شعار سال: چندی پیش یکی از جراحان متنی را در نکوهش افرادی که منتقد حقوقهای نجومی در بخش درمان هستند را برای بنده فرستاد که یک متخصص جراح قلب در پاسخ به یک مکانیک که دلیل اختلاف شدید درآمدی یک جراح با یک مکانیک را پرسیده بود گفته بود: میتوانی موتور خودروی مرا در حالیکه روشن است تعمیر کنی؟! مکانیک مستاصل پاسخ داد خیر و جراح گفت: این تفاوت کار من و توست؟!
این متن عامه پسند و پاسخ جاهلانه آقای جراح بازتاب بسیاری در بین برخی پزشکان و حتی عموم مردم داشت، از آنجا جاهلانه که باز هم متخصص محترم به جای پاسخی صحیح از ابزار عدم تقارن اطلاعاتی خود با مکانیک بهره برد و او را مغلوب کرد، حالا اگر بخواهم تفاوت کار یک متخصص جراح قلب را با یک مکانیک شرح دهم باید عرض کنم
۱_ مکانیک اگر چند روز روی موتور کار کند و ماشین روشن نشود ریالی گیرش نمیآید، اما جراح در کشور ما حتی اگر بیمار بمیرد پول جراحی خودش را میگیرد.
۲_ مکانیک اگر حین کار باعث آسیب به بدنه یا سیستم برق یا ... گردد باید آن را جبران کند، اما جراح میتواند بگوید که از عوارض عمل جراحی است.
۳_ این حق مشتری است که بالاسر مکانیک بایستد و کار را ببینید حتی اگر ذرهای تخصص نداشته باشد، اما جراح اجازه حضور مشتری بر سر عمل را نمیدهد.
۴_ مکانیک باید قطعه داغی را تحویل مشتری دهد و قطعه نو را از مشتری بگیرد، اما جراح الزامی به اثبات مصرف لوازم جراحی ندارد .
۵_ مکانیک اگر انگشتش لای تسمه یا موتور برود قطع میشود، اما جراح اگر انگشت خود را بی محابا وارد قلب کند، قلب بیمار ناکار میشود.
۶_ مکانیک اگر قصور کند باید از جیب بپردازد و اگر ثابت شود مهارت نداشته و بی جهت دخالت کند در صورت تمایل مشتری میتواند تحت پیگرد قرار گیرد، اما جراح در صورت قصور میتواند از بیمه مسئولیت مدنی خود استفاده کند.
۷_مکانیک نمیتواند قطعهای که مشتری از نمایندگی مجاز برای تعویض آورده را رد کند، چون مشتری سراغ هزاران مکانیک دیگر میرود، اما بیمار ناچار است سراغ شرکتی برود و کالایی را تامین کند که جراح دستور داده و چندان شانس انتخاب ندارد، چون تعداد متخصصین شهر بسیار بسیار پایین است؛ و دهها تفاوت دیگر که حکایت از آن دارد دشواری کار یک مکانیک میتواند از برخی جهات سختتر از یک جراح هم باشد.
اما اگر جای آقای جراح بودم فقط میگفتم کار خودت را با من مقایسه نکن هر دو برای خدمت به مردم آمده ایم و این که معیشت شما انچنان که بایسته و شایسته است، تامین نمیشود ربطی به من ندارد و من فقط حق و حقوق خودم را مطالبه میکنم.
باید خدمت برخی از فعالان صنفی پزشکی عرض کنم در مبارزات صنفی خود که امری کاملا طبیعی و به حق است هیچگاه ارزش کار سایرین را پایین نیاورید، فقط کافیست که چند ساعتی از عالم اناتومی و فیزیولوژی و کیست و جراحی و ... بیرون بیایید و کمی در تاریخ پزشکی غور کنید تا دریابید که پزشکی امروز را تا چه حد مدیون صنعت چاپ هستید تا دریابید اگر فیلسوفان بزرگ علوم انسانی نظیر "کانت"، "هگل"، "اسپنوزا"، "ژان ژاک روسو"، "فویر باخ" و .. نبودند، امروز اگر میخواستید به سبک غربی طبابت کنید باید اقتدا میکردید به بیمارستانهای کلیسا و خواباندن مردم طاعون زده بر کف بیمارستانها و اگر به سبک شرقی؛ باید طریقه انفیه و... را خوب میفهمیدید و نسخههایی مثل نوشیدن ادار شتر تجویز میکردید.
لطفا ضمن ارزش قائل شدن برای کار خود، تحت هیچ شرایطی خود را بالاتر از اساتید علوم انسانی و مهندسی ندانید، همینقدر بدانید که نظام سلامت ما اگر مثل غرب به دستان اساتید مدیریت اداره میشد و پزشکان به کار بالین خود میپرداختند و بر روابط عمومی و بازرسی حراست و بیمه و ... آموزش و صدارت و.. مستولی نمیشدند، و دستان تعارض منافع و فعالیت همزمان در بخش خصوصی و دولتی با تدابیر علمای مدیریت و حقوق قطع میشد، قطعا امروز شرایط بهتری داشتیم حتی برای شما.
مهدی اسفندیار