پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۹۰۱۴۲
تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۹:۴۶
آشنایی با تاریخچه، انواع و معانی نمادین قفل‌های سنتی به همراه گفت‌و‌گو با استادی که نامش با عنوان «گنجینه زنده بشری در قفل‌سازی سنتی» در فهرست میراث‌ملی ثبت‌شده است.

شعار سال: تماشای صحنه به جا مانده از یک سرقت در خانه‌مان پس از بازگشت از یک مهمانی یا سفر، به طور قطع مطلوب هیچ کدام‌مان نیست و ما برای پیشگیری از همین اتفاق به ورودی خانه‌مان قفل می‌زنیم. همان‌طور که به در مغازه، کشوهایمان در اداره و خودروهایمان هم قفل می‌زنیم. شاید امروزه قفل‌ها بیشتر جنبه حفاظتی و امنیتی پیدا کرده باشند اما از گذشته تا به امروز قفل‌ها در گذر تاریخ قصه و ماجرای خودشان را داشته‌ و جنبه‌ هنری و تزیینی هم پیدا کرده‌اند. قفل‌سازی همواره از پیشه‌های مهم اما پُرزحمت و رنج‌آور بوده است. قفل‌ساز برای یاد گرفتن این فن و هنر باید سال‌ها زانوی شاگردی می‌زده تا رمز و راز کار را از استاد بیاموزد و به جایگاه استادی برسد. قفل‌سازی سنتی را باید زیرمجموعه‌  هنر فلزکاری دانست. امروز به رغم همه تحولاتی که در عرصه قفل‌سازی اتفاق افتاده است هنوز هم در گوشه و کنار این کشور اشکال سنتی قفل‌سازی به حیات خودش ادامه می‌دهد، هرچند این هنر زیبا در محاصره صنایع مدرن و بی‌روح و در سایه بی‌توجهی و حمایت نشدن بسیار کمرنگ‌تر از گذشته شده است. در پرونده امروز، نگاهی به هنر و صنعت قفل‌سازی سنتی انداخته‌ایم و با استاد حسن کوکبی یکی از استادان باسابقه قفل‌سازی این سرزمین گفت‌وگویی داشته‌ایم.

پیشینه صنعت قفل‌سازی در ایران، 1800 سال پیش از میلاد!

آن چه باید درباره تاریخچه صنعت قفل‌سازی در ایران بدانیم

پژوهش‌های تاریخی نشان می‌دهد قفل کردن خزانه‌ها، انبار‌های گندم و پرستش‌گاه‌ها در مصر و بین النهرین متداول بوده و تاریخچه استفاده از قفل دست‌کم به دو هزار سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد. پیشینه صنعت قفل‌سازی در ایران را براساس یافته‌های باستان‌شناسی به 1800 سال پیش از میلاد نسبت می‌دهند. به عنوان مثال در کاوش‌های باستان‌شناسی در تپه سیلک، یک عدد دستبند سنگی پیدا شده که از چهار قطعه مجزا ساخته شده و سپس به وسیله نوعی «بست» به هم وصل شده است. همچنین پیکره نشسته شیری که از معبد شهر شاهی شوش به دست آمده است، به شکلی است که مشخص است همراه با پیکره شیری دیگر به طور مشترک به عنوان کلون دروازه استفاده می‌شده است.

  شکوفایی در دوران صفویه

هنر قفل‌سازی در دوره ساسانی در ایران بسیار رایج و متداول شده و جنبه آیینی آن بعد از اسلام به‌خصوص در دوره صفویه به اوج خود رسیده است. در ایران پیش از هجوم مغول‌ها شهر‌هایی همچون اصفهان، یزد، اردبیل، کرمانشاه، جهرم و همدان جزو شهر‌هایی بودند که سازنده قفل سنتی محسوب می‌شدند. ابزاری که به عنوان قفل به کار گرفته می‌شده در ابتدا به صورت ساده ساخته می‌شدند تا تنها بتوانند هدف اصلی را که همان حفظ امنیت و مالکیت بود میسر سازند، ولی بعد‌ها حس زیبایی‌شناسی انسان و تزیین ابزار و وسایل؛ همانی که «ویل دورانت» از آن به عنوان سرآغاز هنر یاد می‌کند - «هنر وقتی آغاز می‌شود که انسان به فکر تزیین اشیاء می‌افتد»، باعث شد تا از این قفل‌ها، وسایل کاربردی – تزیینی ساخته شود.

  قزوین، سردمدار هنر قفل‌سازی سنتی

شهر قزوین در کنار شهرهایی همچون چالشتر چهارمحال و بختیاری، تبریز، اردبیل، سمنان، کاشان، اصفهان و یزد به عنوان یکی از شهرهای مرکز قفل‌سازی سنتی کشور شناخته می‌شود. قفل‌سازی قزوین با شماره 111 در فهرست آثار ناملموس میراث ملی جای گرفته است. مواد اولیه در قفل‌سازی سنتی؛ شامل  فولاد، آهن و آلیاژهای آن است که در ابتدا ورق و مفتول آهنی یا فولادی را در اندازه‌های مختلف آماده می کنند سپس متناسب با طرح محفظه و اجزای داخلی قفل مواد اولیه را برش می‌زنند و قوطی یا محفظه قفل را پس از خم‌کاری ورقه برش می زنند، لحیم و درزگیری می کنند و قطعات داخلی قفل را سوهان‌کاری می‌کنند. متناسب با نوع قفل بدنه اصلی را سوراخ‌کاری و قطعات مختلف شامل دسته فنر و تیغه را به هم پرچ و اسید کاری می کنند تا پرداخت نهایی روی آن انجام شود. در استان قزوین این هنر در کارگاه‌های خانگی و حتی در منزل انجام می‌شود.

رمزی، کلیدی، طلسمی و تزیینی!

آشنایی با انواع قفل‌های سنتی که از نظر کاربرد با یکدیگر

 تفاوت‌های بسیاری دارند

قفل‌هایی که در گذشته تولید می‌شد به انواع قفل‌های رمزی، قفل‌های کلیدی، قفل‌های طلسمی و قفل‌های تزیینی تقسیم می‌شد. در ادامه توضیحاتی درباره هرکدام از این قفل ها داده خواهد شد.

  قفل رمزی| بی‌نیاز از کلید

قفل‌هایی که بدون کلید باز و بسته می‌شوند به قفل‌های رمزی مشهورند. این قفل‌ها مرکب از چند حلقه عریض متحرک است که درهر حلقه حرف یا حروفی نوشته شده و درهنگام بازکردن قفل درکنارهم قرار می‌گیرند. این قفل‌ها را به عنوان جد بزرگ قفل‌های رمزی می‌توان در نظر گرفت.

  قفل کلیدی| وابسته به کلید

قفل کلیدی به قفل‌هایی می‌گویند که با کمک کلید باز و بسته می‌شود. این قفل‌ها در انواع مختلفی چون قفل فنر خاردار، قفل فنر خمیده و قفل  فنر پیچ‌دار قابل مشاهده‌اند. همین دسته از قفل‌ها امروزه در شکل‌های جدید خودشان در زندگی روزمره ما کاربرد فراوانی دارند.

  قفل طلسمی| مورد علاقه خرافاتی‌ها

قفل‌های طلسمی هم از نمونه‌هایی هستند که انتقال آن نوعی ایمنی و اتکا به صاحب قفل و دور شدن آن از چشم بدخواهان می‌بخشید و مهم‌ترین نوع آن موسوم به نظرقربانی بود. این قفل‌ها شبیه به گردنبند یا آویز و به همان صورت گردنبندهای طلسمی ساخته می‌شد. درآن زمان مادران این قفل‌ها را به قنداق، کلاه یا لباس کودک می‌آویختند تا او را از چشم بد مصون کنند. این دسته از قفل‌ها به سادگی باز می‌شده تا دارنده‌اش هر زمان که خواست آن را بگشاید. شاید بتوان گفت که این قفل‌ها را نه برای بستن، بلکه برای «گره‌گشایی» می‌ساختند!

  قفل تزیینی| دارای کاربردی نمادین

اما قفل‌های تزیینی یا تصویری که شکل‌های گوناگونی از جانوران، تندیس بزرگان، اجزای طبیعت و ... هستند نیز دیگر انواع قفل به حساب می‌آیند. این دست از قفل‌ها، کاربردی نمادین  و اشاره به باورهای کهن و اسطوره‌ای داشتند مانند نمادهای جانوری آهو، بزکوهی، گاو، خروس و اسب. این قفل‌ها هم جنبه تزیین و زیبایی داشته‌اند که همچون ساخته‌های مجسمه‌سازی، تبلور هنر خالق خودشان می‌شدند.

معانی نمادین قفل‌های تزیینی

ماجراهای قفل‌هایی به شکل پیکره آهو، اسب، بزکوهی و گردونه خورشید چیست؟

شکل حیوانات از متداول‌ترین شکل‌هایی بوده که در قفل‌سازی سنتی مورد استفاده قرار می‌گرفته است. در این قسمت چند نمونه از این شکل‌ها و معانی نمادین و آیینی را که داشته‌اند با یکدیگر مرور می‌کنیم. معانی که بعضی‌هایشان جالب و تا حدودی عجیب‌و‌غریب به نظر می‌رسد.
   پیکره آهو : همیشه نماد مظلومیت و بی‌گناهی یک فرد بوده است و افرادی که آن را در خانه نگهداری می‌کردند، باور داشتند که به آن‌ها توسط دوستان، آشنایان و ... ظلمی وارد شده که نتوانسته‌اند در برابرش بایستند. این تصویر همچنین بیانگر نمادهای دیگری چون اندام زیبا، خوراک لذیذ، ظرافت و وقار است.
   اسب: نقش دیگری که در هنر قفل‌سازی دیده می‌شود نماد ظاهری اسب است که در باورهای هنری نماد اسب همچون نماد خورشید، مرگ، شجاعت، قدرت و سرعت تجلی می‌یابد. از نمادهای دیگر که به این حیوان نسبت داده می‌شود، نجابت خانوادگی، آزادی، انرژی خورشیدی، حرکت، خیرخواهی، دانش، فهمیدگی و سرسختی است و افرادی که از آن در خانه‌شان به عنوان یک وسیله زینتی استفاده می‌کردند، تصور می‌کردند که چنین ویژگی‌هایی را دارند.
  بزکوهی: نمونه دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد، نماد بز کوهی است که اقوام باستانی آن را مظهر یکی از عوامل طبیعی سودبخش می‌دانستند. علاوه بر این به دلیل اعتقاد مردم باستان بر رابطه‌ کره‌ ماه با نزول باران و ارتباط خورشید با خشکی و گرما شاخ‌های خمیده‌ بزکوهی با هلال ماه ارتباطی تنگاتنگ داشت و شاخ‌های پرپیچ و خم او در نزول باران مؤثر بود. بنابراین نگهداری آن برای افزایش روزی، طرفدارن زیادی داشته است.
  گردونه خورشید: یکی دیگر از نمادها، نقش چلیپا یا گردونه خورشید است که بعضی می‌گویند همان مُهری بوده که بر پیشانی‌ها، دست و سینه زرتشتیان داغ می‌شده تا نشانی از اعتقادات‌شان باشد. علاوه بر این نقش چلیپا نشان‌دهنده چهارگوشه‌ زمین و نماد آشتی بزرگ است که برادری و یگانگی را میان همه جهانیان برقرار می‌کند و طرفداران صلح، جزو نگهداران چنین قفل‌هایی در خانه‌شان بوده‌اند.

از هفت سالگی پیش پدر، پای کوره در آتش می‌دمیده است. امروز این استاد هنرمند با خلاقیت‌های خودش کارش را به یک هنر تماشایی تبدیل کرده و تماشای قفل‌هایی به اشکال چشم‌نواز گوزن، اسب، فیل و خروس، حکایت از یک هنر ظریف و باحوصله دارد. استاد حسن کوکبی حالا از میراث‌داران قفل‌های زیبای سنتی است که نام او به عنوان «گنجینه‌ زنده بشری در قفل سازی سنتی» به شماره‌ 32 در فهرست میراث ملی ناملموس ثبت شده است. او در این روزهای کرونایی کارگاه را تعطیل کرده و خانه‌نشین است اما خودش می‌گوید هر موقع کرونا کم شود به کارگاهش بازخواهد گشت. برای آشنایی با این هنر کمتر شناخته شده و در معرض فراموشی، با او گفت‌وگویی کردیم که از نظرتان می‌گذرد.

  قفل‌سازی میراث خانوادگی ماست

قدیم که قفل‌ها پای کوره‌ها با ادوات آهنگری و با زحمت ساخته می‌شدند، برای بالا رفتن درجه حرارت آتش و بهتر سوختن یک نفر وظیفه داشته در آتش بدمد. استاد کوکبی به گفته خودش کارش را از همین‌جا در کارگاه پدرش آغاز کرده است، او می‌گوید: «من از 7 سالگی شروع کردم. آن موقع فلزها باید پای کوره شکل می‌گرفتند و قفل‌های پیچ نیاز به آبکش داشتند. کار من دمیدن پای آتش بود. قفل‌سازی کار آبا و اجدادی من است. شغل جد من، پدربزرگم و پدرم همین قفل‌سازی بوده است. خودم قفل‌سازی کرده‌ام و بچه‌هایم نیز در کار قفل و کلیدسازی هستند. می‌‌توانم بگویم این حرفه را به طور جدی از 14 سالگی شروع کردم و آن را پیش پدرم آموختم. تا این‌که قفل‌های جدید و مدرن آمد و مسیر قفل‌سازی تا حدودی عوض شد. البته من فعالیت در عرصه قفل‌های سنتی را ادامه دادم. کارهای هنری که در این باره می‌کنم ساخت قفل‌ به  شکل‌های مختلف است. شکل حیوانات، اجزای طبیعت و همچنین تندیس بزرگانی مانند حافظ و سعدی و مولوی شکل‌هایی است که من در قفل‌ها می‌سازم‌شان. باید بگویم کل این کار از ابتکار خودم می‌آید و لنگه‌اش را جای دیگری پیدا نمی‌کنید. هم‌اکنون نزدیک به 80 قفل تزیینی دارم که هر کدام شکل منحصربه فرد و متفاوتی دارند».

   اراده‌ای برای حفظ این هنر نیست

عکس‌هایی از آثار هنری آقای کوکبی در سایت‌های میراث فرهنگی و خبرگزاری‌ها وجود دارد. از او می‌پرسم آیا حمایتی برای حفظ این هنر از طرف میراث فرهنگی انجام می‌شود که با ابراز تاسف پاسخ می‌دهد: «چند باری کسانی آمده‌اند از کارهای من عکس گرفته‌ و رفته‌اند. در نهایت می‌گویند این کار تو به درد موزه می‌خورد، همین. هیچ حمایتی وجود نداشته که این کار به عنوان یک هنر حفظ شود. هیچ برنامه‌ای نداشته‌اند که کسانی بیایند این کار را یاد بگیرند تا هنر قفل‌سازی سنتی حفظ شود. بچه‌های خود من این کار را دوست دارند. گاهی آن را انجام می‌دهند اما واقعا درآمد خوبی ندارد. درنتیجه مشکلات زندگی‌شان بهشان اجازه نمی‌دهد بیایند این کار را انجام دهند. خود من هم حقوقم را از بیمه می‌گیرم و این کار را فقط از روی عشق ادامه می‌دهم. از نظر زمان‌بر بودن بهتان بگویم که بعضی قفل‌ها پیش می‌آید که 20 روز تا چهار ماه رویشان وقت می‌گذارم. شاید تعجب کنید وزن بعضی از این قفل‌ها به 6-7 کیلوگرم هم می‌رسد. به نظرم جوانی بخواهد وارد این کار شود با این وضع گرانی‌ها برایش صرف نمی‌کند. اما به نظرم لازم است برنامه‌ریزی وجود داشته باشد که چراغ این هنر روشن باقی بماند».

  ماجرای عجیب قطع شدن دستان پدربزرگ سر قفل صندوق

استاد کوکبی خاطره عجیبی هم از دوران زندگی پدربزرگش دارد که آن را در پایان صحبت اش این‌گونه روایت می‌کند: «یک گاوصندوقی در بانک سپه واقع در سبزه میدان قزوین بسته مانده بوده. پدربزرگم که در شهر به عنوان قفل‌ساز ماهر شهرت داشته فراخوانده می‌شود تا قفل را باز کند. اما بالای سر گاوصندوق که می‌رسد متوجه می‌شود این کار قابل انجام به نظر نمی‌رسد. به همین دلیل می‌گوید هر کس این قفل را بتواند باز کند من دست راستم را قطع خواهم کرد. این را به خاطر اطمینانی که از کارش داشته گفته. بعد از پدربزرگم این بار پدرم را سر صندوق می‌برند. البته پدرم خبر نداشته که قبلا پدرش بر سر صندوق حاضر شده و آن حرف را زده است. پدرم که حافظه بهتری داشته، هوش خودش را به کار می‌بندد و درنهایت در گاوصندوق را باز می‌کند. برای پدربزرگم خبر می‌برند چه نشسته‌ای که پسرت در گاوصندوق را باز کرده. پدربزرگم می‌آید سر صندوق می‌رود. صندوق را به پشت می‌اندازند و در آن بالا قرار می‌گیرد. پدربزرگم می‌خواهد نگاه کند پسرش چطور صندوق را باز کرده که دستش لای درِ صندوق می‌رود. در هم که خیلی سنگین است باعث می‌شود دست پدربزرگ از مچ قطع شود».

شعار سال،  با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته  از روزنامه خراسان، تاریخ انتشار 4 مرداد    99، کد خبر:   20433، www.khorasannews.com

اخبار مرتبط
خواندنیها -دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین