شعارسال: به مذاکرات «آستانه» اشاره کردید. تدوین پیشنویس قانون اساسی سوریه در چه مرحلهای است و چرا مسکوت مانده است؟
غربیها تلاش میکنند، مذاکرات «آستانه» را به شکست بکشانند؛ اما اجازه این کار را نخواهیم داد. زیرا ارتقای سطح امنیت و ثبات سوریه، مرهون تلاشهای روسیه و ایران و ترکیه است و هیچیک از این سه کشور همپیمان، مشکلی در مورد کمیسیون قانون اساسی و اعضای آن ندارند و طرح مشترک خود را تحویل نمایندگان محترم سازمان ملل در امور سوریه دادهاند اما مورد پذیرش آنها واقع نشد. به اعتقاد من علت رد این طرح مشترک، فشارهای امریکا و متحدانش بر نمایندگان سازمان ملل در امور سوریه بود. زیرا واشنگتن و متحدانش مایل نیستند، در شرایطی که مذاکرات «ژنو» به نتیجه نرسیده، مذاکرات «آستانه» موفق شود. درواقع آنان به موفقیت مذاکرات «آستانه» حسادت میکنند. بااینحال امیدواریم با شروع به کار آقای «گییر پدرسن»، بهعنوان نماینده جدید سازمان ملل در امور سوریه، فعالیتها از سرگرفته شود؛ بویژه که قرار است ایشان سفرهایی به روسیه و سایر کشورهای منطقه داشته باشند.
تحلیل شما از صدور فرمان خروج امریکا از سوریه چیست؟ آیا این خروج، پیشپرده استراتژی جدید امریکا برای کاهش حضور نظامی در منطقه است یا خروجی تاکتیکی است که با هدف خیز ترامپ برای اقدام تهاجمی دیگری در منطقه انجام شده است؟
روسیه بارها تأکید کرده فقط نیروهایی حق حضور نظامی در یک کشور را دارند که مقامات قانونی آن کشور، چنین درخواستی را مطرح کرده باشند. دمشق از مسکو و تهران درخواست کمک و اعزام نیرو کرد. بههمین دلیل حضور مسکو و تهران در خاک سوریه قانونی و منطبق با قواعد حقوق بینالملل است. اما با توجه به اینکه دولت سوریه درخواست مشابهی از ایالاتمتحده نداشته است، حضور نظامی امریکا در سوریه غیرقانونی و نقض آشکار حقوق بینالملل است. من به چند دلیل خروج واقعی امریکا از خاک سوریه را باور ندارم. اول اینکه اگر قرار است چنین خروجی، اجرایی شود، آینده پایگاه نظامی امریکا در «التنف» چه خواهد شد؟ دوم آنکه آینده مناطق شمالی سوریه و بویژه منطقه اطراف «فرات» نامشخص خواهد ماند. البته ما در حال تلاش برای حل مسائل این منطقه با محوریت حفظ تمامیت ارضی سوریه هستیم و با تمامی کسانی که در این منطقه هستند، از کردها گرفته تا ترکیه و ایران، در حال مذاکره هستیم. نگاه شخص من به فرجام این مذاکرات خوشبینانه است اما درمجموع، بهصداقت امریکاییها در اجرای وعده خروج نظامی از سوریه اعتماد ندارم.
