شعارسال: برای شناخت دقیق سلبریتیها و امور پیرامون آنها، تمرکز صِرف بر سلبریتیها کافی نیست؛ چرا که آنها تنها بخشی از یک منظومه فرهنگی به نام «فرهنگ سلبریتی» هستند. این فرهنگ دربرگیرنده سلبریتیها، مخاطبان، رسانههای واسط و ارزشها و هنجارهای متناظر است.
ازآنجاییکه فرهنگ سلبریتی ثمره تغییرات و تحولات تکنولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در بستر نظام سرمایهداری مبتنی لیبرالیسم در غرب است، بین ارزشها و هنجارهای این فرهنگ با نظم سیاسی مستقر، تناقض بنیادین وجود ندارد. با این حال، در معدود مواردی که فرهنگ سلبریتی از مدار سازش با نظام اقتصادی-سیاسی عدول میکند، نظم سیاسی، به واسطه مکانیسمهایی از جمله بازار آزاد، واسطهگرها و جامعه مدنی، بهطور غیرمستقیم و نرم، با فرهنگ سلبریتی مواجه میشود.
در مقابل، فرهنگ سلبریتی در ایران نه به عنوان برونداد طبیعی تغییرات و تحولات تکنولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بلکه به عنوان یک پدیده فرهنگی وارداتی، به موازات تجربه مدرنیته و ورود تکنولوژیهای ارتباطی از غرب، وارد ایران شده و تحت تأثیر عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، شکل ویژهای به خود گرفته است.
برخلاف جوامع غربی، فرهنگ سلبریتی و ارزشهای بنیادین آن، اساساً با ارزشها و هنجارهای جامعه ایران در تناقض قرار داشته است. در حضور این تناقض جدی و در غیاب مکانیسمهای واسط، همواره نظامهای سیاسی در ایران، گرایش به مواجهه مستقیم و سخت با فرهنگ سلبریتی داشتهاند.
در مقدمه این گزارش آمده است:
لسلی در جملهای کنایهآمیز مینویسد: «ما ممکن است چیزی درباره تاریخ کشورمان، روانشناسی یا مقیاسهای اندازهگیری ندانیم، اما سلبریتیهای زمانه خود را میشناسیم» (Leslie, ۲۰۱۱, p.xiii). این جمله بر این واقعیت صحّه میگذارد که امروزه «سلبریتی»ها به بخشِ مهم و جداییناپذیر جهانِ مدرن، تبدیل شدهاند. به عبارت دیگر، در عصر حاضر، تقریباً تمام عرصههای اجتماعی «سلبریتیزه» شدهاند و از بیلبوردهای تبلیغاتی تا جنبشهای اجتماعی، از امور سیاسی تا امور خیریه، ردپای سلبریتیها رویت میشود. این رویتپذیری موجب میشود که «سلبریتیها» حتی در هنگام اظهارنظر درباره مسئلهای که نسبت به آن دانش یا تخصص ندارند، جدی گرفته شوند. در مواقعی که یک سلبریتی تلاش میکند از اظهارنظر یا دخالت در امورِ خارج از تخصص خود، اجتناب کند، کنجکاوی بیامان مردم و رسانهها، گریبان او را رها نمیکند. همین مسئله، گواهی است بر اینکه سلبریتیها تنها دستاندرکاران سلبریتیزهشدن جامعه نیستند و حتی میتوان آنها را نیز در زمره قربانیان وضع موجود، قلمداد کرد.
برخی از پژوهشگران (Rojek, ۲۰۰۱; Holmes, ۲۰۰۶ & Redmond; Cashmore, ۲۰۰۶; Furedi, ۲۰۱۰) بر این باور هستند که سلبریتیها هرگز به تنهایی قادر به سلبریتیزهکردنِ جامعه نبودهاند بلکه مکانیسمهای پیچیدهای دخیل بودهاند، تا چیزی با عنوان «فرهنگ سلبریتی» شکل بگیرد. بهزعم این پژوهشگران، اگرچه سلبریتیها در کانون «فرهنگ سلبریتی» قرار دارند، اما آنها، بخشی یا شاید «کماهمیتترین جزء فرهنگ سلبریتی را تشکیل میدهند» (Cashmore, ۲۰۰۶, p.۲)؛ بنابراین باید گفت «فرهنگ سلبریتی» ورای سلبریتیها قرار میگیرد و دربرگیرنده مخاطبان، رسانههای واسط، ارزشها و هنجارهای متناظر و بازنمایانگر رابطه پیچیده میان انتظارات اجتماعی و واقعیتهای جامعه است.
اگرچه دههها از ظهور فرهنگ سلبریتی در غرب و نفوذ آن به سایر کشورها میگذرد، اما همچنان سلبریتیها کالاهای جذابی برای تبلیغات و جذب مشتری در اقتصاد، سیاست و فرهنگ به شمار میروند. با گذشت زمان، نهتنها از جذابیت آنها برای تبلیغ کاسته نشده بلکه به مدد شیوهها و ابزارهای جدید، به این جذابیت افزوده شده است. همچنان در کشورهای دارای فرهنگ سلبریتی پرنفوذ و ریشهدار نظیر آمریکا، سلبریتیها نقش مهمی در سیاست ایفاء میکنند. برخی از آنها بهطور مستقیم در سیاست مشارکت میکنند و از خاصیت جذبکنندگیِ خود برای جلب افکار عمومی و کسب مشروعیت سیاسی استفاده میکنند، برخی دیگر نیز غیرمستقیم در بزنگاههای سیاسی نظیر انتخابات، از جایگاه خود برای اثرگذاری سیاسی، استفاده میکنند. هر چند در مورد میزان اثرگذاری و نفوذ سلبریتیها تردید وجود دارد، اما نمیتوان حضور عمومی آنها را خنثی و بیاثر دانست. در دهههای اخیر، اگرچه کارکردهای فرهنگ سلبریتی به موازات تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی، دستخوش تغییراتی شده، اما هرگز از میزان اهمیت آن کاسته نشده است و «اگرچه ممکن است برای بسیاری از افراد، مفهوم سلبریتی، چندان ارزشمند به نظر نرسد، اما این واقعیت که سلبریتیها نقش مهمی در فرهنگ معاصر ایفاء میکنند، آنها را به سوژههای ارزشمندی برای مطالعه تبدیل میکند»
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری تاریخ انتشار ۱۸ آبان ۹۹، کد خبر: ۱۲۵۵۱۹، www.css.ir