شعار سال: رئیسجمهور همچنین با بیان مصادیقی از علل ناکارآمدی آموزش زبان در مدارس، از مدیران آموزش و پرورش خواست، نحوه آموزش زبانهای خارجی را متحول کنند.
این البته نخستین بار نیست که یکی از مقاماتارشد کشور به نحوه آموزش زبانهای خارجی در مدارس واکنش نشان میدهد.
رهبر انقلاب اسلامی هم سال گذشته در سخنرانی روز معلم، انتقاداتی را متوجه این مسئله کرده و گفتند: «من همینجا این حرفی را که گاهی هم گفتهام به مسئولین آموزشو پرورش تکرار میکنم؛ شاید به مسئولین محترم فعلی نگفته باشم اما قبلها مکرر گفتهام؛ این اصرار بر ترویج زبان انگلیسی در کشور ما یک کار ناسالم است. بله، زبان خارجی را باید بلد بود اما زبان خارجی که فقط انگلیسی نیست، زبان علم که فقط انگلیسی نیست. چرا زبانهای دیگر را در مدارس بهعنوان درس زبان معین نمیکنند؟ چه اصراری است؟ این میراث دوران طاغوت است، این میراث دوران پهلوی است. آمدهایم میدان را باز کردهایم و علاوه بر اینکه این زبان را کردهایم زبان خارجی انحصاری مدارسمان، مدام داریم میآوریمش در مقاطع پایین؛ در دبستانها و در مهدِکودکها! چرا؟ البته نمیگویم که فردا برویم زبان انگلیسی را در مدارس تعطیل کنیم؛ نه، حرف من این نیست؛ حرف این است که بدانیم چهکار داریم میکنیم؛ بدانیم طرف میخواهد چگونه نسلی در این کشور پرورش بیابد و با چه خصوصیاتی.»
پیشینه انتقادات چیست؟
حرف و حدیثها و انتقاد درباره روش آموزش زبان در مدارس اگرچه در سالهای گذشته زیاد بوده اما شاهد تغییرات حداقلی در محتوا، روش و نظام آموزش زبانهای خارجی در مدارس ایرانی بودهایم. ناکارآمدی آموزش زبان در برنامه درسی آموزش و پرورش، چیزی نیست که فقط از سوی رئیسجمهور بیان شده باشد. از کارشناسان آموزشی گرفته تا معلمان و اساتید دانشگاه، بر ضعفهای ساختاری نظام آموزشی کشور در زمینه زبانهای خارجی، متفقالقولند. حتی مدیران ارشد آموزش و پرورش هم در طول سالهای گذشته بر این ضعف صحه گذاشتهاند. بهعنوان نمونه، حجتالاسلام بهرام محمدیان، رئیس اسبق سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، سال1389در یک گفتوگوی رسانهای، جملاتی مشابه جملات اخیر حسن روحانی را درباره روش آموزش زبان در مدارس به زبان آورده و گفته بود: «روش آموزش زبان انگلیسی در مدارس ما نامطلوب و به تعبیری ناکارآمد است و دانشآموزان ما بعد از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان یک دیالوگ ساده را نمیتوانند بیان کنند و یا درک مطلبی را داشته باشند.»
با وجود علم به این نقصان و اذعان به آن اما در عمل تغییر چندانی در نحوه زبانآموزی دانشآموزان ایرانی در سالهای گذشته بهوجود نیامده است. همین رویه البته در مسئله انحصارزدایی از زبان انگلیسی در برنامه درسی مدارس هم مشهود بوده؛ تأکید به انحصارزدایی از زبان انگلیسی از سوی رهبر انقلاب اسلامی، پیش از سال 96هم سابقه داشت. در پی این تأکیدات بود که در سال 91، وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد زبانهای آلمانی، فرانسه، اسپانیایی، روسی و ایتالیایی هم در مدارس بر حسب نیاز و تقاضای دانشآموزان تدریس خواهد شد. این طرح که مصوبه شورایعالی آموزش و پرورش بود البته چندان جدی نبود و همانطور که پیشبینی میشد، هیچ وقت اجرا نشد. دلیل آن هم این بود که در عمل نه محتوایی برای آموزش این زبانها تولید شد، نه معلمی برای این منظور به استخدام آموزش و پرورش درآمد.
چرا آموزش زبان در مدارس کارآمد نیست؟
ریشهها و دلایل ضعف در اسلوب زبانآموزی در مدارس ایران، بارها بیان شده و پرداختن به آن تکرار مکررات است. این جمله مطلع گفتوگوی رضاعباسی، کارشناس آموزشی با خبرنگار همشهری است. او معتقد است؛ زنجیرهای از دلایل تکرارشونده در ناکارآمدی آموزش زبان در مدارس ایرانی تأثیرگذار است و تا زمانی که این زنجیره برپاست، خروجی این روش آموزشی، همین چیزی خواهد بود که رئیسجمهور به آن اشاره کرده است.
عباسی محتوای درسی منسوخ و ناکارآمد را مهمترین دلیل ضعف زبانآموزی میداند و میگوید: در سالهای اخیر اگرچه رنگ و لعاب کتابها و متون کمی تغییر کرده اما متأسفانه جوهره اصلی محتوای آموزشی همان چیزی است که در طول دهههای گذشته تدریس میشده و همین مسئله سبب شده اثرگذاری آن بهشدت محدود و عملا ناچیز باشد.
ایراد در گزینش معلمان زبان، دیگر مشکل آموزش زبان در مدارس است. رضا عباسی میگوید: عدهای از معلمان فارغ التحصیل رشته تخصصی هستند و عده قابل توجهی هم نیستند. تکلیف آنها که نیستند مشخص است اما آنها که رشته تخصصی خواندهاند هم خیلیهایشان مهارتهای چهارگانه زبان را به خوبی بلد نیستند و بهطور طبیعی نمیتوانند به خوبی آن را به محصلان آموزش بدهند. از این گذشته در طراحی برنامه درسی، توازنی میان مهارتها وجود ندارد و دانشآموزان، از مهارتی مثل صحبت کردن، از اساس بیبهرهاند.
این کارشناس آموزشی، رویکرد کنکور محور آموزش در کشور را در حوزه آموزش زبانهای خارجی هم مؤثر میداند و معتقد است: اصولا زبان در مدارس با هدف موفقیت در امتحانات و تست زنی در کنکور آموزش داده میشود نه کسب مهارتهای واقعی مکالمه و شنیدن و خواندن و نوشتن. او البته تأکید میکند: حتی در تست زنی و کنکور هم متأسفانه متد آموزشی فعلی، کارنامه قابلقبولی نداشته و اغلب دانشآموزان نمره قابل توجهی در انگلیسی و عربی کنکور کسب نمیکنند.
ناکافی بودن ساعات آموزش زبان و پراکندگی نادرست در برنامه هفتگی دانشآموزان دیگر مشکلات زبانآموزی در مدارس از نظر رضا عباسی است.
البته دلایل ناکارآمدی آموزش زبان در مدارس از نظر مدیران ارشد آموزش و پرورش هم پنهان نبوده است. بهرام محمدیان در همان مصاحبه که بالاتر به آن اشاره شد، گفته بود: «هماکنون 300ساعت آموزش زبان انگلیسی در دوره راهنمایی و دبیرستان داریم اما به چند دلیل کافی نیست. اول اینکه متون آموزشی ما به روز نیستند، دوم معلمان ما آموزش لازم را ندیدهاند، سوم آموزش زبان نیازمند تکنولوژی آموزشی نیز هست درحالیکه فعلا ما فقط رسانه کتاب را داریم و در پایان اینکه توزیع ساعت آموزش زبان مناسب نیست.»
بلاتکلیفی در سیاستگذاری
اینکه مدیران ارشد آموزش و پرورش هم به اصل ناکارآمدی آموزش زبان خارجی در مدارس و هم به ریشه و دلایل آن آگاهند اما در عمل شاهد تغییرات محسوسی در این زمینه نبودهایم، ابهامی است که شاید این جملات رئیس اسبق سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی به آن پرتو افکنی کند: «آموزش زبان در کشور ما جزو سیاستهای فرهنگی نیست و واقعا نمیدانیم چقدر باید زبان انگلیسی آموزش رسمی دهیم، بنابراین ابتدا باید سیاست فرهنگی را روشن کنیم که این موضوع فراتر از سیاستگذاری در داخل آموزش و پرورش است و شورایعالی انقلاب فرهنگی باید مشخص کند که هدفهای یادگیری زبان انگلیسی در کشور ما چیست.»
سردرگمی و بلاتکلیفی در سیاستگذاری فرهنگی، بهطوری که حتی مدیران ارشد آموزش و پرورش نیز ندانند که تا چه حد در آموزش زبانهای خارجی خصوصا انگلیسی مجاز به پیشروی هستند، میتواند علتالعلل ضعف ساختاری آموزش زبان در ایران قلمداد شود. این بلاتکلیفی، با در کنار هم قراردادن مواضع و اظهارات مقامات ارشد کشور در رابطه با اصل و نحوه آموزش زبان انگلیسی، بیشتر خودش را نشان میدهد. مهمترین نتیجه این بلاتکلیفی، احتمالا همین بیعملی مدیرانی است که بهرغم اطلاع از نقایص سیستم آموزش زبان، راهکاری برای رفع آنها خلق نمیکنند. این یعنی فعلا در به همان پاشنه قبل خواهد چرخید و چرخه ناکارآمدی آموزش زبان در مدارس کشور ادامه خواهد یافت.
ـ هماکنون 300ساعت آموزش زبان انگلیسی در دوره راهنمایی و دبیرستان داریم اما به چند دلیل کافی نیست. اول اینکه متون آموزشی ما به روز نیستند، دوم معلمان ما آموزش لازم را ندیدهاند، سوم آموزش زبان نیازمند تکنولوژی آموزشی نیز هست
ـ یک کارشناس آموزشی محتوای درسی منسوخ و ناکارآمد را مهمترین دلیل ضعف زبانآموزی میداند و میگوید: در سالهای اخیر اگرچه رنگ و لعاب کتابها و متون کمی تغییر کرده اما متأسفانه جوهره اصلی محتوای آموزشی همان چیزی است که پیش از این هم بوده است
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه همشهری ، تاریخ انتشار 17 اردیبهشت 98، کد خبر: 55042، www.newspaper.hamshahri.org