گفتید با کردهای سوریه هم در حال مذاکره هستید. وضعیت کنونی آنان را چگونه ارزیابی میکنید؟ بهنظر شما آیا دولت سوریه برای حفظ تمامیت ارضی و وحدت ملی حاضر خواهد شد امتیازهایی مشابه آنچه دولت بغداد به کردهای عراقی داد را به کردهای سوری بدهد؟ یا از تحولات آینده، بوی جنگ در سوریه به مشامتان میرسد؟ اگر دولت سوریه و کردهای این کشور وارد فاز درگیری نظامی شوند، مسکو چه موضعی در قبال طرفین اتخاذ خواهد کرد؟
تمام کشورها باید به تمامیت ارضی جمهوری عربی سوریه احترام بگذارند. کردهای سوریه در شروع بحران این کشور مرتکب اشتباه شدند. آنها بهدلیل اعتماد بیشازحد به امریکا، رودرروی دولت خود قرار گرفتند. اما گذر زمان و بویژه ادعای ترامپ درباره خروج از سوریه -که باید آن را خروج احتمالی نامید زیرا تحقق آن هنوز نامشخص است- به کردهای سوری ثابت کرد، امریکاییها قابلاعتماد نیستند. بههمین دلیل، بعد از اینکه ترکیه اعلام کرد به سمت «منبج» و سایر مناطق کردنشین حرکت خواهند کرد، کردها مطمئن شدند، امریکا کمکی به آنها نخواهد کرد. بنابراین به انجام مذاکرات با دولت مرکزی سوریه علاقه نشان دادند. ما باید یک بار دیگر تأکید کنیم بهترین راهحل، خروج کردها از بخشهای عربی سوریه و بازگشت آنان به مناطق کردنشین است. کنترل بخشهایی که در حال حاضر مورد مناقشه ترکیه است، باید به ارتش سوریه واگذار شود. چون این مناطق بخشی از خاک سوریه هستند وباید به تمامیت ارضی این کشور احترام گذاشت. این حق دمشق است که کردهای خود را در سرزمینهای سوریه حفظ کند و اگر این اتفاق رخ دهد، نگرانی ترکیه هم بابت فعالیت کردهای سوریه که ازنظر آنکارا تروریست هستند، برطرف خواهد شد.
موضع روسیه را از زوایای مختلف تشریح کردید اما از آینده و منافع کردهای سوریه سخنی نگفتید...
روسیه از مذاکرات کردها و عربهای سوریه حمایت میکند و با همه طرفها در تماس است. زیرا هدف ما بازگرداندن صلح و ثبات به سوریه است. بنابراین معتقدیم دولت سوریه باید منافع کردها را هم در نظر بگیرد. ما نمیتوانیم به آنها دیکته کنیم، چگونه تصمیم بگیرند. عربها و کردهای سوریه خود باید مذاکره کنند و بهتفاهم و توافق برسند. مذاکره باید بدون فشار و البته با محوریت حفظ تمامیت ارضی سوریه برگزار شود. این همان موضعی است که ما بارها در نشستهای «آستانه» مطرح و تأکید کردهایم خود سوریها باید در مورد آینده کشورشان تصمیم بگیرند و تنها کاری که ما باید انجام دهیم کمک به آنان است.
وقتی سخن از سوریه و خروج امریکا از خاک این کشور به میان میآید، خواهناخواه بحث به اسرائیل نیز کشیده میشود. 15 سرباز روسیه در جریان حملات اسرائیل در سوریه جان خود را از دست دادند. با این حال، واکنش روسیه کنترل شده بود و کرملین همچنان که بارها اعلام کرده، خواستار تداوم روابط دیپلماتیک خود با اسرائیل است. این در حالی است که ایران بهعنوان متحد استراتژیک روسیه، همواره روابط تنشآلودی با اسرائیل داشته و تلآویو نیز همواره جمهوری اسلامی را از اهداف اصلی دیپلماسی خصمانه و تهاجمی خود معرفی کرده است. با توجه به این واقعیتها، برنامه دیپلماسی روسیه برای تنظیم روابط همزمان خود با ایران و اسرائیل درگیر تنش متقابل چیست؟ بویژه آنکه مسکو دارای نفوذ بالایی در سوریه است و تهران و تلآویو، اهداف و منافع متفاوتی در این کشور تعقیب میکنند...
دیپلماسی روسیه با سایر کشورهای حاضر در منطقه، تفاوت بزرگی دارد. مسکو با همه کشورها، گروهها و جناحهای سیاسی منطقه در تماس و ارتباط است. در یمن، هم با حوثیها در تماس هستیم و هم با دولت منصور هادی. با همین رویکرد تماس همزمانی با اسرائیل، جهاد اسلامی، حزبالله لبنان و... داریم. این ویژگی منحصر بهفرد روسیه است که با همه طرفهای درگیر بحران ارتباط برقرار میکند و کانالهای ارتباطی خود را با همه طرفین مناقشات حفظ و آنان را به خویشتنداری فرا میخواند تا امکان برقراری صلح و ثبات منطقهای افزایش یابد. البته طبیعی است، گاهی ارتباطات ما با طرفین مناقشهها به نتایج خوبی میرسد اما رسانهای کردن آنها را به مصلحت نمیدانیم؛ سیاست پشت پرده خیلی مهم است.
اماعملکرد اسرائیل انتقاد جامعه جهانی را برانگیخته تاحدی که برخی کشورهای اروپایی که متحد سنتی اسرائیل محسوب میشوند، مرزبندیهایی با تل آویو داشتهاند و درمواردی در مجامع بینالمللی به نفع فلسطینیها رأی دادهاند. در چنین شرایطی این سؤال همچنان بیپاسخ مانده که چرا مسکو روی ریل حمایت از اسرائیل حرکت میکند و محدودیتی در مناسبات خود با تلآویو ایجاد نمیکند؟
همانطور که گفتم ما با همه روابط خوبی داریم و اسرائیل هم یکی از آنها است. ما علاقه نداریم روابط ایران و اسرائیل، ایران و لبنان، ایران و سوریه و ایران و هرجای دیگری آمیخته به تنش باشد. ولی این به آن معنا نیست که بخواهیم با ایران علیه اسرائیل یا با اسرائیل علیه ایران متحد شویم. نگران روابط خوب ما با اسرائیل نباشید. همان طورکه ما نگران روابط خوب شما با اوکراین نیستیم.
تفاوت اوکراین و اسرائیل زیاد است. ما با اوکراین روابط خوبی داریم و وقتی مسألهای مثل بحران «کریمه» بروز کرد، ایران تلاش کرد، ضمن احترام به تمامیت ارضی کشورها، برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر از محکوم کردن روسیه در سازمان ملل اجتناب کند...
اما وقتی اوکراین در مورد نقض حقوق بشر در کریمه قطعنامه پیشنهادی به سازمان ملل ارائه داد، ایران میتوانست رأی ممتنع دهد و ما هم تشکر میکردیم. اما رأی تهران ممتنع نبود و جلسه را برای اینکه هیچ رأیی ندهد، ترک کرد. البته همانطور که گفتم ما نگران روابط ایران با اوکراین نیستیم. شما هم نگران روابط ما با اسرائیل و عربستان نباشید.
از عربستان گفتید. اتفاقاً یکی از انتقادهای رسانههای غربی از روسیه به موضع مسکو در پرونده قتل خاشقچی مربوط است. درحالی که کشورهای بسیاری با استناد به فیلمهای منتشر شده و مدارک و شواهد موجود، مقامات عالیرتبه «ریاض» را مسئول صدور فرمان و اجرای قتل «خاشقچی» میدانستند و سعودیها را بابت این قتل فجیع محکوم میکردند. روسیه مدتی سکوت پیشه کرد و درنهایت، سخنگوی رئیس جمهوری روسیه اعلام کرد: «دلیلی وجود ندارد که روسیه به سخنان پادشاه عربستان مبنی بر بیاطلاعی او از قتل جمال خاشقچی در ترکیه شک کند». علاوه براین، انتشار تصاویر دست دادن پوتین با بن سلمان در حاشیه نشست گروه 20 نیز انتقادهای بسیاری برانگیخت. علت موضع متفاوت روسیه نسبت به سعودیها در پرونده قتل «خاشقچی» چه بود؟
هنوز هیچ حکمی صادر نشده و نتیجه پرونده نیز اعلام نشده است. چرا پوتین نباید با محمد بن سلمان دست بدهد؟ ما مشکلی نمیبینیم...
اما ازنظر افکارعمومی جهانی و حتی رهبران بسیاری از کشورها، رد پای دولت سعودی در این پرونده کاملاً پررنگ است و اسنادی که ترکیه منتشر میکند، ، تأییدکننده نقش دولت سعودی در این قتل است.
فقط یک پاسخ دارم. رسیدگی به این پرونده هنوز در جریان است و حکمی صادر نشده است.
تعامل نزدیک نفتی روسیه و عربستان در شرایطی که ریاض درصدد ضربه زدن به شریان صادرات نفت ایران است، برخی منتقدان روسیه در ایران را حساس کرده است. پاسخ شما بهعنوان سفیر روسیه به منتقدان ایرانی چیست؟
بله. ما هم این انتقادات را شنیدیم و تأکید میکنم اینها شایعات هستند. من شایعه را دوست ندارم. بارها به دوستان ایرانیام گفتهام اگر در مورد اینگونه مسائل تردیدی دارید، بیایید و در تماسهای مستقیم و منظمی که بین وزیر نفت ایران و آقای الکساندر نوواک وزیر انرژی روسیه وجود دارد، مطرح کنید. لازم نیست برخی مسائل رسانهای شوند...
اما روال معمول این است که به ابهامات و شبهات پاسخ مستقیم و غیرمستقیم میدهند بویژه اگر مسأله مهم باشد...
شایعات و ابهامات را تبلیغات «بیبیسی» فارسی ایجاد کرده و به آنها دامن میزند. بنابراین نباید به آنها توجه کرد. «بیبیسی» فارسی یک شبکه معاند است و قابلاعتماد نیست.
بله «بیبیسی» فارسی معاند است اما بههرحال این شبهات وجود دارد آیا مسکو پاسخگویی به اتهامات را در دستور کار ندارد؟
مردم این شبکهها را میبینند و تحت تأثیر قرار میگیرند. اما ما تاکنون چیزی از مقامات ایران در این خصوص نشنیدهایم که بخواهیم روشنگری کنیم. فقط شایعات و ناراضی بودن یک عدهای از مردم و نه همه آنان را میشنویم و میبینیم. ضمن اینکه بخشی از این روشنگری به عهده ایران است. مقامات ایرانی هم میتوانند برای ایرانیان توضیح دهند که این شایعات بیپایه است.
یعنی معتقدید نیازی نیست روسیه به منتقدان ایرانی خود پاسخ دهد؟
ببینید من پیشنهادی برای حل این مسأله دارم که باید دید آیا ایران آنها را قبول کند یا نه. برای مثال الآن به هر هتلی در سراسر ایران بروید، میتوانید از تلویزیونهای داخل اتاقها؛ شبکههای «یورونیوز»، «رادیو فرانسه» و «دویچهوله» را به زبان انگلیسی ببینید. این شبکهها گرایشهای ضد روسی و گاه ضد ایرانی دارند. اما آزادانه در دسترس هستند. ما پیشنهاد کردیم و میکنیم با صدور مجوز قانونی لازم امکان دیدن شبکه «راشاتودی» به زبان انگلیسی در هتلهای ایران مهیا شود. امیدوارم طرف ایرانی این پیشنهاد را عملی کند تا مردم ایران و کسانی که این شبکهها را میبینند ازنظر هر دو طرف آگاه شوند.
برخی ایرانیان از کارنامه مناسبات روسیه با کشورمان ارزیابی تاریخی چندان مثبتی ندارند و در مواردی قضاوت آنان آمیخته به انتقاد نیز هست. برای ابهامزدایی از ذهنیت این گروه از ایرانیان منتقد چه راهکارهایی را مؤثر تلقی میکنید؟
یکی از اقدامات مفید در این زمینه گشایش مرکز فرهنگی روسیه در ایران است تا در آن نمایشگاههای مختلف بازشده یا کلاسهای آموزش زبان روسی و انگلیسی برگزار شود. همین الآن هم بسیاری از مردم علاقهمند به یادگیری زبان روسی هستند اما کلاسی از طرف سفارت برگزار نمیشود. این در حالی است که ایران دارای مراکز فرهنگی بسیاری در روسیه است. توازن بین روسیه و ایران در این زمینه کجاست؟ ما یک سال پیش این مسأله را مطرح کردیم اما هنوز هیچ پاسخی دریافت نکردهایم.
آیا با راهاندازی یک خانه فرهنگی نگاه ایرانیان منتقد تغییر میکند؟
این یک بخش است. کدام کشور بهاندازه روسیه در برجام به ایران کمک کرد؟
کمک مسکو به ایران در مذاکرات برجام، بارز و کارساز بود اما منتقدین هم روی بحث رأی دادن روسیه به چندین قطعنامههای تحریمی شورای امنیت علیه ایران انگشت میگذارند...
بله، اما آن رأیها دلایلی داشت.
چه دلایلی؟
آن سالها، دوره ویژهای در ایران بود، خود شما آن دوره را میپسندیدید؟ ببینید ما در مجامع بینالمللی مختلف سعی میکنیم از ایران حمایت کنیم. چه در موضوع حقوق بشر و چه مسائل دیگر. بهطور منظم و گاه حتی یک روز در میان طبق دستوری که از مسکو دارم، به وزارت خارجه ایران میروم. اطلاعاتی را میدهم و اطلاعاتی را میگیرم. آقای سنایی سفیر شما در مسکو هم بههمین شکل فعال است. ما متحدیم و از هم حمایت میکنیم و متقابلاً از حمایت ایرانیها در زمینههای مختلف هم تشکر میکنیم. اما درمجموع، جنبه اقتصادی و فرهنگی مناسبات دو کشور بسیار مهم است که امیدواریم در مسیر ارتقای سطح حرکت کنیم.
همانطور که فرمودید اقتصاد اهمیت زیادی در این خصوص دارد. ایران و روسیه، هر دو تحت تحریمهای امریکا هستند و رؤسای جمهور دو کشور بر ضرورت استفاده از پول ملی طرفین جهت دور زدن سیطره جهانی دلار و سهولت تجارت متقابل تأکید کردهاند. اجرایی کردن کاربرد پول ملی در مبادلات روسیه و ایران در چه مرحلهای است؟
کارهایی انجامشده، اما متأسفانه همچنان کارهای زیادی برای انجام دادن باقیمانده است. تماسهای منظمی با مسئولان بانکی ایران دارم. قرار است بعد از نوروز نشست کمیسیون مشترک ایران و روسیه در تهران برگزار شود که موضوعات مهمی در آن مطرح خواهد شد که یکی از آنها همین مسأله بانکی بین دو طرف است. طرف ایرانی چند گزینه پیشنهاد کرده که منتظر پاسخ وزیر انرژی روسیه به آنها هستیم و درنهایت این موارد در حاشیه نشست کمیسیون مشترک ایران و روسیه مورد بررسی قرار میگیرد.
ایران در قبال درآمد صادرات خود به روسیه برای خرید کالاهای روسی آزادی عمل خواهد داشت یا باید محدودیتهایی را مراعات کند؟
این بحثها هم در نشستی که گفتم مطرح خواهد شد. اجازه دهید تا آن زمان صبر کنیم.
