پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۱۶۶۶۰
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۵
ریش و قیچی مدیریت منابع آب كشور به دست وزارتخانه‌ای افتاده كه عملكردش جای بحث دارد. اگر میراب‌ها در گذشته آب موجود را در فصل كشت به نسبت ترسالی و خشك‌سالی، بین حقابه‌داران تقسیم می‌كردند، وزارت نیرو با تکیه ‌بر تكنولوژی سدها، آب را ذخیره می‌كند و بر اساس مصلحت‌هایی كه معلوم نیست در كجا و بر اساس چه چانه‌زنی‌هایی اندیشیده می‌شود، بین افرادی كه پشت درهای بسته و بدون حضور مردم به‌عنوان صاحب حق معرفی می‌شوند، توزیع می‌كند.

شعار سال: در‌حالی‌كه بالادست حوضه آبریز زاینده‌رود در قرن‌های متمادی از مرتع پوشیده شده بود، بر اساس مصلحت‌اندیشی‌های مسئولان، این اراضی ملی به كشاورزانی بخشیده شد تا در خاك آهكی منطقه، باغ نابارور بنا كنند؛ باغاتی كه به‌سرعت پس از آنكه محصولشان معیشت كشاورزان را تأمین نكرد، تبدیل به ویلا شدند. كشاورزانی كه اراضی ملی را تغییر كاربری دادند، در واقع زمین‌خواران خردی هستند كه بدون اینكه بخواهند وارد این وادی شده‌اند. تنها راهی كه آنها می‌توانند سرمایه چندین دهه عمرشان را به ثمر برسانند، این است كه وارد چرخه بورس‌بازی زمین شوند. به‌این‌ترتیب سهم آبی كه از زاینده‌رود به بالادست این حوضه اختصاص می‌یابد، در واقع صرف سبز نگه‌داشتن سطوحی برای انتفاع اقشار خاص می‌شود. این در حالی است كه اكنون زاینده‌رود از رودخانه‌ای دائمی به فصلی تبدیل شده و كسب‌وكارهای وابسته به این رودخانه مثل گردشگری، از رونق افتاده است اما به‌راستی بر اساس كدام عقل و مصلحت، توسعه چندین هزارهكتاری باغ در بالادست حوضه‌ای پرتنش با بارگذاری‌های نامتعارف در دستور كار قرار گرفته است و آیا نمی‌شد از این آب ارزش‌افزوده بیشتری برای بهبود كیفیت زندگی مردم به ‌دست آورد؟ حوضه زاینده‌رود از آن حوضه‌های پرتنشی است كه بارگذاری‌های متعدد و بدون برنامه در آن، امروز زاینده‌رود را خشكانده و كسب‌وكارهای مرتبط با رودخانه را دچار مشكل كرده است. گردانندگان تورهای خارجی كه با كسب‌وكار خود، بدون هیچ هزینه‌ای دلار وارد ایران می‌كردند، این روزها به دلایل مختلف ازجمله خشك‌شدن زاینده‌رود، كسب‌وكار خود را با خطر از‌دست‌رفتن روبه‌رو می‌بینند اما معلوم نیست نحوه تقسیم آب در این حوضه پرتنش چگونه است و چه كسی به نیازهای موجود در این حوضه امتیاز می‌دهد كه رودخانه دائمی قلب ایران را به مرز خشكی كشانده است. در بالادست زاینده‌رود، حد فاصل شهر تیران تا سامان، تا چشم كار می‌كند، باغات بادامی است كه هرروز بر سطح آن افزوده می‌شود و با یارانه‌های دولتی برای آنها سیستم آبیاری تحت‌فشار هم پیاده شده است. تا چشم كار می‌كند، لوله‌های قطوری مشاهده می‌شود كه با مجوز وزارت نیرو، آب را پای باغاتی می‌ریزد كه خاك آهكی آنها مانع از تولید محصول اقتصادی در این باغات است اما در این باغ‌ها اگرچه محصول به‌دست نمی‌آید، هرروز، ویلایی جدید سبز می‌شود و كسب‌وكار بنگاه‌های املاك، پررونق‌تر می‌شود؛ زیرا باغی كه محصول ندهد، فقط به درد فروش و تأمین تفریح‌گاه برای گروهی خاص می‌خورد و بس!

