شعارسال: مسجد مهمترین بنای اسلامی است. محلی برای عبادت و عاملی برای وحدتبخشی به مسلمانان. مساجد در صدر اسلام کوچک بودند و ساده با سقفی از حصیر و ستونهایی از چوب اما فتحالفتوح مسلمانان فتح بابی برای ساخت مساجد بزرگ و زیبا در اقصا نقاط جهان شد و قرنهاست التقاط فرهنگ ایرانی، یونانی و رومی با دین اسلام را به یدک میکشند. طی اعصار و قرون؛ همزمان با تحولاتی ظاهری در مساجد، رنگ و بوی سیاست و سیاستورزی نیز در این مکان مقدس پررنگتر شد. گرچه نقش آموزشی مساجد از همان اولین مسجد تاریخ اسلام (قُبا) غیرقابل کتمان است اما از آنجا که محل سخنرانیهای کلیدی و اعلام مواضع حاکمان بود به محلی مهم برای سیاستورزی نیز تبدیل شد.
شاید بررسی نمونههایی برجسته از مساجد نقش و جایگاه این بناهای استراتژیک را در طول تاریخ بیش از پیش برای ما روشن کند و شاید افتتاح بزرگترین مسجد ترکیه بهترین بهانه برای نشان دادن رد پای تاریخ در مهمترین اثر اسلامی باشد. در روزهای گذشته خبرهایی مبنی بر بازگشایی بزرگترین مسجد ترکیه معروف به مسجد چاملیجا توسط رجب طیب اردوغان، رییسجمهور این کشور منتشر شده است. شکوه و عظمت این مسجد مثالزدنی و خیرهکننده است. مسجدی که ساخت آن مثل هر اقدام سیاسی دیگری مورد موافقت عدهای و مخالفت بخش دیگری قرار گرفت.
مهدی عبادی، دکترای تاریخ و تمدن ملل اسلامی و پژوهشگر تاریخ عثمانی و جغرافیای تاریخی سرزمینهای اسلامی در گفتوگویی تفصیلی که با اعتماد داشت؛ ضمن تشریح ویژگیها و مختصات هنری و فنی مسجد چاملیجا، ریشههای تاریخی و هدف از ساخت این مسجد را توسط گروه حاکم بر ترکیه (حرب عدالت و توسعه) بررسی کرد.
او که معتقد است مسجد چاملیجا در آینده نه چندان دور به مسجد اردوغان مشهور خواهد شد، ساخت این مسجد را تلاش حزب عدالت و توسعه برای نشان دادن ماهیت دووجهی (مدرن و سنتگرا) از حزب میداند. اما شاید یکی از جذابترین بحثها در مورد مسجد چاملیجا، یافتن ریشههایی از سنتهای امپراتوری عثمانی در تصمیم به ساخت این بنا باشد.
برای سوال اول و برای اینکه بیشتر در مورد مسجد تازه تاسیس چاملیجا بدانیم؛ چرا این اسم برای بزرگترین مسجد ترکیه انتخاب شده و آیا واقعاً بزرگترین مسجد ترکیه به حساب میآید؟
جامع چاملیجا، مسجد نوساز و در عین حال مشهوری است که اخیراً در استانبول ترکیه ساخت آن به اتمام رسیده و از آن به عنوان بزرگترین مسجد جامع دوره جمهوریت (از سال ۱۹۲۳ میلادی- ۱۳۴۱ هجری بعد از انحلال امپراتوری عثمانی و تشکیل جمهوری ترکیه توسط آتاترک) ترکیه یاد میشود. محلی که برای بنای این مسجد جامع انتخاب شده، تپه تاریخی و توریستی چاملیجا در استانبول در منطقه اسکودار (بخش آسیایی) استانبول است. چاملیجا را به نوعی میتوان بام استانبول نامید یعنی وقتی بالای این تپه میروید؛ در یک نمای ۳۶۰ درجه میتوانید کل شهر استانبول و مناظر آن را ببینید. دقیقاً به این دلیل این محل برای بنای جامع در نظر گرفته شده که از همه جای شهر استانبول قابل دیدن باشد.
میدانید که انتقاداتی به ساخت این مسجد شکل گرفت؟ به ویژه به میزان هزینهکرد آنکه حدود ۱۰۰ میلیون دلار برآورد شد.
