شعار سال:  صرف نظر از کوتاهی و کاستی‌های سازمان محیط‌زیست ایران در سایر حوزه‌های محیط‌زیست، حیات وحش یکی از حوزه‌هایی است که این سازمان به صورت علنی و قانونی با صدور مجوز شکار کمر همت به تخریب یا حتی نابودی آن بسته است. شاید همین تصمیم‌ها باعث شده است که به گواه کارشناسان در طول ۴۰سال اخیر بیش از ۸۰درصد از حیات وحش کشور از بین رفت.

همین دو روز پیش بود که عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط‌زیست از صدور مجوز شکار برای شکارچیان خارجی و ایرانی دفاع کرد و در توجیه صدور قتل عام به اصطلاح قانونی برخی از گونه‌های جانوری گفت: «هر سال تعدادی مجوز شکار برای شکارچیان داخلی و خارجی صادر می‌شود و حیوانات نر که بالای ۹ سال عمر دارند، می‌توانند شکار شوند، زیرا عمر مفید هر حیوان ۱۰ تا ۱۱ سال است.» او با بیان این که در سال گذشته، مجوز شکار ۲۵۰ رأس حیوان صادر شد، گفت: «تعدادی از شکارچیان متقاضی خارجی هستند و در مقابل هر رأس حیوان حدود ۲۰ هزاردلار می‌پردازند و محیط‌بانان ما به آن‌ها می‌گویند که حق دارند چه حیوانی را شکار کنند. همچنین تمام تصمیمات در حوزه حیات وحش بر مبنای کارشناسی دقیق و مطابق قانون انجام می‌شوند.»

 

در حالی کلانتری به صدور مجوز ۲۵۰ راس شکار در سال گذشته اقرار کرد که جمشید محبت‌خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط‌زیست در بهمن ماه سال گذشته و بعد از انتقاد و اعتراض‌های زیادی به صدور مجوز شکار، مدعی شده بود که صدور مجوز شکار برای اتباع خارجی لغو شده است. اظهارات جدید رئیس سازمان محیط‌زیست انتقادات زیادی را در میان فعالان و دغدغه‌مندان محیط‌زیست به ویژه حیات وحش برانگیخته است. آنان می‌پرسند کلانتری که شلیک به حیوانات نر بالای ۹ سال را آزاد کرده است، یک شکارچی براساس چه شاخصی می‌تواند سن حیوان را در حین شکار که در لحظه هم اتفاق می‌افتد تشخیص دهد؟

 

چگونه هنگام شکار، سن حیوانی که تفنگ سمتش نشانه رفته است مشخص می‌شود؟ چرا حیواناتی که ممکن است ۲۰سال عمر کنند، فقط ۹ سال عمر مفید دارند؟ آیا فروش هر راس شکار به مبلغ ۲۰هزار دلار به شکارچیان خارجی چوب حراج به حیات وحش کشور نیست؟ آیا حیات وحش کشور ظرفیت این حجم از برداشت را دارد؟

اسماعیل کهرم کارشناس شناخته شده حیات وحش، معتقد است که ۲۰هزار دلار ارزش تخریب حیات وحش کشور را ندارد. وی در این زمینه به همدلی گفت: «رئیس سازمان محیط‌زیست خودش تخصص و اطلاعی در زمینه حیات وحش ندارد و متاسفانه یک عده مشاور را اطراف خود گرد آورده است که نه تنها مشاور نیستند بلکه خود شکارچی هستند، شکارچبانی بالفعل و بالقوه. آنان افرادی هستند که همه جای ایران شکار کردند. «س. ن» یکی از اینهاست که مسئولیت مهمی در کشور دارد و شکارچی بدنامی است که تقریبا اغلب محیط‌بانان آن را می‌شناسند و در تماس با من به او «مصیبت» می‌گویند.»

 

وی به اظهارات جدید رئیس سازمان محیط‌زیست در مورد دفاع از صدور مجوز شکار اشاره کرد و گفت: «کلانتری می‌گوید حیوانات ۹ سال به بالا از دور خارج هستند، در صورتی که پیش آمده که میش و بز که ماده کل و قوچ هستند در سن ۱۴سالگی دوقلو به دنیا آورده‌اند. در این زمینه سوال دیگری مطرح است اگر شکارچیان حیوانات ۹ سال به بالا را شکار کنند، آن وقت پلنگ، یوزپلنگ، گرگ و شغال باید چه چیزی شکار کنند و بخورند؟ بدیهی است در این شرایط آنان نیز به سنین پایین این شکار‌ها حمله می‌کنند و جوان‌ها را از بین می‌برند و خسارت ما بیشتر می‌شود، چون‌حیواناتی از دست می‌روند که جوان هستند، قدرت زادو ولد دارند و می‌توانند باعث تداوم چرخه زندگی حیات وحش شوند.»