توسعه باغات در دولت احمدی‌نژاد
از آن بالا كه به زمین نگاه می‌كنید، در بالادست زاینده‌رود، دو لكه باغ رو به توسعه قابل تشخیص است. اگرچه ساكنان اصفهان درباره وسعت این باغات اعداد دیگری را مطرح میكنند و معتقدند كه دو لكه 20هزارهكتاری باغ در این منطقه وجود دارد اما آمارهای به‌دست‌آمده از تصاویر هوایی نشان می‌دهد كه سطح باغات بالادست حد فاصل سامان تا سد زاینده‌رود در سال 69 یعنی ابتدای دولت هاشمی، 712 هكتار بوده است كه این رقم در انتهای دولت سازندگی به هزارو پنج هكتار می‌رسد. به‌این‌ترتیب در دوره‌ای كه كشور مشغول سدسازی و اجرای پروژه‌های عمرانی بزرگ بوده است، سطح باغات در حد فاصل سامان تا سد زاینده‌رود 293 هكتار افزایش می‌یابد. در دولت اصلاحات سطح این باغات با افزایش 557 هكتاری به عدد هزار و 562 می‌رسد. در دولت احمدی‌نژاد كه تا سال 97 ادامه یافت، سطح باغات نیمه‌بارور منطقه با افزایش 10 هزار و 796 هكتاری به 12 هزار و 358 می‌رسد. لكه دوم باغات مربوط به حدفاصل یان‌چشمه تا جنوب سد زاینده‌رود است. تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد تا قبل از سال 89 یعنی انتهای دولت اصلاحات هیچ باغی در این منطقه وجود نداشته است اما بعد‌ازآن، 518 هكتار بادام‌كاری در دولت احمدی‌نژاد در این منطقه ایجاد می‌شود. همان روزهایی كه احمدی‌نژاد بر طبل مرزهای سیاسی می‌كوبید و مردم حوضه زاینده‌رود را تشویق می‌كرد كه استعدادهای طبیعی منطقه را فراموش كنند و از مراتع خدادادی حداكثر انتفاع اقتصادی را ببرند، بورس‌بازی زمین هم در این منطقه كلید خورد. مردمی كه معتقد بود‌ به آنها تا آن روز ظلم شده و با ظهور یك قهرمان به حق خود خواهند رسید، تلاش كردند كه از منابع آب، بیشتر برداشت كنند. مردمی كه كشاورزی بدون توجه به پیچیدگی‌های این حوزه- ساده‌ترین كسب‌وكار به آنها معرفی شده بودند، هریك تكه‌زمینی از كیسه انفال دریافت كردند و برای خود باغ احداث كردند. باغاتی كه به‌سرعت دو دهه از عمرشان را بلعید اما هیچ‌گاه به ثمر نرسید. باغاتی كه سبزماندن آنها حتی به قیمت حذف حیات از قلب ایران تمام خواهد شد اما صاحبانشان به دلیل هزینه‌های مادی و معنوی، حاضر نیستند به واقعیت‌های موجود تن دهند و با امیدهای واهی كه به آنها داده می‌شود، به همان مسیر غلط قبلی ادامه می‌دهند.

