شعار سال: اگر در سالهای پیش ما میتوانستیم یک دو قطبی اصلاحطلبی و اصولگرایی را برای سرگرم کردن افکار عمومی داشته باشیم و نهادی مانند دولت را در برابر نهادهای فرا دولتی قرار دهیم، اما بعد از ریاست جمهوری اوباما این واقعیت، هم برای آمریکاییها و هم برای جامعه ایران به شکل بسیار پررنگی مسجل شده است که تغییرات سیاسی اصلاح طلبی و اصولگرایی در دولت، مجلس و دیگر نهادها اساساً هیچ ارتباطی با مسئله مذاکره با آمریکا ندارد، بلکه این شخص رهبری است که تعیین کننده راهبردهای دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران است. ما نباید شرایط را طور دیگری تحلیل کنیم. اتفاقاً به همین واسطه است که باراک اوباما و حتی دونالدترامپ نامه خود برای مذاکره با جمهوری اسلامی ایران را، نه برای حسن روحانی و دستگاه سیاست خارجی، بلکه برای رهبری ارسال میکنند و از او درخواست مذاکره و گفت و گو دارند. پیرو این تحلیل آبه شینزو، نخست وزیر ژاپن به نمایندگی از دونالد ترامپ برای گفت گو و مذاکره با رهبری به ایران سفر کرده بود، نه برای دیدار با حسن روحانی تا بتواند با چراغ سبز نظام، مذاکره را با آمریکاییها به سرانجام برساند. این مسئله نشان از این دارد که اکنون برای آمریکایی ها و نظام بینالملل نیز این واقعیت درک شده که مهره تعیین کننده مذاکره با آمریکا رهبری است، نه دولتها و جریانهای سیاسی داخلی.
من در مجموعه مصاحبه هایی که با دیپلماسی ایرانی از حدود دو سال پیش داشتم به نقش مهم و جایگاه تاثیرگذار مجلس یازدهم در ریلگذاری سیاسی ایران برای قرن پانزدهم هجری شمسی اشاره کردم. اکنون با این مجلس اصولگرا من معتقدم که نهادهای تصمیمگیر فرادولتی به سمت شکل گیری یک دولت میلیتاریستی و نظامیگرای اصولگرا در ۱۴۰۰ گام برداشته اند به گونهای که حتی برخی از افراد مانند حسین الله کرم حتی عنوان میکند که برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نباید هیچ گزینه ای از اصلاحطلبان و مستقلین تایید صلاحیت شود. این مسئله نشان میدهد که ریل گذاران از اصلاح طلبی و اصولگرایی عبور کرده اند و به سمت یک دولت نظامی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده پیش میروند. اما شرایط تنها به اینجا ختم نمیشود، بلکه در این صورت ما شاهد یک دست شدن قدرت در ایران خواهیم بود. یعنی رئیس قوه مجریه، رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه از یک طیف سیاسی، امنیتی و نظامی خاص خواهند بود و بدین صورت کشور به سمت یک فضای جدید، هم در داخل، هم در منطقه و هم در فضای بین الملل پیش خواهد رفت. در این صورت ما شاهد خواهیم بود که دو سناریو برای ایران شکل خواهد گرفت، یا این که تهران بر مبنای گفتمان اصولگرایی از استکبارستیزی گرفته تا صدور انقلاب و تقابل با ایالات متحده آمریکا به صورت رسمی از برجام خارج خواهد شد و در ادامه درگیری پررنگ ایران با آمریکا به مرز تنش نظامی کشیده می شود. خصوصا اگر دولت دوم دولت دونالد ترامپ روی کار بیاید احتمال وقوع این سناریو بیشتر خواهد شد. چون در آن صورت دولت اصولگرا بر مبنای نگاه نظام هیچ گونه گفت وگویی با دولت ترامپ نخواهد داشت، چرا که وی (ترامپ) را قاتل سردار سلیمانی میداند و این افراد به دنبال مذاکره با قاتل سردار سلیمانی نخواهند بود و یا اینکه دولت اصولگرا به سمت گفت وگو با دولت جو بایدن خواهد رفت که با توجه به حمله گسترده اصولگرایان در سال های اخیر به برجام این نگاه وجود دارد که اصولگرایان به دنبال امتیازگیری بیشتر و تضمینهای پررنگ تر از آمریکا خواهند بود، در صورتی که در آن طرف نیز به واسطه شرایط کنونی دیگر حتی جو بایدن هم مانند دولت باراک اوباما حاضر به دادن امتیاز به ایران نخواهد بود. در آن صورت رسیدن به یک فصل مشترک و شکل گیری توافق میان ایران و آمریکا امری بسیار پیچیده، زمان بر و حتی میتوان گفت غیر قابل تحقق خواهد بود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی ساعت 24، کد خبر: 499023، تاریخ انتشار: 20 خرداد ۱۳۹۹، www.saat24.news