شما سال گذشته در گفتوگویی اعلام کردید سهم ایران از واردات روسیه معادل یک درصد است و این رقم باید افزایش یابد. پسازآن نیز مقامات ایران و روسیه هدفگذاری خود را بر تجارت ۱۰ میلیارد دلاری میان دو کشور اعلام کردند. در حال حاضر چه گامهایی برای تحقق این هدف برداشتهشده است؟
متأسفانه آنچه در نظر داشتیم محقق نشد. آماری که ما داریم و البته ضدونقیض است، نشان میدهد، تجارت کالای ایران و روسیه به یک میلیارد و 260 میلیون دلار رسیده است. این رقم اصلاً قابلقبول نیست و من خیلی ناراحت هستم که هنوز به اهداف ما نرسیدیم. این وضعیت ناخوشایند باید کاملاً تغییر کند. ما چند پروژه داریم که امیدوارم از امسال اجرایی شود. پروژههایی مثل پروژه نیروگاه حرارتی سیریک در استان هرمزگان، پروژه یک میلیارد و 200 میلیون یورویی برقرسانی خط راهآهن گرمسار- اینچه برون و فاز دو نیروگاه بوشهر. علاوه بر اینها چند پروژه جدید دیگر هم داریم. اواخر سال میلادی آقای اردکانیان وزیر محترم نیرو به روسیه سفر کردند و مذاکرات خوبی با نتایجی مثبت برگزار شد. امیدوارم این سفرها و تعامل دوجانبه که بسیار مفید هستند، افزایش یابد. من به آینده روابط و تعاملات دوجانبه روسیه و ایران بسیار خوشبین هستم.
از فاز دو نیروگاه هستهای بوشهر بهعنوان یکی از پروژههای مهم هدفگذاری شده یاد کردید. متأسفانه تحویل فاز اول این نیروگاه توسط کارشناسان روسی سالها طول کشید و این تأخیرهای مکرر باعث انتقاد ایرانیان شد آیا میتوانیم به رعایت زمانبندی توافقی برای تحویل فاز دو نیروگاه بوشهر هستهای خوشبین باشیم؟
حق با شماست، تحویل فاز اول خیلی طول کشید. کار نیروگاه هستهای بوشهر ابتدا با آلمانها شروع شد. اما در جریان جنگ عراق و ایران، آلمانها از ایران فرار کردند و ما آمدیم. به خاطر دارم 25 سال پیش زمانی که سفیر نبودم و در قالب یک مأموریت 5 ساله به ایران آمدم، کارشناسان روسی در حال کار روی پروژه فاز اول نیروگاه بوشهر بودند و سعی میکردند با تجهیزات آلمانی بهجامانده، کار را ادامه دهند اما این تجهیزات برای پیشبرد کار کافی نبودند، بنابراین تجهیزات شوروی را آوردیم. آن زمان روسیه ضعیف بود زیرا مشکل فنی و مالی داشتیم و اینها باعث طولانی شدن کار شد. اما فاز دو و سه پروژهای کاملاً روسی است و مشکلات فاز اول را نخواهند داشت و امیدواریم مطابق پیشبینیها و زمانبندیها کار را به سرانجام رسانده و تحویل ایران دهیم. مقامات عالیرتبه سازمان انرژی اتمی ایران و روسیه، تعامل خوب و تماسهای منظمی با یکدیگر دارند. بنابراین امیدوارم این پروژههای مشترک بخوبی پیش بروند.
روسیه و چین اتحاد اقتصادی قدرتمندی برقرار کردهاند. با توجه به تحریمهایی که ایران و روسیه با آن مواجه هستند، احتمال تشکیل اتحاد اقتصادی سهجانبهای ایران، روسیه و چین را چقدر جدی میدانید؟
تحریمها غیرقانونی است و آنها را محکوم میکنیم. ما برای روابط اقتصادی با ایران منتظر مجوز امریکا نیستیم. ما کشوری مستقل هستیم و روابط اقتصادی خود را با هر کشوری که بخواهیم، ازجمله ایران دنبال میکنیم. در حال حاضر نیز ما با ایران همکاری دوجانبه داریم و تلاش میکنیم طبق توافقنامهای که سال گذشته در خصوص تجارت آزاد ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا به امضا رسید، با تهران تعامل داشته باشیم.