به نام كشاورزان به كام زمین‌خواران
آبی كه حیات قلب ایران به آن گره خورده است، غذای مردم را تأمین نمی‌كند و بورس‌بازان زمین و زمین‌خواران از آن منتفع می‌شوند. وقتی از بالای كوه به باغات بالادست سد زاینده‌رود نگاه می‌كنید، به‌راحتی می‌توانید آثار سبزشدن تأسیسات در باغات را مشاهده كنید. به گفته شاهدان عینی، این روند در حال افزایش است. در حالی كه توسعه باغات بدون مطالعه در دستور كار بخش كشاورزی قرار دارد و وزارت نیرو هم به عنوان تقسیم‌كننده آب، برای اراضی ملی تغییر كاربری داده‌‌شده، حقابه تعیین می‌كند -بدون آنكه به عواقب این تقسیمات توجهی داشته باشد-، قوانین هم به نحوی تنظیم شده است كه تبدیل باغ نابارور به ویلا، به‌راحتی امكان‌پذیر است. بر اساس قوانین موجود، كشاورزان می‌توانند در باغات خود، بنایی به عنوان سرپناه بسازند. بنابراین كافی است كسی تصمیم بگیرد در هر نقطه از ایران و در داخل باغات احداث‌شده روی اراضی شیب‌دار، برای خود ویلایی دست و پا كند. با سركشی به بنگاه‌های املاك بالادست زاینده‌رود كه حضور آنها حتی داخل باغات شركت‌های تعاونی هم تثبیت شده است، می‌توانید صاحب ویلا شوید. بنگاه‌داران اطلاعات جالبی درباره چگونگی ساخت ویلا به شما خواهند داد. بر اساس قیمت‌های مصوب این بنگاه‌ها، یك ساختمان معمولی كه بنگاه‌داران نامش را ویلا نمی‌گذارند، در نزدیكی زاینده‌رود به ازای هر متر بین دو میلیون و 400 تا سه میلیون تومان معامله می‌شود. اگر فاصله از رودخانه زیادتر باشد، قیمت هر متر ساختمان به دو میلیون و صد تومان هم می‌رسد. البته بنگاه‌داران زمین‌های مخصوص ویلاسازی هم در اختیار دارند كه درباره آنها توضیحات كاملی ارائه نمی‌دهند اما وسعت قواره این زمین‌ها بین 700 تا هزار متر و قیمت هر متر آن یك میلیون و 300 تا یك میلیون و 400 تومان است. در این زمین‌ها برای ساخت ویلا مجوزهای لازم صادر می‌شود و سایر خدمات نظیر آب، برق، گاز و تلفن هم دارند.به گفته بنگاه‌داران، باغاتی با متراژ هزار متر هم برای ویلاسازی وجود دارند كه عمدتا در آنها بادام كشت شده و اجازه ساخت 110 متر بنای دو طبقه در آن وجود دارد. اگر ویلای 110متری هم برایتان جذاب نیست، كافی است دو پلاك هزارمتری بخرید تا سطح بنای احداث‌شده در این زمین هم به تناسب بزرگ‌تر شود. اراضی چسبیده به طرح هادی روستا به دلیل داشتن امتیاز آب، برق و گاز گران‌تر هستند اما اگر باغات نوك قله كوه را بخرید، قیمت‌ها متعادل‌تر می‌شود. به این زمین‌ها امتیاز نمی‌دهند. برق آن را باید از طریق پنل خورشیدی تأمین كنید و آب شرب آن هم با صرف هزینه و انتقال آب در یك مسافت چند صدمتری از طریق خانه همسایه‌ها تأمین خواهد شد. ساخت استخر، ویلا و استقرار دیگر تأسیسات هم در این باغات، طبق قانون بلامانع است. بنگاه‌داران قیمت هر متر باغی را كه از طرح هادی روستا دورتر واقع شده است بین 250 و حداكثر 300 هزار تومان اعلام می‌كنند اما باغات چسبیده به طرح، بین 500 تا 600 هزار تومان قیمت میخورند.

