پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۱۲۸۲۷
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار : ۳۰ آبان ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۸
رنج‌آور بودن مرگ بیش از هرچیز برای زندگان است. ایده مرگ و اینکه «ما خواهیم مرد!» ایده‌ای است که زندگی زندگان را می‌آزارد. به‌همین خاطر است که مرگ‌اندیشی و پذیرش متناهی‌بودن زندگی، عملی است صعب که کار هر کس نیست.
شعارسال: رنج‌آور بودن مرگ بیش از هرچیز برای زندگان است. ایده مرگ و اینکه «ما خواهیم مرد!» ایده‌ای است که زندگی زندگان را می‌آزارد. به‌همین خاطر است که مرگ‌اندیشی و پذیرش متناهی‌بودن زندگی، عملی است صعب که کار هر کس نیست. پذیرش این تقدیر، کاری است بس دشوار و همراه است با سلوکی غریب در جهان درونی. شرکت در مراسم تدفین، نوعی نزدیک‌شدن به آستانه‌های مرگ است، خیره در مرگ نگریستن و این پیغام را به خود دادن که «چه خوب که هنوز نوبت من نرسیده است.»، اما توأمان این صدا نیز شنیده می‌شود که «نوبت تو هم خواهد رسید.» به همین خاطر، بودن در مراسم تدفین حسی دوگانه دارد: «هنوز وقت دارم» و توأمان «وقت تو هم تمام خواهد شد.» از این حیث مرگ برای زندگان بسی پیچیده است، زندگان‌اند که از مرگ می‌هراسند و مرگ پدیده‌ای است در جهان زندگان. بورخس در داستانی کوتاه به‌نام «جاودانه» ایده‌ای غریب را پیش می‌کشد. اینکه تنها موجودات فانی جهان انسان‌ها هستند و مابقی همه جاودانه‌اند، چراکه تنها آدمی است که ایده‌ای درباره مرگ دارد و لذا جهانش را جهانی فانی می‌پندارد. آیا موجودات دیگر هم به مرگ می‌اندیشند؟ کسی چه می‌داند؟ تا آنجا که اندیشه مقوله‌ای است بشری، پس گویی تنها بشر است که به مرگ خود می‌اندیشد و از این‌رو فانی است. دقیقاً به همین معنا است که بودن در مراسم تدفین نه صرفاً اعلام حضور از سر شعائری معمول که نوعی کنار هم ایستادن زندگان است برای قوت قلب دادن به خود و کاستن از وحشت فانی بودن. به همین خاطر است که تلاش می‌شود فاصله‌ای «منطقی» با تن مرده حفظ شود. نه آنقدر نزدیک که هول دیدنِ تنِ بی‌جان زندگان را در برگیرد و نه آنقدر دور که بالکل ایده مرگ سرکوب شود. بودن در مراسم تدفین، یعنی بودن در چنین فاصله‌ای: حفظ فاصله‌ای معنادار با مرگ و بدن مرده. اما همه این‌ها زمانی معنادار است که تنِ مرده مرگش را «مسری» نکند، یعنی مرگ تنها در بدنِ او جا شده باشد و بنا نباشد که آن بدن مرگ را سرایت دهد. اگر چنین باشد آنگاه وحشت مضاعف خواهد بود. دقیقاً در اینجا است که مرگ مسری به یک انگ بدل می‌شود که باید از آن گریخت و از همه کسانی هم که با آن تماس داشته‌اند گریخت. اینجاست که آن مراسم و شعائری که بنا بود وحشت مرگ را تخفیف دهد، دود می‌شود و به هوا می‌رود. در حداکثر فاصله به زندگانی که حداقل فاصله را با بدنی حاوی مرگ داشته‌اند تسلیت می‌گوییم، خیلی دور، در حداکثر فاصله بی‌آنکه حتی به حریمی نزدیک شویم که در شعاع مرگ باشد. اینجا است که «انگ» متولد می‌شود. مردن در اثر بیماری مسری وحشت را مضاعف می‌کند چرا که گویی بنا است مرگ از قبر بیرون آید و هرچیز نزدیک به خودش را دررباید. تنهایی نزدیکانِ به چنین مرگی مضاعف است، چراکه هم عزیز از دست داده‌اند، هم با مرگی مسری تماس داشته‌اند و هم از نعمت بودن در جمع زندگان گریزان از مرگ محروم شده‌اند. این فرآیند نوعی طردشدگی مضاعف است و در آستانه‌های نوعی قرارگیری در وضعیت احتضار؛ احتضاری که لزوماً به مرگ ختم نمی‌شود، اما تا آستانه‌های مرگ رفتن است و چه اندوهی بیش از این می‌توان تصور کرد؟ وضعیتی برزخی که نه در جمع زندگان بودن است و نه در جمع مردگان. سوگواری عملی است که زندگان انجام می‌دهند تا مرگ را تحمل‌پذیر کنند. سوگواری در چنین وضعیت برزخی شاید خودش نوعی مردن باشد، مردنی نمادین و بی‌پناهی عمیقی که رنجی سهمگین را آوار می‌کند.
 
آرش حیدری
عضو هیأت علمی دانشگاه  علم و فرهنگ تهران

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۹، کد خبر: ۵۶۰۷۲۴، www.irannewspaper.ir
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۳۰
0
0
واقعا بیماری کشنده ای است و از لحاظ روحی انسان کم می آورد
ناشناس
Netherlands
۰۹:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۱
0
0
کی فکرش رو میکرد که مارو روزی به این شکل دفن کنن؟ خیلی روزگار کثیف و نامردیه
ناشناس
Netherlands
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۱
0
0
مردن غریبانه بهتر میشه اسمش رو گذاشت..یه عده با لباس مخصوص ترو پرت میکنن به اعمال دل خاک...
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین