شعارسال: این روزها افزایش مهاجرت نخبهها و پزشکان به کشورهایی همچون کانادا، آمریکا، استرالیا، آلمان و حتی ترکیه، به یک مشکل بیسرانجام تبدیل شده و ظاهرا نارضایتی پزشکان از کمبود دستمزد و نبود بازار کار، این افراد را در مسیری بیبازگشت به کشور قرار میدهد.
بنا بر آماری که سازمان نظام پزشکی منتشر کرده بابت تربیت یک دانشجوی پزشک عمومی، بین ۸۰۰میلیون تا یکمیلیارد تومان هزینه میشود و اگر سالانه ۷۰۰ پزشک از ایران در مسیر مهاجرت قرار بگیرد در سال ۷۰۰میلیارد تومان هزینه روی دست دولت میگذارد و جامعه بیش از گذشته از افراد نخبه تهی میشود. از سوی دیگر مشکلاتی همچون افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی نیز مزید برعلت شده و بازار کار را برای پزشکان در داخل کشور با کمبود جدی مواجه کرده است.
در اين رابطه دکتر عباس کاميابي رئيس انجمن پزشکان عمومي گفت: در شرايط فعلي، افزايش ظرفيت دانشگاههاي پزشکي مثل آب ريختن در ظرف سوراخ است. حدود نيمي از پزشکان عمومي کشور در حال حاضر در جايگاه اصلي خود يعني طبابت خدمت نميکنند و به کارهاي ديگر که در شأن آنها نيست روي ميآورند.
مسئولان آمار اشتباه ميدهند و تحقيقات 10سال پيش ما اثبات کرد که نسبت پزشکان عمومي به مرز 1 بههزار نفر رسيده در حالي که سياستهاي کشور براي جذب حتي نيمي از اين پزشکان برنامه ندارد. او با اشاره به اينکه بنابر اطلاعات موجود، هزاران پزشک عمومي و متخصص ايراني در کشورهايي مثل کانادا، آلمان و... در صف ورود به بازار کار قرار دارند.
11هزار پزشک مفقود شده
با توجه به صحبتهاي رئيس انجمن پزشکان عمومي بايد به اين نکته نيز اشاره کرد که بيش از 11هزار فارغ التحصيل پزشکي در سالهاي اخير براي دريافت شماره نظام پزشکي مراجعه نکردهاند و به نوعي مفقود شدهاند.
اين آمار جداي 15هزار پزشکي است که يا مهاجرت کردهاند يا در مشاغل ديگري غيراز حرفهپزشکي مشغول به کار هستند. عليرضا زالي رئيس سابق سازمان نظام پزشکي کشور نيز اين آمار را تاييد ميکند و ميگويد: فارغ التحصيلاني که از سرنوشتشان اطلاعاتي در دست نيست و پس از رقابت نفسگير در دانشگاه و پشت سر گذاشتن سالهاي پر مرارت اکنون به گمشدگان تاريخ پزشکي پيوستهاند.
زالي با اشاره به اينکه ما براي متقاضيان يک گواهي عدم سوء پيشينه براي خروج از کشور صادر ميکنيم که صدور اين گواهينامه به معناي اين است که فرد متقاضي، براي مدت طولاني از کشور خارج خواهد شد، اظهار کرد: تا قبل از سال 92، سازمان نظام پزشکي بهطور ميانگين، هفتهاي يک گواهي صادر ميکرد، ولي در سال 94 تعدادهزار و 980 گواهي صادر کرديم که اين آمار بسيار نگرانکنندهاي است. عمده متقاضيان دريافت اين گواهي، پزشکان نسل جوان کشور هستند. رفتار با جامعه پزشکي طي سالهاي اخير رفتار خوبي نبوده و اين موضوع، بازتاب و نتيجه رفتارهاي ما با جامعه پزشکي است.
قدر افراد تحصيلکرده را نميدانيم
در ادامه به سراغ رئيس جامعه پزشكان داخلي کشور رفتيم تا نظر او را در اين رابطه جويا شويم، دکتر ايرج خسرونيا ميگويد: واقعا جاي تاسف دارد که در سالهاي اخير شاهد افزايش مهاجرت قشر پزشکان از کشور هستيم، اما اين يک واقعيت است که پزشکان نيز بايد زندگي کنند.
عمده دليل مهاجرت اين افراد عدم بهرهگيري مناسب از تخصص آنها و درآمد پايين است. آمريکا و کانادا و کشورهاي اروپايي مانند آلمان بيشترين مقصد پزشکان ايراني براي مهاجرت بوده و سالانه بين 700 تا 1000 پزشک از داخل کشور مهاجرت ميکنند و ما بهترين تحصيلکنندگان را دو دستي تقديم کشورهاي ديگر ميکنيم. او با اشاره به اينکه يک پزشک 30 سال از عمرش را به تحصيل ميگذراند و بعد از اين سالها انتظار دارد که درآمدي همسو با زحمتي که کشيده به او داده شود، اظهار ميکند:
هر روز يک قانون و يک مصوبه از وزارتخانه خارج ميشود و در نهايت پولي که به پزشکان ميدهند اصلا در مقايسه با عمري که آنها صرف کردهاند، برابري ندارد. در يک سال و نيم گذشته بسياري از بيمارستانهاي خصوصي و دولتي دستمزد پزشکان را ندادهاند، در حالي که آنها نيز بايد اجاره منزل، هزينه فرزند دانشجو وهزار هزينه روزمره ديگر را پرداخت کنند، پس بنابراين آنها سعي ميکند به جايي بروند که قدر آنها را بيشتر ميدانند.
دکتر خسرونيا در ادامه خاطرنشان کرد: دولت براي تربيت يک پزشک عمومي ميليونها تومان هزينه ميکند و براي مدرک تخصص و فوق تخصص اين هزينهها، دو و سه برابر افزايش پيدا خواهد کرد. اين مهاجرت به مانند خروج ارز و طلا از کشور است و اگر قرار باشد که ما يک پزشک متخصص را تربيت کنيم و در نهايت او براي تامين مخارج زندگياش ارز، دلار، بساز و بفروش بشود، چه سودي دارد.
خود من شاهد هستم که بسياري از پزشکان براي تامين هزينههاي روزانه زندگيشان با مشکل مواجه هستند و حالا نيز قانون پذيرش دانشجوي پزشکي دوبرابر شده و همين مسأله وضعيت را بدتر خواهد کرد. هفت سال بعد که اين دانشجويان، پزشک شوند آمار مهاجرت نيز افزايش پيدا ميکند چون بازار کار براي آنها وجود ندارد. از سوي ديگر وقتي پزشکان و نخبههاي ما که در کشور هيچ پست يا کار خاصي انجام نميدهند به کشورهاي ديگر ميروند و به آنها بهترين پست ومقام را ميدهند چون آنها از نظر هوش و حافظه جزو بهترين پزشکان دنيا هستند.
پزشکان را با معلمان مقايسه نکنيد
رئيس جامعه پزشكان داخلي کشور تصريح کرد: خود شما ببينيد که در حال حاضر ايرانيها چه پستهاي استراتژيکي را در کشور آمريکا دارند و در اروپا، اکثر رؤساي بيمارستانها و مراکز علمي، پزشکان ايراني هستند.
در کانادا حدود 600هزار دلار درآمد يک پزشک در سال است، در حالي که در کشور ما به يک پزشک فوق تخصص و استاد دانشگاه حدود 10ميليون تومان بعد از چند ماه معوق به او حقوق مي دهند و وقتي اعتراض ميکنيم دستمزد ما را با حقوق وزارت کار يا آموزش و پرورش مقايسه ميکنند در حالي که وقتي يک معلم به سن بازنشستگي ميرسد، همسن و سالان او که پزشک هستند تازه وارد بازار کار شدهاند و يک معلم بچه، خانه و زندگي دارد و يک پزشک در ابتداي اين راه است. يعني يک معلم يا کارمند 30 سال از شغلش درآمد داشته و يک پزشک بعد از 30 سال هزينه کردن، وارد بازار کار ميشود.
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت سلامت نیوز، تاریخ انتشار: 9مرداد1398 ، کدخبر: 276935: www.salamatnews.com