برق یارانه‌ای برای غارت آب
لوله‌های قطوری كه با مجوز وزارت نیرو احداث شده‌اند و آب را تا ارتفاع 400متری و بالای كوه‌ها با برق یارانه‌ای پمپاژ می‌كنند، صرف سبز نگه‌داشتن باغاتی می‌شود كه درآمد حاصل از آن، برای كشاورزان معماست. كشاورزان سامان می‌گویند نمی‌دانند سالانه چقدر درآمد كسب می‌كنند. میزان تولید محصول آنها بستگی به این دارد كه سرما بیاید یا نه. سرمای بهار امسال، حتی برگ درختان گردوی آنها را سوزانده است و درختان مجددا برگ درآورده‌اند اما اثری از محصول روی آنها نیست. مراكز عرضه نهاده‌های كشاورزی مثل كود و سم هم نمی‌دانند چه میزان فروش خواهند داشت. یكی از فروشندگان كود و سم می‌گوید در سال‌هایی كه سرما محصول باغات را از بین نبرد، با چند شركت برای تأمین كود و سم كار می‌كنند و فقط از محل تجارت با یكی از این شركت‌ها‌ می‌توانند 200 تا 300 میلیون تومان درآمد كسب كنند اما اگر سرما به باغات حمله كند، هیچ فروشی نخواهند داشت.یكی از باغداران منطقه درباره وضعیت سرمازدگی در باغات بالادست زاینده‌رود، بیان می‌كند: برخی سرماها قابل كنترل هستند. اگر «چوم» بیاید، یعنی جریان هوای سرد به آب رودخانه برخورد كند و یك توده سرد در حال حركت به سمت باغ‌ها بیاید، با روشن‌كردن آتش آن را كنترل می‌كنیم و محصول دچار آسیب نمی‌شود اما برف و سرمای دیررس، محصول را از بین می‌برد.به گفته او، باغات منطقه اكثرا آبی هستند زیرا امكان كشت دیم در این ناحیه وجود ندارد. درآمد كشاورزان مشخص نیست و گاهی به دلیل نبود درآمد، كشاورزان مجبور به گرفتن وام می‌شوند و با تداوم سرمازدگی و افزایش اقساط بانكی، آنها ناگزیر می‌شوند زمین خود را بفروشند تا بدهی‌های خود را صاف كنند.‌تا چشم كار می‌كند، خاك منطقه سفید و آهكی است و این نشان می‌دهد آن محل، مناسب احداث باغ نبوده است اما كشاورزان این خاك آهكی را «خاك شیره» می‌نامند و به‌تجربه دریافته‌اند که چنین خاكی برای درختان بید و مو مناسب است اما بادام در آن به عمل نمی‌آید.سازمان جهاد كشاورزی كه فقط برای كشاورزان زمین تأمین كرده است، استعداد منطقه را مورد سنجش قرار نداده و گویا آزمایش‌های خاك به‌درستی انجام نشده است. كشاورزان می‌گویند در برخی مناطق گویا در عمق 20 سانتی‌متری خاك شیره وجود دارد؛ اما در قسمت‌های دیگری این خاك شیره در یك‌متری مشاهده می‌شود. به‌این‌ترتیب بر‌اساس این نظرات، خاك منطقه كاملا غیر‌همگن است؛ اما معلوم نیست متولیان امر، بر‌اساس كدام منطق، نسخه توسعه باغ برای منطقه پیچیده‌اند.

عدم پاسخ‌گو‌یی وزارت نیرو
وزارت نیرو به منطقه‌ای كه حتی كشاورزان هم دریافته‌اند كه باغ در آن درآمد اقتصادی لازم را كسب نمی‌كند، حقابه اختصاص داده‌ است و كسی در این وزارتخانه، به این پرسش كه چرا این حقابه به باغات نابارور اختصاص یافته، پاسخ نمی‌گوید. پیگیری‌های «شرق» از طریق روابط عمومی وزارت نیرو همچنین روابط‌ عمومی شركت مدیریت منابع آب ایران درباره اینكه آیا نمی‌توان از آب تخصیص‌یافته‌ به بالادست زاینده‌رود، برای ایجاد ارزش افزوده بیشتر استفاده كرد، بدون پاسخ باقی می‌ماند. به‌راستی نمی‌توان آبی را كه به باغات غیر‌مثمر دیروز و ویلاهای امروز تخصیص می‌یابد، به كاربری بهتری اختصاص داد؟ نقش وزارت نیرو در تخصیص و توزیع آب چیست؟ اگر این وزارتخانه فقط مثل میراب‌ها، آب را بین حقابه‌داران توزیع می‌كند، دیگر چه نیازی به ساختار و تشكیلات عریض و طویل وزارت نیرو داریم؟ آیا نمی‌توان با ساختارهایی به‌مراتب ساده‌تر و كوچك‌تر آب را بین حقابه‌بران توزیع كرد؟

احداث باغ در خاك آهكی توصیه نمی‌شود
توسعه باغ از آن مسائلی است كه گویا علم و تجربه در آن ندیده گرفته می‌شود؛ زیرا وزارت جهاد كشاورزی از‌آنجا‌كه سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری را در دل خود دارد، هرجا كه دلش بخواهد، اراضی ملی را از حالت انفال خارج كرده و تبدیل به باغ می‌كند. در بالادست زاینده‌رود هم وضعیت به همین منوال است. حسین دهقانی‌سانیچ، عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی تأکید می‌كند: احداث باغ در مناطق دارای خاكی آهكی توصیه نمی‌شود. او می‌گوید: اگر خاك آهكی باشد، محصول تولید نمی‌شود و باغ اقتصادی نیست؛ بنابراین احداث باغ در این مناطق كار درستی نیست.‌دهقانی ادامه می‌دهد: اگر لایه آهكی، لایه عمیقی باشد و در یك‌متری زمین باشد، مشكلی نیست. در‌آن‌صورت با سیستم آبیاری قطره‌ای می‌توان انتظار داشت كه كشت انجام دهیم؛ اما اگر این لایه آهكی در عمق 20 سانتی‌متری باشد، در فصل كشت وقتی زمین را شخم می‌زنید، آهك بالا می‌آید و كل لایه خاك را از بین می‌برد. به‌این‌ترتیب آهك كل منطقه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؛ بنابراین اصلا توصیه نمی‌شود در چنین مناطقی باغ احداث شود.مجتبی فتحی، كارشناس كشاورزی، نیز خاك دارای آهك را عاملی برای بروز مشكل در تغذیه درختان توصیف می‌كند. به گفته او آهك در شرایطی كه حجم مفید خاك را اشغال می‌كند، برای جذب ریز‌مغذی‌ها مشكل ایجاد كرده و درخت را ضعیف می‌كند. به‌این‌ترتیب زمینه بروز آفات و امراض به درخت فراهم می‌شود و مصرف كود و سم افزایش می‌یابد.به اعتقاد او، وقتی لایه‌های آهك در عمق 50 سانتی‌متری خاك باشد، احداث باغ در چنین منطقه‌ای توصیه نمی‌شود. جایی كه بیش از 70 درصد خاك سنگریزه است، اصلا قابل تبدیل به باغ‌شدن نیست.این كارشناس كشاورزی آهك را عامل محدود‌كننده رشد گیاه در كشور ما توصیف می‌كند؛ زیرا آهك می‌تواند در خواص شیمیایی خاك اثر بگذارد.او با تأکید بر اینكه باید كل حوضه آ‌بریز زاینده‌رود یكپارچه دیده شود، احداث باغ در مناطقی را كه ظرفیت نداشته و درآمد پایدار برای كشاورزان ایجاد نمی‌كند، عاملی برای تشدید فرسایش خاك، بروز سیلاب‌های مخرب و عواقب دیگر معرفی می‌كند.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه دنیای شرق، تاریخ انتشار 5 تیر 98، شماره: 3460


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین