شعار سال: پزشك در كار معلم، معلم در كار صنعتگر،
صنعتگر در كار سياستمدار، سياستمدار در كار جامعهشناس و... همه و همه به گونهاي
مطالبهگرانه در حوزههاي تخصصي همديگر وارد میشوند و ارائه فرضيه و نظر پيشنهاد
میدهند و اين بيگمان نتيجه رويكردهاي غلطي است كه بر جامعه سلطه كرده است
(رويكردهايي كه از آخر به اول برنامهريزي شدند). در برنامههاي دولتهاي روي كار
آمده رعايت حقوق شهروندي و بهرهمندي مردم از امكانات و نيازهاي اوليه و رفاهي از
بديهي ترين سياستهايي است كه در دهه اخير در ايران به آنها توجه خاصي شده است اما
در همين برنامههاي خوشنام و در خور جهاني نگريسته شدن، در مسير اشتباهي گام
برداشته شده است. انتظار يادگيري مطلوب و كارآمد از دانشآموزان زماني به ثمر مینشيند
كه معلم، آموزشي شايسته و با نتيجه داشته
باشد.
اگر معلمي از همان
روز اول برنامه كلاس خود را براي كسب نتايج خوب پي ريزي كند و پيوسته از دانش
آموزان بخواهد كه براي كسب نمره
بالاتر و پيشرفت در امور درسي تلاش
كنند اما خودش كه نقش اصلي و محور فعال كلاس درس است، هيچ انگيزش و حركتي براي
تسهيل مسير دانش آموزانش نداشته باشد، اين
میشود كه كلاس بدون خروجي مطلوب به پايان میرسد. اين مثال را به جامعه تعميم
دهيد كه دولت دم از حقوق شهروندي میزند اما در هيچ انگارهاي از حوزههاي فعاليتش
نمیتوان آن را ديد؛ نه مسير را آماده میكند و نه محتواي ارزشي براي اين مسير
دارد.
در حال حاضر در نقطهاي ايستادهايم كه هر روز در رسانه، فضاي عمومي
جامعه، مدارس، دانشگاه و...
تاكيد بر رعايت حقوق شهروندي میشود و در هر برنامه
و فضايي كه مهيا باشد از حقوق شهروندي و بشر میگويند.
اما به دقت كه بررسي شود آنچه بيشتر به چشم میآيد تنها الفاظ و كلمات زيبايي است
كه گاه گاهي از لسان سياستمداران و دولتمردان شنيده میشود. جملاتي كه براي آن هيچ
اقدامي انجام
نمیگيرد و فقط ژست آن را به خود میگيرند. رعايت حقوق شهروندي را بايد از درون
دولتها و برنامهها پيگيري كرد. شايد زياد هم به ذهن خطور نكند اما عدم رعايت
حقوق شهروندي را میتوان در ناوگان حمل و نقل شهري مشاهده كرد كه نه راننده ايمن
به حد نصاب دارند و نه وسيله نقليه سالم به حد كفاف. هر روز از حقوق شهروندي میگويند
اما سرماي هوا در مدارس كشته میگيرد و در دانشگاهها مسير ناهموار و اتوبوس معيوب.
اگر حفظ جان دانش آموزان و دانشجويان، مدارس ايمن و
برخوردار، عدالت آموزشي، فرصت برابر، كارگاهها و آزمايشگاههاي
دانشگاهي مجهز، آموزش مهارتهاي خود مراقبتي در مدارس، سلامتي و ايمني سرويسهاي
حمل و نقل و...جزء حقوق شهروندي محسوب نمیشود، پس دقيقا
حقوق شهروندي و اجتماعي چه مولفههايي میتواند داشته باشد كه در كشور بخوبي رعايت
میشود و ما از آن بي خبريم. اگر استاد دانشگاه علم و صنعت داراي دكتري برق يا آن
استاد دانشگاه تهران داراي دكتري علوم سياسي قبل از آنكه وارد حوزه آموزش عمومي میشدند،
كمي در همان آموزش عالي چالشها را به زبان دانشجويي بيان میكردند و مطالبات را
به گوش مسئولين میرساندند شايد امروز آن قدر سوزش دل از اين نبود كه چرا متخصصان
آموزش عالي در رسانه و جامعه، عدم وجود عدالت و امكانات را در آموزش عمومي فرياد
میزنند اما از خلأهاي آموزش عالي و نبود امكانات سخني به ميان
نمیآورند.
متاسفانه آموزش عالي امروز كشور در كنار تمام پيشرفتهايي كه داشته در
بحث درخواست هاي دانشجويي و رعايت آرمانهاي آنان بسيار كوتاهي كرده و عملكرد قابل
دفاعي نداشته است. به صاحبنظران آموزش عالي پيشنهاد میشود كمي از فضاي آموزشي
عمومي و شانتاژهاي آن كه عقبه
فكري سياسي بازي را به ذهن مینشاند، دور شوند و دانشجويان دانشگاههاي كشور را به
داشتن حاميان اجتماعي، سياسي
و فرهنگي نويد بخشند. با توجه به سخنان شاهدان حادثه دلخراشي كه در دانشگاه آزاد
واحد علوم و تحقيقات رخ داد، بي گمان
بايد گفت اين قبيل اتفاقات ناگوار ثمره عدم ديده شدن و شنيده شدن مطالبات دانشجويي
است.
آتشي كه در دبستان اسوه حسنه زاهدان زده شد، اتوبوسي كه در
دانشگاه آزاد علوم و تحقيقات دچار حادثه شد، گزارشهاي آزار جنسي كه از مدارس به
گوش میرسد و... وزيري كه از يارانه بي مقدار مردم مايه میگذارد و رييس دانشگاهي
كه چندين شغله است و لنگ پوشيدن را به مردم پيشنهاد میدهد، همه اينها و آن ديگرها
كه مخفي میماند و جامعه از آن مطلع نمیشود، گواه اين است كه در اين مملكت زماني
میتوان از حقوق شهروندي و حق بشري
سخن به زبان آورد كه اين اتفاقات ناخوشايند رخ ندهد و همگان در رفاه و آسايش باشند. كلام آخر آنكه تا زماني كه حال آموزش عمومي و آموزش
عالي كشور تا اين حد خراب باشد، نمیتوان دم از توسعه و پيشرفت زد. گامها را براي
توسعه پايدار از رعايت
اجتماعي حق بشر آغاز كنيد نه از توان نظامي و موشك پراني و...
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه مردم سالاری، تاریخ انتشار 6 دی 97، شماره: 4776