شعار سال: میتوان در مطالعات فلسفه علمی، از تعریف یا تنظیم ملاک و معیاری جدید برای طبقهبندی علوم سخن گفت، اما نمیتوان هیچ مرز مفهومی بین علوم قائل نشد که در این صورت به اغتشاش و سردرگمی و نوعی آنارشیست رویکردی متمایل خواهیم شد.
بدینسان در محدوده مطالعات دینپژوهی و درخصوص نسبت «روش» با «مسئله»، از سه دیدگاه میتوان یاد کرد:
دیدگاه اول: انحصار روشی است بدین معنا که بپذیریم برای «حل» یا «تحلیل» مسایل دینپژوهی تنها یک روش بهصورت انحصاری، پاسخگو است و روشهای دیگر ناکارآمد هستند، مانند اعتقاد به انحصار مطلق در روشهای پازیتویستی یا تفسیری یا انتقادی، یا انحصار در روشهای نقلی یا عقلی یا عرفانی. تردیدی نیست که با یک ابزار روشی واحد نمیتوان به چنگ همۀ مسائل علمی رفت، چه اینکه مسائل یا رویدادهای طبیعی و انسانی و اجتماعی، از یک سنخ واحد نیستند (ر. ک: حسینی، سیّد حسین، ۱۳۹۰، مبادی دین پژوهی، تهران، آوای نور، ص ۱۷۸).
دیدگاه دوم: آنارشیست روشی است. در این منظر چنین تصور میشود که در حوزۀ مطالعات دینی، از هر روشی میتوان بهره برد و بدینسان عدهای بدون توجه به الزامات روشی در مطالعات علمی، خود را پایبند به مرزهای شناخته شده علوم ندانسته و به دام آنارشیست روشی میافتند. بر مبنای همین پندار عامیانه هنگام حل (مثلا) یک مسئلۀ فلسفی به خود اجازه میدهند از متون نقلی برای اثبات آن مسئله استفاده کنند یا در بحثی فقهی که مجال آیات و روایات دینی است، به تحلیلهای فلسفی روی میآورند، یا هنگام بیان و تحلیل یک رویداد تاریخی (مثلا در صدراسلام) به جای استناد به متون تاریخی، به کشف و شهود عرفانی و شخصی خود تمسّک میکنند و هرآینه از این دست نمونهها بسیار است.
در این پندار، برای هیچ مقولهای اعم از مفهوم یا روش یا شیء، مرز مشخصی در نظر نگرفته و گاه، با توهّم التزام به روش ترکیبی، از درهم آمیختن مقولههای مفهومی یاد میکنند و به همین دلیل عاجز از تعریف و تبیین هر امری خواهند بود، چراکه لازمۀ تعریف، پذیرش حداقل تفاوت و تغایر بین اشیاء است. تحجر فکری در این افراد به آنها اجازه نمیدهد تا بتوانند تفاوت موضوع «تغایر» با «ارتباط مفاهیم» را از یکدیگر تمییز دهند و تصور میکنند هر تغایری برابر با انفصال و تناقض است و به همین دلیل، از مرزگذاری همراه با ارتباط و امکان ترکیب مفاهیم، واهمه و ترس به خود راه میدهند!
بر این اساس، بدون تسلط بر مطالعات طبقهبندی علوم، هرگونه مرزبندی مصطلح علوم را انکار کرده و از سوی دیگر هیچ مرزبندی دیگری را هم، تعریف و جایگزین نمیکنند!
اما دیدگاه سوم: معتقد به انضباط روشی است؛ یعنی «روش» را تابعی از نوع «پرسش» دانسته و متناسب با هر مسئلۀ علمی، به انتخاب و برگزیدن نوع روش اقدام میکند. از این رو در مباحث فلسفی، به سراغ استدلال عقلی؛ در مباحث کلامی به سمت ادّله عقلی و نقلی؛ در مباحث فقهی و قرآنی و حدیثی به سوی آیات و روایات؛ و در مطالعات حقوقی و تاریخی (به تناسب)، در جستوجوی ادّله و متون نقلی میرود. این داستان ادامه دارد!
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از ایسنا، تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۹، کد خبر: ۱۲۵۱۴، hamdelidaily.ir