شعار سال : مقایسه آمارهای بیکاری ناشی از کرونا در ایران و آمریکا چه چیزی درباره ساختار اشتغال در ایران به ما میگوید؟
بر اساس آمار رسمی پایان اردیبهشت ۸۲۳هزار نفر یعنی حدود ۳.۵ درصد از افراد شاغل ایرانی برای دریافت بیمه بیکاری اقدام کرده و ۱۰۳هزار نفر آن را دریافت کرده اند. این نسبت در ایالات متحده بیش از هفت هشت برابر، یعنی ۲۵.۸درصد است!
البته وزارت کار ایران هم بیکاری ۲۰درصد از شاغلان بر اثر شیوع کرونا را پیشبینی کرده است. برآورد این وزارتخانه البته نسبت به تخمین سازمان جهانی کار که نیمی از مشاغل جهان را در خطر دانسته حتی خوشبینانه هم محسوب میشود. ولی در صورت تحقق این برآورد، تعداد بیکاران چهار میلیون نفر بیش از تعدادی خواهد بود که تاکنون برای دریافت بیمه بیکاری اقدام کردهاند. به این ترتیب اثر کرونا بر بازار کار ایران فقط کمی کمتر از ایالات متحده خواهد بود و فاصله زیاد ۲۱ درصدی فعلی بین نسبت متقاضیان بیمه بیکاری در دو کشور را باید در عوامل دیگری جستجو کرد.
بازار کار ایران انعطاف کمتری از کشوری مثل آمریکا دارد. گرچه اکثر شغلهای از دست رفته بر اثر کرونا در ایران از منعطفترین – و در عین حال بزرگترین- بخش اقتصاد یعنی خدمات بودهاند، اما باز هم اخراج نیروی کار برای کارفرمای ایرانی تصمیمی بسیار سختتر از کارفرماهای کشورهای با اقتصاد آزادتر است؛ بنابراین به اخراج نیروی کار در ایران بخاطر کرونا تدریجیتر خواهد بود.
علاوه بر این حدود ۱۵درصد از شاغلین ایران فاقد هرگونه پوشش بیمهای بوده و طبعا در صورت از دست دادن شغل قادر به درخواست بیمه بیکاری نخواهند بود. این سه و نیم میلیون کارگر فاقد بیمه به دلیل اینکه از داشتن قراردادهای محکم محروم هستند، جزو اولین کاندیداهای تعدیل نیروی کار در وضعیت رکود هستند. همچنین کسر بزرگی از این کارگران در گروه مشاغل تک نفره مثل پیک موتوری، کارگر روزمزد و دستفروش هستند که در صف اول ضربه دیدن از هر موج رکود اقتصادی قرار دارند.
دلیل دیگر میتواند ناامیدی نیروی کار از یافتن شغل جدید در آینده نزدیک باشد. اکثر اقتصادهای ضربه دیده از کرونا تا بیش از شیوع بیماری یعنی در سال ۲۰۱۹ در حال رشد بودهاند. مثلا اقتصاد آمریکا در این سال ۲.۳درصد بزرگتر شد و بیکاری آن به ۳.۵درصد کاهش یافت. پس منطقی است که کارگران بیکار شده وضعیت کنونی را وقفهیی بدانند که بر اثر اجرای فرمان خانهنشینی در روند عادی اقتصاد ایجاد شده است. در چنین وضعیتی آنان ترجیح میدهند تا در همان هفتههایِ اول از دست دادنِ شغل اقدام به گرفتن کمکهای بیکاری کنند. همچنان که کارفرماها هم ترجیح میدهند تا هرچه سریعتر بار دستمزد نیروی کار مازاد -خصوصا کمتر ماهر- را از دوش خود برداشته و بعد از بازگشایی کارگر جدید استخدام کنند. چنانچه ۷۷درصد کارگران آمریکایی که در بحران کرونا شغل خود را از دست دادهاند معتقدند به زودی - پس از بازگشایی کسب و کارها- به سرکار باز خواهند گشت. اما محاسبه کارگران و صاحبان کار ایران متفاوت است. قانون کار ایران اخراج را به گزینه پرهزینهیی برای کارفرما تبدیل کرده است. در نتیجه آنان ترجیح میدهند حتی در صورت نداشتن امکان پرداخت دستمزدها مطالبات کارگران روی هم انباشته شود تا اینکه آنان را اخراج کنند.
از سوی دیگر، کارگران هم در استخدام باقی ماندن و حقوق نگرفتن را به از دست دادن شغل و گرفتن بیمه بیکاری ترجیح میدهند. چرا که امیدی به یافتن شغل جدید بعد از اتمام دوره بین ۶ تا ۱۸ ماه بیمه بیکاری ندارد. چرا؟
نرخ رسمی بیکاری ایران در سال قبل ۱۰.۶ درصد بوده. البته برخی این نرخ را بسیار کمتر از میزان واقعی بیکاری در ایران میدانند.
اما قطعنظر از اختلاف نظرها بر سر تعداد واقعی بیکاران، چشمانداز ایجاد فرصتهای شغلی جدید در سال پیش رو روشن نیست. بدون در نظر گرفتن رکود ناشی از کرونا، پیشبینی میشد که اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۰ شش درصد کوچکتر شود.
علاوه بر این خبر بدتر برای بازار کار ایران کاهش سرمایهگذاری و به بیان دیگر از بین رفتن شانس تولید شغل در سال جاری و سالهای بعد از آن است. سال گذشته، برای اولین بار در تاریخ زمان ثبت حسابهای ملی در ایران، مقدار تشکیل سرمایه از استهلاک سرمایه کمتر بود! یعنی جمع سرمایهگذاری انجام شده توسط دولت، مردم و طرفهای خارجی در اقتصاد ایران در این سال کمتر از آن بوده که حتی استهلاک سرمایهگذاریهای موجود (ابنیه، کارخانجات، پالایشگاهها و …) را جبران کند. در نتیجه انتظار نمیرفت که اقتصاد ایران بتواند - حتی به فرض نبود کرونا - مشاغل پارسال خود را حفظ کند!
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال ، برگرفته از فضای مجازی