شعار سال: در ساختار نظام آموزشی ایران، دانشآموزان
تنها نقشی پذیرنده و مطیع دارند و تنها مرجع صدور مفاهیم، معلمان به عنوان
نمایندگان سیستم آموزشی هستند. این ساختار یکبعدی صدور از یک
طرف و پذیرش از طرف دیگر فاقد هرگونه حق اعتراض و پرسش است و همواره دانشآموزان باید
در حال جزوهبرداری و خوانش باشند و هیچ نقش مهمی در امر آموزش فکری، علمی و
تربیتی خود ندارند. سیستمهایی که اعتراض و پرسش را
به هر دلیل از درون خود حذف میکنند، از یک سو راه را برای خودرایی علمی
صادرکنندگان علم باز میگذارند و از سوی دیگر دانشآموزانی مطیع پدید میآورد که
حتی پس از ورود به جامعه نیز فاقد تفکر مستقل از سیستم هستند و حق اعتراض و سؤال
را از خود ساقط میدانند. از مدارس تا دانشگاهها همه چیز در جزوههای مشخصی که از
قبل تهیه میشود، در اختیار دانشآموزان قرار میگیرد و هیچگونه اندیشه متفاوتی
در این سیستم راهی ندارد. معلمان نیز تبدیل به چکشهایی میشوند که به عنوان تنها
مرجع صدور آموزهها با قدرت همهچیز را بر ذهن افراد از کودکی میکوبند تا تفکر
آنها را شکل دهند.
در چنین ساختاری هیچ نظر مخالف و اعتراضی قابل تحمل نیست و هرگونه
اعتراض با اخراج از کلاس، کمشدن نمره و... همراه است. این نظام آموزشی از همان
ابتدا در حال تولید تودههای اجتماعی است. در این ساختار باید یکی مثل همه باشد.
تودهها که با فشار بر کل کمّی دانشآموزان تولید میشوند، در عمل نوعی تفکر را به
دلیل کثرت، کیفی میکنند؛ مطیعبودن. زیرا هرگونه تفاوت و تمایز با دیگران با
برخورد و تنبیه مواجه میشود و از همان ابتدا افراد یاد میگیرند که باید سرنوشتی
ازپیشمحتوم را بپذیرند و درخصوص مشکلات، تناقضها یا ضعفها هیچگونه سؤالی
نداشته باشند.
درعینحال قدرتی که این سیستم به نمایندههای خود میدهد افرادی پدید
میآورد که برخلاف ظاهر علمی، توان پذیرش هیچگونه نظر مخالفی را ندارند و هرگونه
اعتراض به دلیل تفکری که در فرد شکل گرفته و خود را دانای کل یک کلاس میداند، بیدرنگ
با خشونت و تنبیه طرف مقابل سرکوب میشود. نظام آموزشی ایران به دلیل بستهبودن
ساختار آموزش هیچگونه تفکر جدیدی را نمیپذیرد برای همین یک نظام یکبعدی
است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 11 آذر 97، شماره: 3305