کهرم افزود: «اظهارات جدید کلانتری اظهاراتی غیر علمی و غیر عملی است و منشأ علمی ندارد و احتمالا این افسانه‌ها راهکار همان شکارچیانی است که دور خود گرد آورده است. لازم است کلانتری از افراد علمی، متخصص و دانشگاهی مشاوره بگیرد تا حرف‌های غیرتخصصی و غیرعلمی به زبان نیاورد.»

 

وی در پاسخ این سوال که آیا حیات وحش کشور توانایی این حجم از تخریب و برداشت را دارد، تصریح کرد: «سرشماری کل، قوچ، میش و ... به دلیل رفتن به ارتفاعات مشکل است و ما آمار دقیقی نداریم، اما سرشماری آهو تقریبا ساده‌تر است. اکنون بیش از ۲۰ هزار راس آهو در کشور وجود دارد، بدون تردید وضعیت کل، قوچ، بز، و میش نیز به همین شکل است و تعدادشان بسیار کم است. این حیات وحش ظرفیت چنین برداشتی را ندارند.»

 

کهرم با اشاره به اقدامات عیسی کلانتری از زمان ریاست بر سازمان محیط‌زیست افزود: «کلانتری در یکی از اظهارنظراتش گفته بود «ما برای ۴ یوزپلنگ مسئله آب را فراموش نمی‌کنیم و مسئله ما آب است.» در صورتی برای آب وزارتی به نام وزارت نیرو وجود دارد. سازمان محیط‌زیست نه تشکیلات، نه تجهیزات و نه دانش برای آب دارد.»

وی با اشاره به مجوز شکار پرندگان تصریح کرد: «رئیس سازمان محیط‌زیست در روز‌های پنجشنبه و جمعه در کل کشور اجازه شکار ۵ پرنده را صادر کرد. عملا با این کار پرنده‌ها را در ایران نابود کرد.»

 

وی ادامه داد: «من با شکاربان‌ها در تماس هستم. آن‌ها به من می‌گویند اگر در گذشته در منطقه‌ای صدای تیر شنیده می‌شد مردم به ما خبر می‌دادند، ولی حالا این موضوع این‌قدر تکرار شده که شنیدن صدای تیر عادی شده است و به خیال این که پنجشنبه و جمعه است گزارشی نمی‌دهند. علاوه بر این در این دو روز که هر شخصی مجوز شکار ۵ پرنده را دارد، برخی چندین بار در روز ۵ شکار را انجام می‌دهند. ۵ تا می‌زنند و کباب می‌کنند می‌خورند و آثارش را محو می‌کنند و مجددا ۵ عدد دیگه می‌زنند و آن را به منزل می‌فرستند و همین‌طور می‌تواند ادامه داشته باشد تا جایی که هر شخص می‌تواند چتدین بار در روز ۵ عدد، ۵عدد پرنده شکار کند و هیچ ابزار نظارتی در این زمینه نیست و به سادگی می‌توان این قانون را دور زد.

 

کهرم در پایان خاطرنشان کرد: با توجه به اقدامات کلانتری وی باید رئیس کانون شکار می‌شد نه رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست که وظیفه‌اش حفاظت از زیستگاه‌ها و جانوران است. حتی اگر کلانتری از سازمان محیط‌زیست برود بدون تردید آثار تخریبی تصمیماتش همیشه به یادگار خواهد ماند.» آن گونه که از سخنان کارشناسان محیط‌زیست می‌توان استنباط کرد این است که حیات وحش ایران یتیم نیست، حیات وحش ایران بدسرپرست است و کیست که نداند بدسرپرستی بسیار مخرب‌تر از یتیمی است. یتیم حامی ندارد، اما بدسرپرست نه تنها حامی نیست و نقش مثبتی در رشد و بالندگی فرزند ندارد، بلکه خود آزاردهنده و مخرب است و مانع رشد و شکوفایی نیز می‌شود. بدیهی است که آن چیزی که قانونی است، الزاما اخلاقی و درست نیست، صدور مجوز شکار در حیات وحش فقیر ایران نه اخلاقی است و نه درست، بنابراین قانونی بودن آن نمی‌تواند توجیهی برای انجام آن باشد.

 

شعار سال با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه همدلی، تاریخ انتشار خبر: 21مهر 1399، کد خبر: -، hamdelidaily.ir