پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۷۶۷۶۳
تاریخ انتشار : ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۷:۳۵
ملک عبدالله دوم به صراحت رژیم اسرائیل را تهدید کرد که اگر کرانه باختری و غور اردن را الحاق کند باید منتظر برخورد بزرگ باشد.

شعار سال: عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت: وقتی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر دولت اشغالگر اندکی پیش از ادای سوگند قانونی دولتش در کنیسه(پارلمان رژیم صهیونیستی) در عصر روز گذشته بگوید« زمان آن فرا رسیده تا اسرائیل حاکمیت خود را بر کرانه باختری اعمال کند و هر کسی به حق ما در اراضی اسرائیل باور دارد باید این اقدام را تأیید کند و دولت ما آن را عملی می کند» این یعنی انحلال عملی تشکیلات خودگردان، لغو همه معاهده های اوسلو، تشکیل دو کشور  است و نیز مقدمه سازی برای اخراج صد ها هزار و چه بسا میلیون ها فلسطینی از شهرهای بزرگ و فرستادن شان به اردن به عنوان میهن جایگزین بر اساس دیدگاه راستگراهای اسرائیلی و از آن مهمتر تهدید امنیت ملی اردن است.

این را نمی پرسیم که کشورهای عرب در رویارویی با این تصمیم برای الحاق چه واکنشی نشان می دهند؛ این الحاق ستون فقرات برنامه دولت ائتلافی است که نتانیاهو با مشارکت ژنرال «بنی گانتس» هدایت می کند و اجرای آن در اوایل ماه جولای آینده رخ می دهد. همچنین نمی پرسیم که دولت فلسطین و «محمود عباس» رئیس آن چه می کنند و دولت اردن که مهمترین متضرر از آن است نیز چه خواهد کرد.

 

به محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان و تهدیدهایش برای منحل کردن تشکیلات و لغو توافقنامه های اوسلو و پایان همه تدابیر اتخاذ شده بر اساس آن از جمله هماهنگی امنیتی در صورتی که «اسرائیل یک سانتی متر از کرانه باختری یا غور اردن را ملحق کند» دل خوش نمی کنیم. محمود عباس این تهدیدات را در آخرین سخنانش به زبان آورد. به یک دلیل ساده به این تهدیدهایش دل خوش نمی کنیم زیرا  وی حرف می زند ولی هرگز عمل نمی کند و این تهدیدها را بارها ما شنیدیم و او به رغم این تهدیدها در کاخش در رام الله می ماند تا اجل سراغش بیاید یا یک سرباز دختر نوجوان اسرائیلی بیاید و او را خارج از مرزها بیرون بیندازد ولی به ملت های اردن و فلسطین امید زیادی داریم تا به هم ملحق شده و با قدرت با این توطئه با تمام ابزارهای در دسترس و غیر دسترس مقابله کنند؛ ابزارهایی که بلافاصله می توان از محور مقاومت به آنها دست یافت. اگر به شکل رسمی تحرکی برای خنثی کردن این طرح تجاوزکارانه مورد حمایت آمریکا صورت نگیرد ملت های اردن و فلسطین با حمایت مقاومت از خود تحرک نشان می دهند.به رغم آن که ما در تحرک رسمی تردید داریم.

ملک«عبدالله دوم» پادشاه اردن به خوبی می داند که راستگرایان اسرائیلی تندرو به رهبری نتانیاهو حامی الحاق کرانه باختری و غور اردن هستند و برای این کار تشویق می کنند و می خواهند پادشاهی هاشمی ها را سرنگون کنند تا استراتژی خود را برای تبدیل اردن به کشور«جعلی» فلسطین به اجرا در بیاورند. این الحاق تهدید مستقیم اردن است و ارتباط بین خودش و اراضی فلسطین را قطع می کند و پس از آن قطعا عملیات «اخراج» فلسطینی ها به سمت اردن آغاز می شود. این همان چیزی است که سخنان ملک عبدالله در گفت و گو با مجله«در اشپیگل »آلمان را تفسیر می کند. ملک عبدالله دوم به صراحت به اسرائیل نسبت به الحاق کرانه باختری و غور اردن هشدار داد و تهدید کرد که این «اقدام منجر به برخورد بزرگ می شود و همه احتمال ها و امکان ها را بررسی می کنیم».

چند بار با ملک عبدالله دوم دیدار کردم که آخرین آنها ماه اکتبر گذشته بود. در این دیدارها دریافتم که چیزی که او را بسیار نگران می کند موضوع الحاق کرانه باختری و غور بود و یک کلام گفت که « هر گونه عملیات اخراج فلسطینی ها از شهرهای بزرگ قبل یا بعد یا در جریان این عملیات الحاق به مثابه«اعلان جنگ» علیه اردن است که در برابر ان کت بسته نمی مانیم و فرقی نمی کند نتایجش چه باشد با قدرت تمام پاسخ می دهیم.»

وقتی روز گذشته داشتم متن مصاحبه پادشاه اردن با مجله در اشپیگل آلمان را می خواندم به ویژه پاراگرافی که در آن«برخورد بزرگ» به عنوان پاسخ مستقیم به هر گونه عملیات الحاق کرانه غربی و غور اردن آمده بود، این حرف را به یاد آوردم؛ عملیاتی که احتمال اجرای آن طی دیدار«مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا از قدس اشغالی در چند روز پیش و انتقال پیام حمایت آمریکا از این تصمیم بسیار بالا رفت.

در صورت وقوع«برخورد» گزینه های اردن زیاد و برای دولت اشغالگر دردناک است که بازرترین آنها در عرصه مدنی لغو توافقنامه «وادی عربه» و تمام مسائل مربوط به آن از عادی سازی روابط و هماهنگی امنیتی گرفته تا همکاری اقتصادی و تبادل سفراء و توافقنامه های تجاری به ویژه قرارداد زشت و غیر میهنی وارد کردن گاز مسروقه فلسطین هستند.

در آخرین دیدارم با پادشاه اردن نگرانی را در چهره اش دیدم؛ این نگرانی چند دلیل داشت از جمله خالی کردن پشت اردن توسط برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس و توقف کمک های مالی به این کشور و این «برخی» از نقش اردن عبور کرده و کانال های تماس مستقیم با اسرائیلی ها باز کردند و نیز جانبداری کامل ترامپ از سیاست های دولت نتانیاهو و سیاست های شهرک سازی روز افزونش. آن زمان جنبش مردمی در اوج خود بود.

اردن در حال حاضر به نظر بسیار قوی تر از گذشته است و دلایل این قدرت به باور ما قوی بودن رابطه پادشاه اردن با ملتش، وحدت ملی میان فرزندان این ملت و توافق جمعی آنها بر بستر مقابله با خطر تهدید اسرائیل به رغم همه مشکلات اقتصادی و بی مهری کشورهای حاشیه خلیج فارس و تهدیدهای ویروس کرونا است.

می توان یک منبع قدرت دیگری را نیز اضافه کرد و آن وجود 600کیلومتر مرز اردن با فلسطین اشغالی است که دولت عبری به هر اندازه سلاح، تجهیزات اطلاعاتی، بالگرد یا هواپیما یا پهپاد داشته باشد در صورتی که جرقه جنگ با تمام شکل های آن زده شود، هرگز نمی تواند آن را کنترل کند.

در این چارچوب می توان گفت که گشودن کانال ائتلاف با محور مقاومت یکی از گزینه هایی است که پادشاه اردن و ارکان فرماندهی اش نباید آن را نادیده بگیرند آرزو می کردیم که پادشاه اردن زودتر از این برگه برنده استفاده می کرد زیرا تردیدی نداریم که دولت ترامپ رئیس جمهور آمریکا که همپیمان سعودی خود را تنها گذاشت و موشک ها و پهپادها و تجهیزات نظامی خود را از عربستان بیرون کشید زیرا نمی تواند هزینه مالی را به دلیل فروپاشی بهای نفت بدهد همین کار را نیز با اردن خواهد کرد و چه بسا برای اردن فقیر به لحاظ مالی و غنی به لحاظ میهنی و عقیده ای خطرناک تر است. همچنین به دلیل آن که ترامپ خودش را به لابی یهودی به امید پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری فروخته است هیچ برگ برنده ای جز یهودی های اسرائیلی ندارد چون در رویارویی با کرونا و فروپاشی اقتصادی پس از کرونا و نیز صعود قدرت چین شکست خورده است.

اردن با ملت و ارتش،موقعیت جغرافیایی و وحدت ملی اش قوی است و برگه برنده های قدرت زیادی دارد و همانطور که به رغم فشارهای آمریکا اجاره اراضی «الباقوره» و «الغمر» به اسرائیل را رد کرد امیدواریم این بار هم همه تصمیم های الحاق توسط رژیم اسرائیل را با قدرت رد کند و با آن مقابله کند حتی اگر به قیمت رویارویی نظامی تمام شود و به همه کسانی که درباره تفاوت میزان قدرت دم می زنند می گوییم که نتانیاهو نتوانست یک متر در نوار غزه یا جنوب لبنان پیشروی کند و  از وحشت سه سوراخ در سیم خاردار مرزی با لبنان قالب تهی کرد حالا حال و روزش چگونه خواهد بود اگر شیرهای اردن مسلح به ایمان به پیروزی و برای آزادسازی مقدسات اسلامی و مسیحی و آزادی برادران آنها در اراضی اشغالی به عنوان هر گونه اقدام تجاوزکارانه اسرائیلی از هر سوی و جهت به سمت مرزها روی بیاورند؟

اردن تغییر می کند و میزان ملی گرایی و آمادگی برای فدارکاری در میان ملت ، ارتش و رهبرانش به اوج خود رسیده است و شاید اقدام الحاق اگر نتانیاهو جرأت کند و به آن دست بزند آغاز پایان تکبر و سلطه گرایی و نژادپرستی اسرائیل خواهد بود.

عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه‌ای رأی الیوم نوشت: وقتی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر دولت اشغالگر اندکی پیش از ادای سوگند قانونی دولتش در کنیسه (پارلمان رژیم صهیونیستی) در عصر روز گذشته بگوید «زمان آن فرا رسیده تا اسرائیل حاکمیت خود را بر کرانه باختری اعمال کند و هر کسی به حق ما در اراضی اسرائیل باور دارد باید این اقدام را تأیید کند و دولت ما آن را عملی می‌کند» این یعنی انحلال عملی تشکیلات خودگردان، لغو همه معاهده‌های اوسلو، تشکیل دو کشور است و نیز مقدمه سازی برای اخراج صد‌ها هزار و چه بسا میلیون‌ها فلسطینی از شهر‌های بزرگ و فرستادن شان به اردن به عنوان میهن جایگزین بر اساس دیدگاه راستگرا‌های اسرائیلی و از آن مهمتر تهدید امنیت ملی اردن است.

این را نمی‌پرسیم که کشور‌های عرب در رویارویی با این تصمیم برای الحاق چه واکنشی نشان می‌دهند؛ این الحاق ستون فقرات برنامه دولت ائتلافی است که نتانیاهو با مشارکت ژنرال «بنی گانتس» هدایت می‌کند و اجرای آن در اوایل ماه جولای آینده رخ می‌دهد. همچنین نمی‌پرسیم که دولت فلسطین و «محمود عباس» رئیس آن چه می‌کنند و دولت اردن که مهمترین متضرر از آن است نیز چه خواهد کرد.

به محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان و تهدیدهایش برای منحل کردن تشکیلات و لغو توافقنامه‌های اوسلو و پایان همه تدابیر اتخاذ شده بر اساس آن از جمله هماهنگی امنیتی در صورتی که «اسرائیل یک سانتی متر از کرانه باختری یا غور اردن را ملحق کند» دل خوش نمی‌کنیم. محمود عباس این تهدیدات را در آخرین سخنانش به زبان آورد. به یک دلیل ساده به این تهدیدهایش دل خوش نمی‌کنیم، زیرا وی حرف می‌زند، ولی هرگز عمل نمی‌کند و این تهدید‌ها را بار‌ها ما شنیدیم و او به رغم این تهدید‌ها در کاخش در رام الله می‌ماند تا اجل سراغش بیاید یا یک سرباز دختر نوجوان اسرائیلی بیاید و او را خارج از مرز‌ها بیرون بیندازد، ولی به ملت‌های اردن و فلسطین امید زیادی داریم تا به هم ملحق شده و با قدرت با این توطئه با تمام ابزار‌های در دسترس و غیر دسترس مقابله کنند؛ ابزار‌هایی که بلافاصله می‌توان از محور مقاومت به آن‌ها دست یافت. اگر به شکل رسمی تحرکی برای خنثی کردن این طرح تجاوزکارانه مورد حمایت آمریکا صورت نگیرد ملت‌های اردن و فلسطین با حمایت مقاومت از خود تحرک نشان می‌دهند. به رغم آن که ما در تحرک رسمی تردید داریم.

ملک «عبدالله دوم» پادشاه اردن به خوبی می‌داند که راستگرایان اسرائیلی تندرو به رهبری نتانیاهو حامی الحاق کرانه باختری و غور اردن هستند و برای این کار تشویق می‌کنند و می‌خواهند پادشاهی هاشمی‌ها را سرنگون کنند تا استراتژی خود را برای تبدیل اردن به کشور «جعلی» فلسطین به اجرا در بیاورند. این الحاق تهدید مستقیم اردن است و ارتباط بین خودش و اراضی فلسطین را قطع می‌کند و پس از آن قطعا عملیات «اخراج» فلسطینی‌ها به سمت اردن آغاز می‌شود. این همان چیزی است که سخنان ملک عبدالله در گفتگو با مجله «در اشپیگل» آلمان را تفسیر می‌کند. ملک عبدالله دوم به صراحت به اسرائیل نسبت به الحاق کرانه باختری و غور اردن هشدار داد و تهدید کرد که این «اقدام منجر به برخورد بزرگ می‌شود و همه احتمال‌ها و امکان‌ها را بررسی می‌کنیم».

چند بار با ملک عبدالله دوم دیدار کردم که آخرین آن‌ها ماه اکتبر گذشته بود. در این دیدار‌ها دریافتم که چیزی که او را بسیار نگران می‌کند موضوع الحاق کرانه باختری و غور بود و یک کلام گفت که «هر گونه عملیات اخراج فلسطینی‌ها از شهر‌های بزرگ قبل یا بعد یا در جریان این عملیات الحاق به مثابه «اعلان جنگ» علیه اردن است که در برابر ان کت بسته نمی‌مانیم و فرقی نمی‌کند نتایجش چه باشد با قدرت تمام پاسخ می‌دهیم.»

وقتی روز گذشته داشتم متن مصاحبه پادشاه اردن با مجله در اشپیگل آلمان را می‌خواندم به ویژه پاراگرافی که در آن «برخورد بزرگ» به عنوان پاسخ مستقیم به هر گونه عملیات الحاق کرانه غربی و غور اردن آمده بود، این حرف را به یاد آوردم؛ عملیاتی که احتمال اجرای آن طی دیدار «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا از قدس اشغالی در چند روز پیش و انتقال پیام حمایت آمریکا از این تصمیم بسیار بالا رفت.

در صورت وقوع «برخورد» گزینه‌های اردن زیاد و برای دولت اشغالگر دردناک است که بازرترین آن‌ها در عرصه مدنی لغو توافقنامه «وادی عربه» و تمام مسائل مربوط به آن از عادی سازی روابط و هماهنگی امنیتی گرفته تا همکاری اقتصادی و تبادل سفراء و توافقنامه‌های تجاری به ویژه قرارداد زشت و غیر میهنی وارد کردن گاز مسروقه فلسطین هستند.

در آخرین دیدارم با پادشاه اردن نگرانی را در چهره اش دیدم؛ این نگرانی چند دلیل داشت از جمله خالی کردن پشت اردن توسط برخی کشور‌های حاشیه خلیج فارس و توقف کمک‌های مالی به این کشور و این «برخی» از نقش اردن عبور کرده و کانال‌های تماس مستقیم با اسرائیلی‌ها باز کردند و نیز جانبداری کامل ترامپ از سیاست‌های دولت نتانیاهو و سیاست‌های شهرک سازی روز افزونش. آن زمان جنبش مردمی در اوج خود بود.

اردن در حال حاضر به نظر بسیار قوی‌تر از گذشته است و دلایل این قدرت به باور ما قوی بودن رابطه پادشاه اردن با ملتش، وحدت ملی میان فرزندان این ملت و توافق جمعی آن‌ها بر بستر مقابله با خطر تهدید اسرائیل به رغم همه مشکلات اقتصادی و بی مهری کشور‌های حاشیه خلیج فارس و تهدید‌های ویروس کرونا است.

می‌توان یک منبع قدرت دیگری را نیز اضافه کرد و آن وجود ۶۰۰ کیلومتر مرز اردن با فلسطین اشغالی است که دولت عبری به هر اندازه سلاح، تجهیزات اطلاعاتی، بالگرد یا هواپیما یا پهپاد داشته باشد در صورتی که جرقه جنگ با تمام شکل‌های آن زده شود، هرگز نمی‌تواند آن را کنترل کند.

در این چارچوب می‌توان گفت که گشودن کانال ائتلاف با محور مقاومت یکی از گزینه‌هایی است که پادشاه اردن و ارکان فرماندهی اش نباید آن را نادیده بگیرند آرزو می‌کردیم که پادشاه اردن زودتر از این برگه برنده استفاده می‌کرد، زیرا تردیدی نداریم که دولت ترامپ رئیس جمهور آمریکا که همپیمان سعودی خود را تنها گذاشت و موشک‌ها و پهپاد‌ها و تجهیزات نظامی خود را از عربستان بیرون کشید، زیرا نمی‌تواند هزینه مالی را به دلیل فروپاشی بهای نفت بدهد همین کار را نیز با اردن خواهد کرد و چه بسا برای اردن فقیر به لحاظ مالی و غنی به لحاظ میهنی و عقیده‌ای خطرناک‌تر است. همچنین به دلیل آن که ترامپ خودش را به لابی یهودی به امید پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری فروخته است هیچ برگ برنده‌ای جز یهودی‌های اسرائیلی ندارد، چون در رویارویی با کرونا و فروپاشی اقتصادی پس از کرونا و نیز صعود قدرت چین شکست خورده است.

اردن با ملت و ارتش، موقعیت جغرافیایی و وحدت ملی اش قوی است و برگه برنده‌های قدرت زیادی دارد و همانطور که به رغم فشار‌های آمریکا اجاره اراضی «الباقوره» و «الغمر» به اسرائیل را رد کرد امیدواریم این بار هم همه تصمیم‌های الحاق توسط رژیم اسرائیل را با قدرت رد کند و با آن مقابله کند حتی اگر به قیمت رویارویی نظامی تمام شود و به همه کسانی که درباره تفاوت میزان قدرت دم می‌زنند می‌گوییم که نتانیاهو نتوانست یک متر در نوار غزه یا جنوب لبنان پیشروی کند و از وحشت سه سوراخ در سیم خاردار مرزی با لبنان قالب تهی کرد حالا حال و روزش چگونه خواهد بود اگر شیر‌های اردن مسلح به ایمان به پیروزی و برای آزادسازی مقدسات اسلامی و مسیحی و آزادی برادران آن‌ها در اراضی اشغالی به عنوان هر گونه اقدام تجاوزکارانه اسرائیلی از هر سوی و جهت به سمت مرز‌ها روی بیاورند؟

اردن تغییر می‌کند و میزان ملی گرایی و آمادگی برای فدارکاری در میان ملت، ارتش و رهبرانش به اوج خود رسیده است و شاید اقدام الحاق اگر نتانیاهو جرأت کند و به آن دست بزند آغاز پایان تکبر و سلطه گرایی و نژادپرستی اسرائیل خواهد بود.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری جماران، تاریخ انتشار: 29 اردیبهشت 1399، کد خبر: 1433375، www.jamaran.news

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین