ابتدا باید ببینیم عامل اینکه سیستم علاقهای به اصلاح و تغییر ندارد چیست. مثلاً چرا مدیران عامل بانکها علاقهای به استانداردسازی و اصلاح نداشتهاند. چون اگر با یک روند منطقی و عقلانی تن به اصلاح ندهیم، در نهایت نظامات بینالمللی حتماً برای انجام اصلاح ساختار، فشار وارد میکند اما این روش کار باعث میشود تا اولاً همیشه چند قدم عقب باشیم، دوماً همواره این اصلاح را با هزینه بیشتر انجام دهیم.

شعار سال : علیرضا ساعدی در گفتوگو با تجارتفردا به بهانه اصلاح و بهسازی ورزشگاه آزادی با فشار خارجی از چرخههای معیوب درونزا و عدم تمایل به اصلاح در نظامات مدیریتی کشور میگوید:
این هنر سیاستگذار است که بتواند برای به نتیجه رسیدن اصلاح، مکانیسمی را برگزیند که نفع ذینفعان موجود را بهکل از بین نبرد اما منافع دیگران را هم تامین یا به عبارتی حداکثر کند و به قول نظریهپردازان نظریه بازی وضعیت برد-برد را حاکم کند. البته باید تاکید کرد که در کشور ما پیدا کردن این راهکار بسیار سخت است، زیرا از نظر اقتصاد سیاسی تقریباً غیرممکن است که بتوان ذینفعان کنونی را کاملاً کنار گذاشت و ذینفعان جدید وارد کرد.
ابتدا باید ببینیم عامل اینکه سیستم علاقهای به اصلاح و تغییر ندارد چیست. مثلاً چرا مدیران عامل بانکها علاقهای به استانداردسازی و اصلاح نداشتهاند. چون اگر با یک روند منطقی و عقلانی تن به اصلاح ندهیم، در نهایت نظامات بینالمللی حتماً برای انجام اصلاح ساختار، فشار وارد میکند اما این روش کار باعث میشود تا اولاً همیشه چند قدم عقب باشیم، دوماً همواره این اصلاح را با هزینه بیشتر انجام دهیم.
در سیستم کنونی ما، عملکرد مدیر ارزیابی نمیشود و در برابر این عملکرد پاسخگویی وجود ندارد. در این شرایط ایجاد شفافیت و کارکرد بر اساس استانداردهای روز میتواند به زیان مدیران باشد. به طور قطع مدیرعامل یک بانک علاقه ندارد استانداردی را اجرا کند که بر اساس آن مشخص شود بانک کفایت سرمایه ندارد و از روز بعد با یورش سپردهگذاران مواجه شود. در واقع وضعیت بهگونهای است که مولفههای عقلانی در یک سیستم معمول، در سیستم ما غیرعقلانی مینماید. در چنین سازوکاری حتی ممکن است مدیری بر اساس خیر عمومی ترجیح دهد شفافیت نداشته باشد.
در کشور ما هر مشق اشتباهی با پول نفت پاک یا پنهان شده است. نفت همواره بدهی حکمرانی به رایدهندگان را دیر یا زود تسویه کرده اما آنچه نتوانسته است حل کند و از دیدها پنهان مانده، فرسایش سیستمهاست. چندین دهه است که ساختارها و سازوکارها برپا و فعال است اما اصلاحی در آن صورت نگرفته. این ساختارها اگرچه اشتباهاتش را با پول نفت پوشانده و اندود کرده اما شاکلهاش سست و از درون تهی شده است. نتیجه اینکه مطالعات صورتگرفته (مطالعات دکتر حسن درگاهی) نشان میدهد که در تابع تولید ایران ضریب بهرهوری به شدت کاهش پیدا کرده است.
شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از فضای مجازی