پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۸۹۵۹۴
تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۱:۲۹
در روز چهارم مذاكرات صلح بين امريكايي ها و طالبان فهيم عابد 30 ساله و فاطيما فائضي 24 ساله گزارشگران افغان شاغل در دفتر نيويورك تايمز كابل از پشت ميز كارشان، غرق در تفكرات و روياها، به اين موضوع فكر مي كردند كه: «آيا واقعا اين اتفاق خواهد افتاد؟» سپس كنجكاو مي شدند كه: «يعني بعد چه مي شود؟»مردم افغانستان به وقوع لحظه بي نظير اعلام توافق صلح اميد بسته اند و براي آن لحظه روياپردازي مي كنند. او مي گويد: «بسياري از هم سن و سال هاي من هرگز دوران صلح را تجربه نكرده اند براي اينكه در افغانستان تجربه صلح را داشته باشي بايد تقريبا 50 ساله باشي. اكثر جوان هاي افغانستان روزهاي طالبان را به ياد دارند. تمام چيزي كه ما تاكنون مي دانيم زندگي كردن در يك كشور در حال جنگ است.

شعار سال: فهيم ناگهان سكوت را شكست و از فاطيما پرسيد: اگر صلح شود اولين كاري كه مي كني، چيست؟ فاطيما گفت: «بيرون مي روم و اسب سواري مي كنم.» آخرين باري كه اسب سواري كرده بود، يك دختر بچه روستايي بود اما حالا روستاي او تحت كنترل طالبان است و او حتي جرات رفتن به روستاي خود را ندارد. فاطيما ادامه داد: «بعد از آن به روستايم مي روم. تو چكار خواهي كرد؟»فهيم مكثي كرد و در حالي كه به دوردست خيره شده بود، گفت: «يك موتورسيكلت مي خرم، دو دوربين GoPro رويش نصب مي كنم و مي روم به سفر جاده اي به تمام جاهايي كه الان در كنترل طالبان است؛ ارزگان، زابل، هلمند، دايكندي و باميان. مي خواهم اين جاها را از نزديك ببينم نه از آسمان و سوار بر هواپيما.» او باز مكثي كرد و ادامه داد: «با اينكه هنوز اطميناني به توافق صلح ندارم، اما به خاطر تمام چيزهايي كه ديده ايم، تمام دوستاني كه از دست داده ايم، تمام حملاتي كه عليه غيرنظاميان بيگناه شده و شاهد بوده ايم، اين روياپردازي ها بسيار لذت بخش است.»به گفته فهيم، همه افغان ها مي دانند، حتي اگر توافق صلح به سرانجام رسد، اجراي آن ماه ها و حتي شايد سال ها طول مي كشد.

 با وجود اين همه مردم افغانستان به وقوع لحظه بي نظير اعلام توافق صلح اميد بسته اند و براي آن لحظه روياپردازي مي كنند. او مي گويد: «بسياري از هم سن و سال هاي من هرگز دوران صلح را تجربه نكرده اند براي اينكه در افغانستان تجربه صلح را داشته باشي بايد تقريبا 50 ساله باشي. اكثر جوان هاي افغانستان روزهاي طالبان را به ياد دارند. تمام چيزي كه ما تاكنون مي دانيم زندگي كردن در يك كشور در حال جنگ است. ما مدام مي خوانيم كه جنگ افغانستان طولاني ترين جنگ ايالات متحده است اما اين جنگ براي افغان ها هم طولاني ترين است. حتي در تاريخ افغانستان بايد خيلي خيلي به عقب بروي تا سابقه يك جنگ 40 ساله را پيدا كني.»افرادي مثل فاطيما و فهيم، مدام در فيس بوك جايي كه تمام دوستانشان هستند، مي چرخند و با آنها ارتباط برقرار مي كنند. چون فيس بوك بسيار امن تر از ملاقات در مكان هاي عمومي است. نسيم پختون، دوست 35 ساله فاطيما كه مسئول يك كانال تلويزيوني دولتي است در فيس بوك يك پيام گذاشته و در آن نوشته بود، اگر صلح شود در نواحي دوردست ولايت نورستان يك رستوران باز مي كند؛ رستوراني در دل كوه ها كه دسترسي به آن بسيار سخت است.طاهره رضايي دوست 28 ساله فاطيما هم كه يك عكاس مستند است، مي گويد: كيفم را برمي دارم، با چند دست لباس و دوربينم، با وسايل حمل و نقل عمومي، نه خودروي شخصي، راه مي افتم. 

در پنجشير پياده روي مي كنم، در هلمند به موزيك گوش مي دهم، در قندهار از شهر جديد «آينو منا» ديدار مي كنم، شنيده ام كه اين شهر شبيه دوبي است. از دختران بدخشان عكس مي گيرم و در ننگرهار با سيك ها مي رقصم.اكثر اين جوانان روياهاي ساده اي دارند.رفيع الله استنكزي 30 ساله كه در موسسه صلح ايالات متحده كار مي كند، مي گويد: «ماشينم را برمي دارم و در سراسر كشور در فصل زمستان رانندگي مي كنم و در جاهايي كه برف خيلي زياد است و ارتفاع دارد، مي ايستم، آتش روشن مي كنم و با دوستانم تمام شب دور آتش مي نشينم. تا حالا نتوانسته ام اين كار را بكنم.»ليلا نوراني 23 ساله كه تهيه كننده يك برنامه راديويي است، فقط مي خواهد بدود چيزي كه تنها ديده است زن ها در فيلم ها انجام مي دهند.فهيم مي گويد: «در طول مذاكرات صلح در قطر در تحريريه ما صداي خنده ها بيشتر از هر وقت ديگري شنيده مي شد. گزارش ها هم نويد مي داد كه توافق صلح بيش از هر زمان ديگري محتمل است و همه اينها ما را سرحال كرده بود. ما حتي به اين هم فكر مي كرديم كه روياهاي اعضا و حاميان طالبان براي دوران صلح چيست بنابراين از برخي از آنها اين سوال را كرديم. فاطيما از يك طالب كه در زندان بود و نخواست نامش فاش شود اين سوال را پرسيد و او جواب داد، ديگر نخواهد جنگيد. او كه 36 ساله است گفت، از وقتي كه خودش را شناخته جنگيده است. «اولين اسباب بازي من يك تفنگ بود، يك تفنگ واقعي. ما از جنگيدن خسته شده ايم. روياي او اين بود: «ازدواج خواهم كرد. نامزدم الان 5 سال است كه انتظارم را مي كشد.»همكار فهيم، نجيم رحيم كه در مزارشريف ساكن است هم با يك طالب ديگر به نام شاه محمد كه فرماندار در سايه ولايت جوزجان است، صحبت كرد. روياي شاه محمد هم خيلي ساده بود: «اولين كاري كه خواهم كرد رفتن به خانه پدر و مادرم و ديدن آنهاست. 6 سال است كه آنها را نديده ام. سپس به شهرهاي شمالي مانند مزار شريف و شبرقان مي روم و بدون ترس در خيابان هاي اين شهرها راه مي روم.

روياهاي ساده همه آنها ادامه داشت كه پايان مذاكرات اعلام شد و همه آنها را از آسمان روياهايشان به زمين بازگرداند. مذاكرات در قطر پس از 6 روز تمام شد بدون حصول توافقي. همه شركت كنندگان در نشست گفتند مذاكرات خوشبينانه بوده اما فهيم و دوستانش قبلا هم از اين حرف ها بسيار شنيده اند. خبرهاي جديد ناگهان موانع صلح را پيش چشمانشان بزرگ و بزرگتر جلوه داد. همان طور كه در همه سال هاي گذشته بود. فهيم مي گويد: «لحظه نااميدكننده اي بود. همه ما خيلي هيجان زده شده بوديم. ما افغان ها تقريبا هرگز درباره روياهايمان براي صلح صحبت نمي كنيم چون تقريبا فكر كردن درباره صلح را حتي اگر محتمل باشد رها كرده ايم. به خاطر همين ناگهان صداي خنده ها در تحريريه فروكش كرد. ما كه براي چند روز تقريبا جنگ را فراموش كرده بوديم دوباره شروع به يادآوري جنگ كرديم.»براي فاطيما فراموش نشدني ترين خاطره جنگ مربوط به سال 2016 است، زماني كه دو تروريست داعشي به تظاهركنندگان در ميدان «دهمازنگ» كابل حمله كرده و 120نفر را كشته و صدها نفر ديگر را زخمي كردند. او درست وسط تظاهرات بود اما خوش شانس بود و جراحتي برنداشت. هرچند كه زخم هاي روحي كه به او وارد شد، هنوز هم التيام نيافته است.فاطيما مي گويد، در طول مذاكرات من در حال روياپردازي درباره دوران كودكي ام بودم. در روياهايم مي ديدم كه در روستايمان با پدر، پدربزرگ و پدر پدربزرگم هستيم. حدودا 5 ساله بودم. ديوارهاي اطراف خانه مان واقعا بلند بود. مانند همين حالا، همه از جنگ خسته بودند، سپس پدر پدربزرگم به من اشاره كرد و گفت: اميدوارم او اولين كسي باشد كه از خانواده ما بالاخره صلح را مي بيند. پدر پدربزرگم 105 سال عمر كرد اما بدون آنكه بازگشت صلح را ببيند از دنيا رفت. در طول مذاكرات صلح داشتم به اين فكر مي كردم كه ممكن است آرزوي او درباره من به حقيقت بپيوندد اما حالا ديگر مطمئن نيستم كه من هم اين آرزو را به چشم ببينم.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از بانک اطلاعات نشریات کشور تاریخ انتشار 25 بهمن 97، کدخبر: 3865420، www.magiran.com


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین