شعارسال: کارشناسان مسایل ژئو پلتیک باوردارند یکی از مناطقی که آمریکا حاضر برسر آن درگیر شود همین منطقه است. گزارش زیر که خلاصه ای از یک گزارش مشروح تهیه شده از سوی موسسه تدبیر اقتصاداست اهمیت مکران و چابهار رابرای امریکا وچین و هند نشان می دهد.
اهمیت راهبردی برای محور چین - پاکستانارزیابی راهبرد قدرتهای بزرگ در سواحل مکران بدون در نظر گرفتن تحولات بندر گوادر امکانپذیر نیست. چین که به یکی از قطبهای اقتصادی دنیا تبدیل شده است در رقابتی نزدیک با کشور هند قصد در دست گرفتن بازارهای آسیای مرکزی را دارد. نیاز چین به واردات انرژی و صادرات کالاهای خود از طریق محور ترانزیت شرق سبب شده تا این کشور به سرمایهگذاری در بندر گودار اقدام کند. زیرا سرمایهگذاری در این بندر نه تنها مقاصد تجاری چین را فراهم میسازد، بلکه فرصتی به وجود میآورد تا بر حاکمیت نظامی امریکا بر منطقه نیز نظارت داشته باشد. بطور کلی اهداف اصلی حضور چین در بندر گوادر را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- چین به دنبال فراهم کردن زمینههای ارتباط از خشکی با اروپا و بهرهبرداری از کریدور شمال - جنوب است.
- چین به دنبال کسب قدرت بازدارندگی در مقابل کنترل و مدیریت منابع انرژی خاورمیانه از سوی امریکا است.
- چین به دنبال جبران خطر محرومیت از حمل و نقل دریایی به ویژه آبراههای حساسی مانند تنگه مالاکا و هرمز است. این کشور سعی دارد تا به آبهای خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند بدون استفاده از مسیر تنگه مالاکا و استفاده از مناطق جنوبی خود دسترسی پیدا کند.
*چین به دنبال گسترش قدرت اقتصادی خود در نقاط استراتژیک جهان از جمله بندر گوادر است. • چین به دنبال اتصال مناطق غربی خود به بازارهای جهانی است.
*چین به دنبال بهرهبرداری نظامی از طریق ایجاد پایگاه نظامی و استفاده از امکانات دریایی و ساحلی در بندر گوادر است.
*چین به دنبال کوتاه کردن مسیر واردات نفت از ایران و منطقه خلیج فارس است.
*چین به دنبال استفاده از فضای پاکستان برای پیشی گرفتن از رقبای خود یعنی هند و امریکا است. بندر گوادر در جنوبیترین بخش ایالت بلوچستان پاکستان واقع شده که در نزدیکی مرزهای ایران قرار دارد. فاصله این بندر با شهر چابهار ایران ۷۰ کیلومتر است. این بندر از سال ۲۰۰۰ مورد توجه جدی پاکستان قرار گرفت و طی این سالها توافقنامههای متعددی با چین در خصوص تجهیز و توسعه آن اجرایی شده است. بر اساس آخرین اطلاعات منتشر شده در اخبار داخلی پاکستان، سرمایهگذاری چین در بندر گوادر که در سال ۲۰۱۵ با ارزش 46 میلیارد دلار (33.8 میلیارد دلار برای پروژههای بخش انرژی و 12.2 میلیارد دلار برای احداث زیرساختهای مورد نیاز این بندر) آغاز شده و قرار است این میزان سرمایهگذاری تا سال ۲۰۳۰ به ۱۲ میلیارد دلار افزایش یابد.
همانطور که بیان شد، چین اهداف متعددی را در بندر گوادر پاکستان دنبال میکند که مهمترین آنها گسترش نفوذ اقتصادی خود در منطقه غرب آسیا، بهرهبرداری از کریدور بینالمللی شمال به جنوب و همچنین افزایش امنیت انرژی خود است. طرح اقتصادی کریدور چین- پاکستان بزرگترین طرح همکاری بین دو کشور است. از طریق این کریدور بندر گوادر به منطقه سین کیانگ در غرب چین متصل میشود. این طرح مزیتهای زیادی را به ویژه در حوزه انرژی برای این کشور به همراه خواهد داشت. نیاز فزاینده چین به منابع انرژی باعث شده است تا این کشور به منظور تأمین امنیت انرژی و نیازهای خود، به دنبال مسیرهای ترانزیتی مطمئنتری و مناسبتری باشد. در حال حاضر چین برای وارد کردن روزانه 6.3 میلیون بشکه نفت خام از مسیر خلیج فارس، تنگه هرمز، دریای عمان، اقیانوس هند، تنگه مالاکا و در نهایت سواحل جنوب شرقی چین، حدود ۱۸ میلیون دلار هزینه حمل و نقل پرداخت میکند. هزینههای بالای حمل و نقل برای چین از یک سو و از سوی دیگر نگرانیهای این کشور در خصوص تشکیل ائتلاف ایالات متحده امریکا علیه این کشور و احتمال محاصره دریای چین توسط کشورهای رقیب، مانند ژاپن و هند سبب شده تا چین به دنبال راهحلی برای گریز از این وضعیت باشد که به نظر تنها گزینه منطقی چین برای دور زدن ایالات متحده امریکا و دسترسی این کشور به آبهای خلیج فارس به عنوان مهمترین مسیر تأمین انرژی مورد نیاز این کشور)، بندر گوادر پاکستان است. با اجرایی شدن پروژه کریدور چین - پاکستان، چین قادر خواهد بود که هزینه حمل ونقل نفت را به میزان قابل توجهی کاهش دهد و به یک سوم میزان فعلی برساند. ضمن اینکه این پروژه دسترسی آسانتری به منابع انرژی در خلیج فارس برای چین فراهم خواهد کرد.
در مجموع نگاهی بر وضعیت بندر گوادر پاکستان حاکی از آن است که این بندر در حال آمادهسازی خود برای تبدیل شدن به عنوان یک مگاپورت در منطقه است. بدون تردید به سرانجام رسیدن طرح کریدور چین- پاکستان و توسعه بندر گوادر، مزایای اقتصادی زیادی را برای پاکستان نیز به همراه خواهد داشت و در عین حال که میتواند به توسعه اقتصادی مناطق غرب پاکستان که بسیار محروم هستند منجر شود، بخش مهمی از نیازهایاقتصادی این کشور را برطرف خواهد کرد.
همانطور که میدانیم، چین اولین شریک اقتصادی و تجاری پاکستان به شمار میآید به نحوی که در سال ۲۰۱۸، نزدیک به ۲۵ درصد واردات پاکستان از چین بوده است. توسعه روابط تجاری بین چین و پاکستان سبب شده است تا در کشور همکاری قابل توجهی را در طرحهای سرمایهگذاری مشترک آغاز کنند که این همکاری بطور عمده از سوی چین در پاکستان در حال انجام است. مبداء و مسیر اجرایی پروژههای سرمایهگذاری چین از استان سین کیانگ شروع میشود و مقصد آن در بندر گوادر در جنوب غرب پاکستان است. روابط تنشآلود پاکستان با کشورهای هند و افغانستان نیز سبب شده تا پاکستان به منظور ارتقاء جایگاه خود در منطقه از ظرفیتهای اقتصادی خود بهرهبرداری کند. از این رو، پاکستان به سرمایهگذاری چین در بندر گوادر امید بسته است.
باتوجه به اینکه بندر چابهار و بندر گوادر نزدیک همدیگر واقع شدهاند بدون شک، روند تحولات در توسعه هر یک از آنها میتواند بر دیگری اثرگذار باشد. در صورتی که سرمایهگذاریهای چین در بندر گوادر در نهایت سبب شود تا بندر گوادر به یک مگاپورت در سواحل مکران تبدیل شود، تهدیدی برای بندر چابهار خواهد بود و میتواند فرصتهای ترانزیتی - ترانشیپی - گمرکی این بندر را از بین ببرد. همچنین مسیر گوادر در واقع افغانستان و آسیای میانه را بدون نیاز به راههای ایران در دسترس چینیها قرار میدهد، بنابر این موقعیت راهبردی ایران را از بین میبرد.
با وجود تهدیدهای یادشده، به اعتقاد برخی از کارشناسان به گوادر به جای اینکه به عنوان رقیب چابهار نگاه شود باید به عنوان مکمل نگریسته شود. زیرا بیثباتی و ناامنی در پاکستان تأثیرات منفی زیادی بر ایران دارد و توسعه اقتصادی در این کشور برای مناطق شرقی ما هم منافعی به همراه خواهد داشت. با توجه به اینکه پیش بینی میشود بحران افغانستان در آینده نزدیک حل نشود، مسیر ایران به سمت آسیای میانه میتواند مسیر جذابی برای چینیها (به عنوان مکمل گوادر) باشد و از این طریق هم میتوان همکاری با چینیها از مسیر بندر گوادر را گسترش داد. از سوی دیگر برخی از کارشناسان معتقدند با پیوستن و ارتباط چابهار و گوادر، استقلال چابهار از دست میرود، این بندر در سایه گوادر قرار میگیرد و استقلال چابهار را نباید از دست بدهیم. چابهار اهرمی در دست ایران است که بتواند از آن در مسائل سیاسی، امنیتی و تجاری استفاده کند. بنابر این، دستگاه دیپلماسی کشور باید توجه داشته باشد که نباید در رودربایستی روابط دوستانه ما با هند و پاکستان، چابهار قربانی شود.
اهمیت راهبردی سواحل مکران برای امریکاهمانطور که میدانیم یکی از مولفههای اصلی در سیاست خارجی امریکا، محدودیت قدرت چین است زیرا آن را تهدیدی برای آینده خود میداند. یکی از ابزارهای امریکا برای محدودسازی چین، هند است. در میان کشورهای منطقه امریکا به لحاظ اقتصادی و سیاسی کمترین تعارض را با هند دارد. از این رو، به دنبال محدودسازی چین، امریکا از گسترش نفوذ هند در افغانستان و حتی سرمایهگذاری این کشور در بندر چابهار در راستای ایجاد ثبات در افغانستان حمایت میکند. ضمن اینکه، در راستای سیاست خاص منطقهای امریکا و رقابت این کشور با چین، معافیتهای تحریمی بندر چابهار نیز در همین چارچوب قابل توجیه است. اگر سه کشور ایران، هند و امریکا در یک مثلث قرار گیرند، اضلاع هند و امریکا و هند و ایران با یکدیگر پیوند عمیقی دارند، اما ضلع امریکا و ایران با یکدیگر در تعارض هستند. با وجود این موضوع، تقابل و توازن بین قدرتهای بزرگ یعنی از یک سو همسویی امریکا و هند و از سوی دیگر تقابل هند و امریکا با چین، میتواند فرصت مناسبی را برای ایران فراهم کند. به این ترتیب که از توان کشورهای مختلف برای توسعه سواحل مکران و بندر چابهار به عنوان مولفه اصلی این منطقه استفاده کند. البته باید توجه داشت که وقتی پای رقابت بین کشورها پیش میآید امکان ناامن شدن چابهار نیز وجود خواهد داشت و با امنیتی شدن منطقه، به نوعی از رشد اقتصادی آن جلوگیری میشود.