همان دوران نیز گرشاسبی یکی از چهره‌های مؤثر کادر مدیریتی باشگاه به شمار می‌رفت. او به‌عنوان یکی از اعضای هیات مدیره باشگاه، هیچ قدمی برای حل و فصل ماجرای ریزه‌اسپور برنداشت و تنها به تماشای روندی نشست که در نهایت محرومیت سنگین باشگاه را به همراه آورد. گرشاسبی کمی بعد جای طاهری را گرفت و انتظار می‌رفت بحران محرومیت باشگاه از خرید بازیکن را مدیریت کند اما او در این زمینه نیز موفق نبود. حداقل کاری که گرشاسبی باید انجام می‌داد، تلاش برای حفظ ستاره‌های پرسپولیس در دوران محرومیت بود. او می‌توانست قبل از درخشش وحید امیری در جام جهانی، قرارداد این ستاره را در تهران تمدید کند. می‌توانست با پرداخت رقمی خوب، سد راه جدایی فرشاد احمدزاده شود. می‌توانست قبل از تبدیل شدن صادق محرمی به یک پدیده، با این فوتبالیست جوان قرارداد طولانی‌مدت ببندد و می‌توانست برای حل ماجرای مسلمان و برانکو تلاش کند. گرشاسبی اما تنها به‌عنوان تماشاگر، مشغول تماشای جدایی مهره‌های کلیدی تیمش شد. به‌نظر می‌رسد بی‌میلی برانکو به حفظ نفراتی که حتی برای یک‌بار ساز جدایی کوک می‌کنند، این نفرات را به خروج از پرسپولیس مصمم‌تر کرده است. نقش مدیریت اما در هدایت این ماجرا چیست؟ تنها سکوت‌کردن و منتظر آینده ماندن؟

گرشاسبی در همان مسیری قرار دارد که پیش از این، پندار توفیقی و رضا افتخاری در استقلال طی کرده‌اند. با این تفاوت که تیم این مدیرها به نتایج خوبی نرسید و تیم گرشاسبی خوب نتیجه گرفته تا همه او را به‌عنوان مدیر موفق بشناسند. کیفیت پرسپولیس نه با تصمیم‌های مدیریتی، بلکه با نقشه‌های فنی برانکو ایوانکوویچ شکل گرفته و تشویق‌های ایسلندی هوادارها در آزادی، به خوبی نشان می‌دهد که آنها نیز این حقیقت آشکار را پذیرفته‌اند. زیر سایه بلند مرد کروات، مدیرها از خطر شکل گرفتن اعتصاب در تمرین و فاش‌شدن ضعف‌های واقعی‌‌شان در امان مانده‌اند. ایوانکوویچ تیمش را به مرحله‌ای رسانده که برای کنار زدن بزرگ‌ترین رقبا هم، نیازی به کمک مدیران باشگاه نداشته باشد. تیمی که دست مدیرانش را هم می‌گیرد و به چهره آنها نقاب «موفقیت» می‌زند.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه همشهری تاریخ انتشار 24 آبان 97، کدخبر: 37593، www.newspaper.hamshahri.org


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین