شعار سال: هر روزه با طرح ها، لوایح، آییننامهها، برنامهها و پروژههای جدیدی مواجه می شویم که عده ای از فرهیختگان دلسوز نظام، به تدوین و تصویب آن مبادرت ورزیده اند. اما زمانی که این اسناد مورد مطالعه قرار میگیرند، انگار یک چیزهایی کم است و آدم نمیفهمد که چرا چنین اقدامی صورت گرفته است؛ مانند وضعیتی که نویسندهای فقط وسط قصه خود را منتشر کرده و سر و ته آن را در ذهن خود نگه داشته باشد.
از این رو، باید پرسید مگر چه اتفاقی افتاده و از منظر تدوینکنندگان، کشور با چه فرصتها، یا مشکلاتی، مواجه بوده که قرار است این سند به آنها بپردازد؟ و قرار است پس از تحقق این سند، چه گشایشهایی فراهم شود و چه منافعی به مردم برسد؟ سوالی که عموما پاسخ روشنی درباره آن مشاهده نمیشود.
به نظر میرسد برای رفع نارساییهای فوق، میبایست به همراه هر طرح، لایحه قانونی، آییننامه و برنامه جدید تدوینی توسط هر نهادی، یک سند پشتیبان، بعضا شامل موارد زیر، تهیه شود:
*** تحلیل تدوینکنندگان از شرایط روز کشور و جهان، شامل: فرصتها، مشکلات، روندها، و ...، به طور مثال در ابعاد: اقتصادی، فناورانه، سیاسی، اجتماعی، امنیتی، زیست محیطی، و غیره؛
*** تحلیل دوره زمانی که برنامه برای آن نوشته میشود و تفاهم در خصوص فرصتهای موجود در آن، همچنین چالشها و تنگناهای آن؛
*** تبیین ضرورت تدوین سند و جای خالی آن در میان سایر اسناد؛
*** تبیین جایگاه سند در سلسله مراتب اسناد ملی؛
*** تبیین اهداف مورد نظر و پیآمدهای مورد انتظار؛
*** تبیین مکتب مدیریتی و یا اقتصادی که این طرح در قالب آن نگاشته شده است، مثلا: مکتب نئوکلاسیک یا مکتب تکاملی؛
*** تبیین راهبرد نویسندگان برای اغتنام فرصت ها، یا عبور از چالش ها، مثلا: به دنبال تحریک تقاضای فناوری هستند و یا تحریک عرضه آن، یا دنبال جایگزینی واردات هستند و یا توسعه صادرات؛
*** تبیین مدل ذهنی نویسندگان، یعنی اعتقاد داریم وقتی این کار را میکنیم، فلان نتیجه به بار میآید و تبیین زنجیرههای علت و معلولی؛
*** احصا و بررسی قوانین، برنامهها و پروژههای مرتبط قبلی و تحلیل قوتها و ضعفهای آنها، چه در مرحله طراحی و تدوین، و چه در مرحله اجرا، و ارزیابی عملکرد هر کدام، چیزی مانند بخش پیشینه تحقیق در یک رساله دکتری؛
*** تبیین نسبت سند جدید با اسناد قبلی، مثلا: مکمل بودن، ناقض بودن، یکپارچه کنندگی، و ...؛
*** مطالعه تطبیقی تجربه سایر ملل در مواجهه با فرصتها و چالشهای مشابه؛
*** اشاره به راه حلهای جایگزین متصور، و ارائه استدلال برای برتری راه حل اتخاذ شده؛
*** اقدامات مکملی که باید صورت بگیرد، تا موفقیت طرح تضمین شود؛
*** شاخصهای اندازهگیری موفقیت طرح، و سازوکار اندازهگیری شاخصها؛
*** چگونگی استفاده از فرصت نقد پیشنویس سند توسط مردم و خبرگان، برای پیشارزیابی، رفع نواقص، تحلیل پیامدهای ناخواسته، تداخلات با سایر قوانین و نهادهای موجود؛ دغدغه اصلی این است که آیا تدوینکنندگان طرح راهی را برای جلب مشارکت مردم در غنی سازی ایده خود اندیشیده اند، یا حد فهم خود را برای تصمیمگیری راجع به شانی از شئون کشور کافی می دانسته اند؟
نویسنده، دکتر کمال طبائیان پژوهشگر در حوزه مدیریت راهبردی و عارضه یابی سیستمها
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال
واقعیت کشور ما این است که متاسفانه یا خوشبختانه قانون کم نداریم. بهترین قانونها هم که نوشته میشود جایی در تدوین آیین نامهها، روح مد نظر نویسندگان آن، گم میشود و مفهوم آن عوض میشود. کل بدنه کارشناسی مجریان که حتی با تعویض دولتها هم عوض نمیشوند باید بازنگری شود. اگر بخشهای مختلف قانونگذاری اجازه میدادند که در بک پلتفرم شفاف، سایر شهروندان هم در تدوین قانون از مجلس تا وزارتخانه و ... اظهار نظر کنند و به نظر آنها وقعی گذاشته شود شاید وضعیت، این گونه نمیبود که هست.