1- در فضاي مثبتي که به واسطه تلاشهاي دولت بعد از برجام ايجاد شده است میتوانيم بازار شرکتهاي دانش بنيان را توسعه دهيم. اگر بازارهاي داخلي بهخصوص بينالمللي شرکتهاي ايراني گسترش يابد علاوهبر رشد اين شرکتها، سرمايهگذاري در تحقيق،توسعه و نوآوري هم براي آنها اقتصادي میشود. براي اين منظور، بايد کارآفرينان، مهندسان و مديران زبده ايراني خارج از کشور را تشويق به تاسيس شرکت در سرزمين اصلي يا مناطق آزاد کرد تا در اداره شرکتهاي دانش بنيان موجود نقش ايفا کنند. علاوهبر مهارتهاي مديريتي و فني که اين افراد به پتانسيل عظيم کشور اضافه میکنند، میتوانند دسترسي شرکتهاي ايراني به بازارهاي بينالمللي را هموار کنند و بنگاههاي ايراني را به همکاران مناسب در سطح بينالمللي وصل کنند. موفقيت در نوآوري در جهان امروز نيازمند شبکه سازي و همکاري است و فروش در بازارهاي بينالمللي نياز به ارتباطات بازار و همکاري با بازاريابان و توزيعکنندگان بينالمللي است. به اين منظور، معاونت علمی و فناوري رئيسجمهور میتواند کارآفرينان و مهندسان خارج از کشور را با شرکتهاي دانش بنيان ايراني آشنا و متصل کند، شرايط قانوني ثبت شرکتها و حضور آنها در شرکتهاي ايراني را هموار کند و صندوق نوآوري و شکوفايي هم میتواند تسهيلات خاص براي اين گونه شرکتها ارائه کند.
2- در مراودات بينالمللي، بايد شرکتهاي بينالمللي را تشويق کرد مراکز تحقيق و توسعه خود را در ايران داير کنند. علاوهبر مزيت هزينهاي براي بنگاههاي خارجي، اين کار باعث ايجاد اشتغال موثر براي نخبگان میشود و اقتصاد ايران میتواند از سرريز اين دانش در جهت نوآوري استفاده کند. نسبت فارغالتحصيلان فني به کل فارغالتحصيلان دانشگاههاي ايران در دنيا رتبه اول را دارد. علاوهبر کميت بالا، گزارش نهادهاي بينالمللي و نيز عملکرد نخبگاني که مهاجرت کردهاند نشان میدهد سطح آموزش عالي ايران در کارشناسي و کارشناسي ارشد بهخصوص در رشتههاي فني قابل رقابت در عرصه بينالمللي است. به اين منظور دولت محترم میتواند در ازاي اجازه دسترسي به بازار نسبتا پهناور ايران شرط کند که شرکتهاي بزرگ بينالمللي بخشي از فعاليتهاي تحقيق و توسعه خود را در ايران انجام دهند، براي آن دسته از شرکتها که اين کار را انجام میدهند معافيتهاي مالياتي در نظر بگيرد، محل استقرار و تجهيزات ارزان قيمت فراهم کند، اجازه دهد اين مراکز در پارکهاي علمی و فناوري کشور تاسيس شوند و اهميت بيشتري به تقويت حقوق داراييهاي فکري بدهد. بايد توجه داشت که جغرافياي نوآوري در جهان گسترش يافته است و فقط شرکتهاي اروپايي و آمريکايي نيستند که مراکز تحقيق و توسعه پيشرفته دارند. برخي از شرکتهاي کرهاي مثل سامسونگ، الجي و هيوندايي جزو شرکتهاي نوآور بينالمللي هستند و تعداد پتنتهاي بالايي را سالانه ثبت میکنند.
3- اتحاديه اروپا در قالب برنامه افق 2020 نزديک به 80 ميليارد يورو طي سالهاي آينده صرف پژوهش و فناوري میکند. سهم مشخصي از اين منابع طبق قانون اتحاديه بايد در پروژههاي مشترک بين دانشگاههاي اروپايي و غيراروپايي مصرف شود. دستگاه ديپلماسي و وزارت علوم، تحقيقات و فناوري میتوانند شرايطي فراهم کنند که دانشگاهها و نخبگان ايراني بهعنوان همکار در اين پروژهها وارد شوند. اين سياست براي نخبگان انگيزش ايجاد میکند، به تقويت علم و فناوري بومی کمک میکند و باعث ورود پژوهشگران ما به شبکههاي بينالمللي تحقيقاتي میشود که میتواند برکات ارزندهاي براي کشور عزيزمان در پي داشته باشد.
4- تعداد زيادي از شرکتهاي دانش بينان توسط فرهيختگان دانشگاهي يا فارغالتحصيلاني تاسيس شدهاند که اگر چه توان فني و مهارتهاي توسعه محصول بالايي دارند، تجربه اندکي در تجارت و شناخت محدودي از قواعد بازي تجاري در ايران و جهان دارند. موفقيت در هر عرصهاي ازجمله اقتصاد مشقت و سختي دارد، ولي متاسفانه اين بخش از واقعيت از نظر عموم جامعه و نخبگان ما دورمانده و اينگونه تصور میشود که موفقيت يک شبه پديد میآيد. همين موضوع باعث شده است بعضي از فناوران ما از ارزيابيهاي دقيق فني و بازار توسط سازمانهاي مالي مانند صندوق نوآوري و شکوفايي گريزان باشند و متاسفانه بخواهند پول ارزان و راحت به دست آورند و درصورت عدم تحقق آن به معاونت علمی و فناوري و صندوق نوآوري و شکوفايي فشار آورند. رفع اين موانع نياز به فرهنگسازي دارد. وزارت ارشاد میتواند شرايطي فراهم آورد که هنرمندان متخصص کشور به ساختن فيلمهايي براساس تجارب و زندگي کارآفرينان اصيل و زحمت کش ايراني بپردازند. بسياري از اين کارآفرينان از سطح اقتصادي پايينتر از متوسط شروع کردهاند و با تلاش و پشتکار بالا توانستهاند موفق شوند. به علاوه کارآفرينان اصيل ايراني همواره به اخلاق توجه بالايي داشته و اهتمام بالايي به حمايت از افراد کم بضاعت داشتهاند. بنابراين، اين فيلمها نقش پررنگي در تقويت روحيه و اميد نخبگان خواهند داشت، باعث گسترش فرهنگ درست تلاش و موفقيت در جامعه شده و به نشر الگوهاي موفق بومی کمک میکنند. مسلما اين سوژهها به علت داشتن درونمايههاي دراماتيک بازگشت تجاري خوب نيز خواهند داشت.
5- شرکتهاي دانشبنيان بايد اهميت بازاريابي و توسعه بازار را پذيرفته و آن را يک کار تخصصي بدانند. تحقيقات نشان میدهد از هر دلاري که در کشورهاي توسعهيافته خرج میشود نيمی از آن مربوط به هزينههاي بازاريابي و توسعه بازار است. پيشنهاد میشود در نظام آموزش عالي يک درس اجباري در مقطع کارشناسي يا کارشناسي ارشد رشتههاي فني و مهندسي تعريف شود که در آن اصول بازاريابي توسط استادان مديريت تدريس شود. وزارت علوم، تحقيقات و فناوري میتواند از برگزاري دورههاي مشابه براي شرکتهاي موجود در پارکها حمايت کند.
6- اهميت بازاريابي و فروش زماني که شرکتهاي دانشبنيان ايراني بخواهند وارد بازارهاي بينالمللي شوند، دوچندان میشود. از آنجا که عموما توان شرکتهاي دانشبنيان بهخصوص شرکتهاي نوپا براي پرداختن حرفهاي به بازاريابي و فروش پايين است، چند شرکت میتوانند فعاليت بازاريابي و فروش خود را مجتمع کرده و در يک شرکت تخصصي سازماندهي کنند. اين کار در بازارهاي بينالمللي لازم است. شرکت ماروبني ژاپن نمونهاي از اين شرکتهاي تخصصي بازاريابي و فروش است که نمايندگي بازاريابي و فروش تعداد زيادي شرکت ژاپني در بازارهاي بينالمللي را بر عهده دارد. معاونت علمی و فناوري رئيسجمهوری میتواند از شکلگيري اين شرکتهاي تخصصي حمايت کند.
7- بايد ارتباط منسجمی بين شرکتهاي دانشبنيان با شرکتهاي بزرگ اقتصادي و توليدي کشور شکل بگيرد. شرکتهاي بزرگ منابع مالي و بازارهاي بزرگي در اختيار دارند و میتوانند از خدمات فناورانه شرکتهاي دانشبنيان به خوبي استفاده کنند. در حاليکه شرکتهاي دانشبنيان توان فني بالايي دارند، ولي عموما نمیتوانند محصولات خود را به راحتي به فروش برسانند و توان مديريتي پايينتري دارند. اين مساله وقتي پررنگتر میشود که بدانيم بيش از نيمی از شرکتهاي دانشبنيان کشور نوپا و کوچک هستند. صندوق نوآوري و شکوفايي میتواند در شکلگيري صندوقهاي سرمايهگذاري دانشبنيان توسط شرکتهاي بزرگ ايراني مشارکت کند. اين صندوقها میتوانند در شرکتهاي دانشبنيان مناسب سرمايهگذاري کنند و از طريق حضور در اداره آنها به رشد شرکتها کمک کرده و از محصولات آنها براي توسعه بازارهاي خود استفاده کنند.
8- منابع وزارت علوم در ايران عمدتا براي آموزش هزينه میشود. فقدان بودجههاي پژوهشي که در يک مکانيزم رقابتي و شفاف تخصيص يابند، ممکن است باعث کاهش تدريجي سطح کيفي مقالات شده و وضعيت ارتقا و رشد هيات علمی جوان در کشور را نيز دچار مشکل کند. طي سالهاي گذشته سعي شده که پروژههاي ارتباط با صنعت بيشتري در دانشگاهها انجام گيرد، اما علاوهبر پروژههاي ارتباط با صنعت، نخبگان دانشگاهي نياز دارند تحقيقات پايهايتري صورت گيرد که مقدمه ارزشآفريني تجاري باشد. از اين رو بايد کارکردي شبيه بنياد ملي علوم (National Science Foundation) در اقتصادهاي توسعهيافته در ايران ايجاد شود. تاکيدي بر تاسيس يک نهاد جديد نيست و اين کارکرد میتواند بهوسیله يکي از نهادهاي موجود صورت گيرد. هدف اين است که منابع پژوهشي مشخصي در يک مکانيزم رقابتي و شفاف، منطبق بر اولويتهاي کشور تخصيص يابد. در فقدان چنين نهادي، فشار شرکتهاي دانشبنيان و دانشگاهياني که فعاليت آنها پيش از مرحله تجاريسازي است به نهادهايي مانند صندوق نوآوري و شکوفايي وارد میشود در حاليکه کارکرد صندوق ارائه گرنت يا اعتبارات بلاعوض نيست. وقتي اين کارکرد جديد ايجاد شد، صندوق نوآوري میتواند براي تجاريسازي يافتههاي اين پژوهشها شرکتهايي با مشارکت اعضاي هيات علمي، دانشجويان کارشناسي ارشد و دکترا و دانشگاههاي درگير در پژوهشها تشکيل دهد. به اين ترتيب چرخه علم، پژوهش، فناوري و نوآوري تکميل خواهد شد.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه دنیای اقتصاد، صفحه 23، تاریخ انتشار: یکشنبه 24 مرداد 1395، شماره: 3837 .