ایران و روسیه در مورد ثبات و امنیت افغانستان نگرانیهایی مشترک دارند و هر دو مصمم هستند به حل بحران این کشور یاری برسانند. روسیه همانند ایران که چندی پیش وارد مذاکره با طالبان شد، چند ماه قبل تلاش کرد، نشستهایی با طالبان برگزار کند که با مخالف دولت مواجه شد و نهایتاً این نشستهای موردنظر روسیه برگزار نشد. پسازاین ناکامی، چشمانداز حل بحران افغانستان را چگونه میبینید؟
ابتدا اجازه بدهید از تجربه تلخ شخصی خودم درباره افغانستان برای شما بگویم. من در زمان شوروی و بعد از فروپاشی شوروی در سفارت روسیه در کابل کار میکردم. بعدازآن در کنسولگری روسیه در مزار شریف کارکردم و از همین رو بخوبی میبینم امریکا و متحدانش که 17 سال است وارد افغانستان شدهاند، در حال تکرار اشتباهات اتحاد جماهیر شوروی هستند. افغانستان تبدیل به باتلاق امریکا شده است و کاخ سفید تلاش میکند به هر ترتیب ممکن، نظامیان خود را از این کشور خارج کند. به همین دلیل «زلمای خلیلزاد» را که در افغانستان سفیر بوده و تجربه خوبی در مسائل این کشور دارد، مأمور کرد، راهحلی برای خروج امریکاییها از افغانستان پیدا کند. در این میان، ژنرال «جوزف دانفورد»، رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا هم بخوبی تشخیص داد و اعتراف کرد که نمیتوان طالبان را در جنگ شکست داد. بنابراین امریکا وارد مذاکره با طالبان در دوحه و ابوظبی شد، مذاکرهای که عربستان و امارات و پاکستان هم در آن مشارکت دارند. البته ما هم با طالبان تماس داریم. نمایندگان آنها ماه نوامبر به مسکو آمدند و مذاکراتی انجام دادیم. ما خواهان مداخله در امور افغانستان نیستیم. یگانه آرزوی ما برقراری صلح و آرامش در افغانستان است و همراه کشورهای دوست همچون ایران به بازگشت صلح به افغانستان کمک کنیم و همچنین بر خروج امریکا از افغانستان تأکید داریم. اما واقعیتها را هم نمیتوان نادیده گرفت. طالبان آماده مذاکره با دولت افغانستان نیست و موانع پیچیدهای بر سر راه تحقق صلح در افغانستان وجود دارد. بویژه که دولت افغانستان نیز علیه کشورهایی که بر لزوم مشارکت طالبان در روند سیاسی تأکید دارند، موضعگیری کرده و آنها را به مداخله در امور داخلی افغانستان متهم میکند. این در حالی است که باید توجه داشت، نیرویی که در افغانستان صاحب نفوذ است و با داعش میجنگد، باید جایگاهی در ساختارهای آینده این کشور داشته باشد. علاوه بر این، حقوق تمامی قومیتها در افغانستان نیز باید حفظ شود.
آیا حضور داعش در افغانستان برای روسیه نگرانکننده است؟
ما نگران حضور داعش در افغانستان هستیم. اما نه از این بابت که تصور کنیم آنان قادرند فعالیتهای خود را به روسیه منتقل کنند. زیرا کشورهای دوست ما در شمال افغانستان هستند و مانع از تردد داعش خواهند بود. اما حضور داعش در افغانستان برای امنیت تمام منطقه نگرانکننده است. البته غربیها مدعی هستند ما در حال بزرگنمایی خطر داعش در افغانستان هستیم که ادعای ناروایی است. داعش در مناطق شمالی افغانستان مستقرشده است. ولی غرب این را نادیده میگیرد. ما این را به غربیها نیز گفتهایم که ازنظر ما سیاست آنها مقابل داعش در افغانستان مشکوک است. جناب سفیر از اختصاص وقت برای انجام گفتوگو و صبوریتان در پاسخگویی به سؤالات سپاسگزاریم و امیدواریم مناسبات تهران – مسکو در چارچوب تأمین منافع متقابل دو ملت تقویت شود.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از سایت خبری روزنامه ایران، تاریخ انتشار:29 دی 1397 ، کدخبر:498001 www.iran-newspaper.com،