شعار سال: استارتاپ یا به
تعبیر فارسی آن، کسب و کارهای نوپا در اصل به یک حرکت نوآورانه اشاره دارد که با
ایده رفع یک مشکل و ارائه ساز و کاری نو در پی رشد و توسعه و تولید ثروت در دنیای
کسب و کار است. نگاه و تمرکز جهانی به این حوزه منجر به ظهور بازوی جدیدی در پیکره
اقتصاد جهانی شده و فضای کسب و کاری جدیدی را برای تجربه رشد اقتصادی بیشتر در کشورهای
توسعه یافته و در حال توسعه ایجاد
کرده است.
یک نگاه به آمار منتشر شده در این زمینه نشان میدهد که در سال 2018
بطور تقریبی حدود 4228 استارتاپ در سراسر جهان با ارزشی بالغ بر 219 میلیارد دلار
در حال فعالیت هستند. یک بررسی بر اساس آمارهای مؤسسه کافمن نیز در ایالات متحده
امریکا نشان داد که جوانان بین ۲۴ تا ۳۵ سال با ۵۴% مشارکت، بیشترین گروه سنی فعال در این عرصه را تشکیل میدهند.
این آمارها حاکی از آن است که افراد میانسال و حتی افراد مسن هم در این کشور با
مشارکت در ۴۶% استارتاپها
همچنان در پی کارآفرینی هستند.
در کشور ما نیز چند سالی است که استارتاپهای موفقی در زمینه های سرویسدهی
خدماتی و عمومی ظهور کردهاند. اما موفقیت این کسب و کارهای نوپا با اما و اگرهای
زیادی همراه بوده و چالشهای زیادی در موفقیت یک استارتاپ طی مراحل طفولیت و رشد و
رسیدن به بلوغ وجود دارد. بطوری که بیش از 90 درصد استارتاپهای شروع شده در زمینههای
مختلف قبل از رسیدن به غایت نهایی خود دچار ورشکستگی میشوند. دلایل
اصلی شکست استارتاپها را میتوان به دو دسته عوامل ثابت و متغیر تقسیمبندی کرد.
عوامل ثابت ناشی از ماهیت اینگونه فعالیتهای اقتصادی هستند و در واقع جزو عوامل
درونی هستند که برای موفقیت در این مسیر باید در رفع آنها کوشید. این عوامل بطور
عمده ناشی از پرریسک بودن این حوزه، تیمبندی نادرست، برآورده نشدن نیازهای بازار
و مشتریان، فقدان طرح کسب و کار منسجم، بازاریابی ضعیف و ورود زود هنگام به بازار،
نادیده گرفتن رقبا و غیره هستند. اما علاوه بر این عوامل ثابت و ماهوی، فاکتورهای
تأثیرگذار خارجی زیادی نیز وجود دارند که موفقیت این حرکتهای نوآورانه را تحت
تأثیر قرار میدهند که در این مجال به عنوان مشکلات استارتاپهای ایرانی مورد
بررسی قرار میگیرند.
اولین و مهمترین چالشی که استارتاپهای ایرانی با آن مواجه هستند مشکل
تأمین سرمایه چه در بخش شروع به فعالیت یک استارتاپ و چه در مرحله تجاریسازی آن
است. معمولاً با توجه به کم بودن سرمایه اولیه لازم برای شروع، مشکل اصلی استارتاپها
بیشتر در بخش رشد و تجاریسازی ایده است که نیاز به سرمایهگذاری کلان و سرمایهگذاران
ریسکپذیر است و بسیاری از استارتاپها موفق به تأمین سرمایه برای این بخش نمیشوند
و پشتیبانی مناسبی برای این منظور هنوز در داخل کشور و در این عرصه صورت نمیگیرد. دلیل عمده این موضوع، نگاه سنتی سرمایهگذاران،
سازمانها و نهادهای مربوطه در داخل کشور است.
با توجه به اینکه رسیدن به سود سرمایهگذاری در استارتاپها به یک دوره
هفت الی 10 ساله نیاز دارد از اینرو بسیاری از سرمایهگذاران با توجه به دیربازده
بودن و ریسکهای همراه با این فعالیتها حاضر به سرمایهگذاری در این حوزه نیستند.
از طرف دیگر مشکل عدم پذیرش راهکارها و محصولات فناورانه و نوین و اصرار به راه حلهای
سنتی و قدیمی و همچنین انحصار در بخشهای مختلف بویژه در بخشهای صنعتی، تجاریسازی
و ورود به بازار را برای استارتاپهای ایرانی با مشکل مواجه میکند و سودآوری آنها
را به تأخیر میاندازد. از اینرو توصیه میشود تمامی استارتاپها، امکانسنجی
پذیرش مشتری را در مراحل ابتدایی استارتاپها به عنوان یک اصل آغازین انجام دهند.
دومین مشکلی که در این زمینه وجود دارد، صدور مجوزهای مربوطه، بوروکراسی پیچیده و
عدم همکاریهای بین سازمانی مؤثر است که در بیشتر مواقع استارتاپها را به جای
فعالیت در حوزه تخصصی، درگیر مسائل پیش پا افتاده و قوانین دست و پا گیر میکند.
مسائل ثبتی و کپیرایت نیز از دیگر مشکلاتی است که حقوق بنیانگذاران و مؤسسان
استارتاپها را تحت تأثیر قرار میدهد. نبود
زیرساختهای فنی و فناوریهای اطلاعات و ارتباطات مناسب نیز مانند سرعت اینترنت و
اعمال محدودیت در فضای مجازی از جمله عواملی است که کار کردن در این حوزه را با
مشکلاتی همراه ساخته است. از طرف دیگر چنین خدماتی نسبت به کشورهای دیگر وضعیت
چندان مطلوبی ندارد و هزینههای مازادی را بر دوش شرکتهای نوپا تحمیل میکند. از
دیگر مشکلات موجود در این زمینه میتوان به نارکارآمدی سیستم آموزشی کشور در تربیت
افراد و نیروهای متخصص در این حوزه اشاره کرد و این موضوع باعث شده است که مقالهگرایی
و مدرکگرایی صرف در دانشگاههای کشور جایگزین خلاقیت و توانمندی لازم در امر
تولید و فعالیتهای عملی شود. به گونهای که بسیاری از دانشآموختگان کشور در حوزه
بازار،اطلاعات و سواد کافی را ندارند و نیاز به حمایتهای مشاورهای و کسب و کاری
در حوزه بازار قویاً احساس میشود. مشکلات فرهنگی و اجتماعی نیز از موانع رشد کسب
و کارهای نوپا در کشور محسوب میشوند. برخلاف کشورهای دیگر، هنوز فرهنگ
و روحیه کارآفرینی آنچنان که باید و شاید در تفکر مردم به عنوان یک حرفه و مسیر
شغلی جا نیفتاده است. هر چند در سالهای اخیر پیشرفتهای زیادی در این بخش ایجاد
شده است و شاهد تکاپوی مراکز علمی و صنعتی کشور در این زمینه هستیم. سیاستگذاریهای
حاکمیتی و دولتی نیز با اینکه میتواند به عنوان یک عنصر مؤثر در تسهیل موفقیت
اینگونه شرکتها کارساز باشد ولی سیاستگذاری غلط در بسیاری از موارد امکان رقابت
استارتاپهای ایرانی را با رقبای خارجی تحت تأثیر قرار میدهد. اتکا و تمرکز محض
بر اقتصاد نفتی، عدم حمایت کافی از بخشهای تولیدی و انحصارطلبی مراکز دولتی، نبود
برنامهای مدون و جامع برای حمایت از استارتاپهای بومی انگیزه کافی را برای
فعالیت در این حوزه به طرز چشمگیری کاهش میدهد. از آنجا که یکی از مشکلات حال
حاضر کشور بیکاری و پایین بودن سرانه تولید است به نظر میرسد با حمایت مؤثر و رفع
مشکلات فوقالذکر در راستای موفقیت و رشد استارتاپهای کشور بتوان در حل این
مشکلات موفق بود. در نهایت محدودیت در دسترسی به بازارهای جهانی بویژه برای شرکتهای
دانشبنیان در تأمین مواد و نیازهای مربوطه، محدودیت در صادرات کالاهای تولیدی،
نبود کانالهای مالی مؤثر و غیره بویژه در شرایط تحریمی حاضر مشکلات عدیدهای را
در رشد و توسعه استارتاپها اعمال
کرده است.
وجود این مشکلات و موانع در این حوزه با توجه به ماهیت و جدید بودن این
فضا و همچنین نبود تجربه قبلی و کافی امری کاملاً طبیعی است. با این حال شناخت و
ارائه راهحل برای این مشکلات میتواند منجر به رشد و شکوفایی هر چه بیشتر
استارتاپهای ایرانی شده و حتی کسب و کارهای قدیمی را هم تحتتأثیر قرار بدهد. بنابراین
امید است با حل این موانع و مشکلات با همکاری و همت بخش خصوصی، نهادهای دولتی و
تلاشهای عمومی و مردمی، مسیر رشد استارتاپهای ایرانی هموار شده و در آینده نزدیک
بتوان به اهداف فرامنطقهای و جهانی در این زمینه دست یافت.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران ، تاریخ انتشار 7 آذر 97، شماره: 6934