بنای این مسجد جامع که از سال ۲۰۱۳ آغاز شده و اخیراً هم به دست رجب طیب اردوغان افتتاح شد، موافقان و منتقدان خاص خود را در ترکیه داشت. احزاب مخالف و حتی طیفهای مذهبی مخالف اردوغان به شدت از ساخت این جامع انتقاد کردند و بنای آن را به نوعی اسراف سرمایههای ملی ترکیه در راستای اهداف حزبی و گروهی دانسته و حتی انتخاب محل و وسعت آن را به چالش میکشند. اینکه چرا باید یک مسجد ۶۳ هزار نفری در استانبول؛ شهری که تعداد زیادی مسجد و جامع دارد، ساخته شود و چرا باید روی یک تپه چنین بنایی ساخته شود، خود محل ایراد و بحث از سوی مخالفان بوده است.
با این اوصاف، مشخص است که اردوغان بیتوجه به این انتقادات، ساخت مسجد چاملیجا را به پایان و به بهرهبرداری رساند. البته در ساخت و تکمیل این مسجد باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که شاکله اصلی جامعه ترکیه، مذهبی است هر چند که در دوره پس از جمهوریت سعی شد با نادیده انگاشته شدن این شاکله، هویت جدید و غیردینی به این کشور داده شود که با استفاده از فضای رسانهای در «ظاهر» موفق به این مهم شدند به گونهای که در سالیان گذشته و قبل از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه (حزب راستگرا) همگان و از جمله ما ایرانیها، ترکیه را جامعهای غیرمذهبی میدانستیم اما طی حاکمیت این حزب که از سال ۲۰۰۳ تاکنون قدرت و زمام امور را در ترکیه به دست گرفته، فضا تغییر یافته و تلاش شده که ترکیه به عنوان یک جامعه دو وجهی خود را بشناساند. بنابراین ساختار مذهبی جامعه در بنای مسجد چاملیجا به شدت تاثیرگذار است. به عبارت سادهتر حاکمیت توانست تصمیمش برای ساخت چنین بنایی را به پشتوانه مذهبی بودن جامعه عملیاتی کند.
البته همان طور که حاکمیت از مذهبی بودن شاکله جامعه برای ساخت مسجد چاملیجا اعتبار گرفته، استقرار حزب عدالت و توسعه بر قدرت نیز در این موضوع دخیل است؛ منظورم این است که این اعتبارگیری دوسویه است. نظرتان در این باره چیست؟
بیشک در تحلیل این موضوع باید مختصات حزب حاکم را در نظر بگیریم. نوع نگرش حزب عدالت و توسعه و در رأس آن رجب طیب اردوغان، نخستوزیر سابق و رییسجمهور کنونی ترکیه دارای ماهیتی دو وجهی است. دقت کنیم که این حزب به شدت سعی میکند وجههای ترقیخواهانه، مدرن و پیشرفتخواه از خود نشان دهد و البته نامگذاری حزب به عدالت و توسعه و تاکید بر توسعه به عنوان یکی از شعارهای اصلی این حزب که در نام آن هم متجلی شده احتمالاً با همین هدف بوده است.
از سوی دیگر در ادوار گذشته در ترکیه به صورت رسمی سعی شده بود تا به طور کلی مذهب و طیفهای مذهبی را متحجر صرف و طرفدار سنتگرایی مطلق یا همان عقبماندگی نشان دهند به همین دلیل در گفتمان حزب عدالت و توسعه سعی شده و میشود که وجهه کاملاً متفاوتی از آن تصویر برساخته شده از طیف دینی مذهبی ترکیه نشان داده شود. این موضوع به عنوان بخشی از سیاست رسمی حزب عدالت و توسعه درآمده و طی سالیان حاکمیت این حزب سعی شده با ایجاد فضایی رو به جلو، مساله به صورت ملموس در جامعه ترکیه متجلی شود. در واقع ساخت بناها و ساخت و سازهای مدرن در ترکیه از سوی حزب حاکم عدالت و توسعه، بخشی از پروژه بازتعریف هویتی- تبلیغی از مذهب و طیف مذهبی است.
مثالی جز مسجد چاملیجا دارید که نشان دهد حزب حاکم در ترکیه به دنبال (به قول شما) بازتعریف هویتی- تبلیغی خود است؟
بله، فرودگاه جدید استانبول و ساخت آن نمونه بارز پروژه بازتعریف هویتی- تبلیغی از طیف مذهبی است. چون علاوه بر اینکه یک طرح متهورانه برای مطرح کردن ترکیه در جهان و ارایه شخصیتی بهروز و جهانی از این کشور است در عین حال، دعاوی احزاب ضد حزب حاکم مانند حزب جمهوریت خلق در خصوص افکار و تمایلات واپسگرایانه اردوغان و حزب عدالت و توسعه را به چالش میکشد. اما به نظر من ساخت مسجد را نمیتوان به راحتی نشانهای از تلاش حاکمیت برای ایجاد تصویر دو وجهی (مدرن- مذهبی) از خود دانست.
مسجد مهمترین نماد جامعه اسلامی است و حزب حاکم در ترکیه در همین راستا دست به ساخت چنین بنایی زده است در عین حال که در سایر زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تلاش دارد که مدرن و بهروز باشد. ضمن اینکه در معماری همین مسجد هم عناصر (المانهای) نوین را به کار بسته است. البته در ساخت مسجد چاملیجا باید عوامل دیگر مثل تلاش حزب حاکم برای الگوگیری از دوره عثمانی را هم مد نظر قرار داد.
گرچه موضوع اصلی ما در حال حاضر این نیست اما میخواهم این سوال را بپرسم که از نظر شما حزب حاکم بر ترکیه در ایجاد این تصویر دوگانه (مدرن و مذهبی) موفق عمل کرده است؟
بیتردید و بدون هر گونه اغراقی تا الان این سیاست به نوعی موفق بوده که نتیجه آن هم در استمرار حاکمیت حزب عدالت و توسعه تبلور پیدا کرده است.
همان طور که شما هم اشاره کوتاهی کردید به الگوگیری از امپراتوری عثمانی توسط حاکمیت ترکیه، اخیراً پیرامون ساخت مسجد چاملیجا صحبتهایی در مورد تلاش حاکمیت برای احیای سنتهای امپراتوری عثمانی مطرح شده است؛ شما این موضوع را تایید میکنید؟
بله، قطعاً چون وجه دیگر سیاستهای حزب عدالت و توسعه توجه جدی به گذشته تاریخی ترکیه و در رأس آن دوره عثمانی است. تا قبل از دو دهه اخیر در تاریخنگاری ترکیه عمدتاً چهرهای نامطلوب از دوره عثمانی با تاکید بر دوره ضعف و انحطاط آن ارایه میشد، شاید چیزی شبیه همان تصویری که ما از دوره قاجار در ایران داریم اما طی این دو دهه تلاش قابل توجهی صورت گرفته تا دوره شکوهمندی و قدرتمندی عثمانیها برجسته شود یا حداقل نادیده انگاشته نشود. حاصل میدانی این تکاپو، الگو گرفتن از برخی جنبههای دوره عثمانی از جمله در حوزه سیاستهای منطقهای همچنین سیاستهای فرهنگی و اجتماعی حزب عدالت و توسعه است که ساختن بزرگترین مسجد جامع در چاملیجا شاید یکی از نمونههای عینی این رویکرد الگوگیری از دوره عثمانی است.
یعنی اساس ساخت مسجد از دوره عثمانی الگوگیری شده است؟ چطور؟
در دوره عثمانی (۱۹۲۲-۱۲۹۹) سنت خاصی در خصوص بنای مسجد و جامع وجود داشت. این سنت هم در دوره قبل از فتح استانبول (قسطنطنیه) و هم بعد از آن با جدیت پیگیری میشد. پس از فتح شهر استانبول در ۸۵۷ ه. ق/۱۴۵۳ م، کلیسای مشهور ایاصوفیه به مسجد (جامع) تبدیل شد و اساساً ماهیت اسلامی بخشیدن به شهر مهم و تاریخی دوره بیزانس با ساخت بناهای مذهبی به ویژه جوامع بزرگ و با شکوه پیوند مستقیم داشت.
البته سلاطین عثمانی سعی کردند، یادمان سلطنت خود را نیز در قالب مسجد جامع بنا کنند و از این رو به ویژه در دوره شکوه و قدرتمندی عثمانیها یعنی قرون ۹ تا ۱۰ هجری ۱۵ تا ۱۶ میلادی، ساخت مجموعههای دینی با محوریت یک مسجد (جامع) از جمله سیاستهای مربوط به یادمانسازی سلاطین عثمانی بود. در همین دوره بود که بناهای مهمی مانند مجموعه محمد فاتح با محوریت جامع فاتح و بعد مجموعه سلیمانیه در دوره سلطان سلیمان قانونی (۱۵۶۶-۱۵۲۰) ساخته شدند. لازم به ذکر است که یکی از القاب شهر استانبول در گذشته حدیقهالجوامع (بوستان مساجد و جوامع) بوده و دلیل اطلاق این لقب هم آن است که صاحبمنصبان، سلاطین و افراد ثروتمند سعی میکردند در راستای اعمال خداپسندانه و شاید برای اثبات دیندار بودن خود یک جامع یا مسجد بنا کنند. همین امر موجب شده، مساجد تاریخی پرشماری در شهر استانبول وجود داشته باشد. با توجه به این سابقه و عقبه تاریخی شاید بتوان گفت، بنای مسجدی با شکوه در دوره حاکمیت حزب عدالت و توسعه کاملاً قابل درک است.
چه دلیلی وجود دارد که حاکمیت ترکیه و البته به طور خاص حزب عدالت و توسعه به سمت الگوگیری از گذشته آن هم امپراتوری عثمانی سوق پیدا کند؟
دقت داشته باشیم که جامعه ترکیه مانند بسیاری دیگر از جوامع اسلامی از زمان برخورد با مدرنیته اغلب در دوراهی انتخاب هر یک از این دو قرار داشته و تقابل این دو اندیشه همیشه مانع جدی در پیشرفت و توسعه این کشور بوده است و اساساً دولت عثمانی به دلیل اینکه نتوانست پاسخی درخور به این مساله بدهد، محکوم به نیستی و نابودی پس از بیش از ۶ قرن حاکمیت شد. در آغاز دوره جمهوریت نیز در بین تقابل بین سنت و مدرنیته، مدرنیته انتخاب و سعی شد گذشته تاریخی و حتی هویت و بنیان دینی- مذهبی جامعه ترکیه نادیده انگاشته شود و به همین دلیل هم به صورت رسمی نظام لاییک در این کشور مستقر شد اما با وجود اینکه چند دهه این هویت تاریخی و تثبیت شده، نادیده انگاشته شد؛ در نهایت با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه و البته تثبیت قدرت در دست این گروه، که خود واکنشی از سوی جامعه ترکیه به سیاستهای افراطی احزاب حاکم قبلی و در رأس آنها حزب جمهوریت خلق بود؛ فضا به شکل دیگری رقم خورد و حزب حاکم عدالت و توسعه سعی دارد، توسعه و سنتگرایی را در ترکیه به صورت متوازن پیش ببرد و در این راستا در هر دو جنبه به شدت فعال است و به موفقیتهایی نیز دست یافته است.
الگوگیری از سنتهای عصر عثمانی در معماری مسجد چاملیجا هم نمایان است؟ یا این الگوپذیری تنها در اصل ماجرا یعنی ساخت مسجد قابل ردیابی است؟
جالب است بدانید که در نوع و شکل بنا و از همه مهمتر در پیدا کردن محل ساخت جامع چاملیجا از دوره عثمانی الگو گرفته شده است چون در دوره عثمانی هم اغلب جوامع مشهور و تاریخی روی تپهها ساخته شدهاند. دلیل آن هم این بوده که این جوامع از همه جای استانبول قابل رویت باشند. برای همین است که وقتی وارد شهر استانبول میشوی این مساجد و جوامع بیش از هر چیز دیگری جلب توجه میکنند. البته سازه این جامع را از نظر معماری نئوکلاسیک معرفی میکنند، یعنی هم از المانها و الگوهای معماری سنتی مساجد و جوامع در ترکیه در دوره سلاجقه روم و عثمانی الگو گرفته شده و هم از معماری مدرن در بنای آن استفاده شده است که شاید به صورت نمادین گویای سیاست دو وجهی و دوگانه حزب عدالت و توسعه و شخص رجب طیب اردوغان در قبال سنت و مدرنتیه باشد.
برای آخرین بخش از گفتوگویمان میخواهم در مورد این موضوع هم نظرتان را بگویید؛ همان طور که در بین صحبتهایتان به سنت مسجدسازی توسط خلفا و سلاطین اشاره کردید؛ میتوانیم ادعا کنیم که این انگیزه برای رییسجمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه هم وجود داشته تا از طریق ساخت مسجد، نام خود را در رده حاکمان قدرتمند تاریخ اسلام قرار دهد؟
به نظر من بنای این جامع یک پیام مشخص به طرفداران سنتی و مذهبی اردوغان در جامعه ترکیه میدهد که در سایه حاکمیت او یکی از نمادهای جدید شهر استانبول، یک مسجد نوساخته و مدرن است و با استمرار حمایت آنها از حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان، آرزوها و آرمانهای نادیده گرفته شده آنها در ادوار گذشته قابل تحقق خواهد بود و موافقم که انگیزههای شخصی اردوغان را هم در بنای این جامع نباید نادیده گرفت، اینکه در آینده یک جامع (مسجد) بزرگ به نام او باشد. چون دور از انتظار نیست که در آینده از این جامع نه به عنوان جامع چاملیجا بلکه به عنوان «جامع اردوغان» یاد خواهد شد و این گرایش اغلب نزد حاکمان به ویژه حاکمان مسلمان در گذشته بوده که به نوعی با بنای یادمانهای تاریخی، نام خود را زنده نگه دارند.
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری ایرنا، تاریخ انتشار: 18خرداد1398 ، کدخبر: 83343344: www.irna.ir