شعار سال: همواره بر اين عقيدهام كه هنرمندان بعد از اينكه درسهاي استادان خود را آموختند و به كار بستند و اجرا كردند بايد حرفي تازه براي گفتن داشته باشند و آوايي جديد براي شنيدهشدن؛ دربرابر جامعهاي كه در آن زندگي ميكنند دغدغههاي بهروز داشته باشند و راهي جديد براي آيندگان باز كنند. حميد قنبري، نوازنده و مدرس سازهاي كوبهاي، «ضربآوا» را با همين دغدغه به چاپ رسانده است. درباره دغدغههايش در تدريس، در مورد همكارياش با استاد شجريان و روشهاي جديدي كه براي تدريس ارائه دادهاند با او به گفتوگو نشستيم.
از استاد بهمن رجبی و از مکتب ایشان برای ما بگویید.
اولین معلم من آقای رجبی بود و من در مكتب ایشان آموزش دیدم و آموزش من دو سال طول كشید. آن دوران من شیمی كاربردی میخواندم و هیچ علاقه و كششی به آن رشته نداشتم. بعد از نوازندگی تنبك به این نتیجه رسیدم كه در دانشگاه درس موسیقی را ادامه دهم و در دانشگاه سوره قبول شدم و مدرك كارشناسی گرفتم. بعد از معادلسازی در نمرهها و با توجه به سوابق هنریام رتبه دو هنری را از ارشاد گرفتم كه معادل كارشناسیارشد در رشته هنر بود.
شما دانشآموخته موسیقی هستید و مدرک آکادمیک دارید. آیا برای هنرجوی تنبک، صرف آموزش در محضر استاد کفایت نمیکند؟
موسیقی یک مجموعه است كه شامل ریتم و ملودی میشود. کسانی كه تنبكنوازی میکنند، فقط بحث ریتم را به شكل تخصصی دنبال میكنند. قطعا روی بحث ملودی جدی كار نمیکنند و یكی از ایرادهای روشهای آموزشی در آموزشگاههاست. ولی در دانشگاه اینطور نیست و بدون شک دوره كاملی از ریتم و ملودی خواهند داشت.
با توجه به این دغدغه، آیا ایده جدیدی برای تدریس تنبک برای هنرجوهایتان دارید و کاری انجام دادهاید؟
بله. این دغدغهای بود كه من همیشه درگیرش بودم و كلاسهای آموزشی كه خودم تجربه كرده بودم، فقط بحث ریتم را دنبال میكردند و به مباحث دیگری پرداخته نمیشد. بههمیندلیل برای جبران این ضعف آموزشی، به مطالعه تاریخچه نوازندگان تنبك پرداختم و متوجه شدم بیشتر آنها ضربیخوان بودند. یعنی برای آشنایی با ملودیهای ردیف، تصنیفهایی را حفظ و اجرا میكردند كه این روش كمك میكرد گوش نوازندگان به فواصل و ساختار جملهبندیهای ملودیك و فضای موسیقی دستگاهی ایرانی آشنا شود كه این روش امروزه از بین رفته است؛ برای جبران این موضوع كتابی را طراحی كردم به نام «ضربآوا». زمانی كه با آقای شجریان در گروه شهناز همكاری میكردیم سعادت این را پیدا کردم که از ایشان مشاوره بگیرم و استاد هم محبت كردند و مقدمهای برای این كتاب نوشتند. این كتاب شامل 12تصنیف و هركدام در یكی از دستگاهها یا مایههای موسیقی ایرانی است و هنرجوهای تنبك با نواختن تصنیفها و خواندن و نواختن آنها گوششان حداقل با یكی از مایههای موسیقی آشنا میشود و برای آشنایی بیشتر با دستگاههای موسیقی هر تصنیفی كه حفظ میكنند، میتوانند معادلسازی كنند. این کتاب شامل جدول تقطیع دقیق کلام شعر بر روی ضربهاست و هنرجو میتواند با بهرهگیری از آن ورود و خروج کلام را از ضرب موردنظر دقیقا بررسی کند. نکته دیگر آنکه این کتاب همراه با نمونه صوتی اجرای تصنیفهاست و هنرآموز بهراحتی میتواند تفکیک لایهبهلایه ریتم، ملودی و کلام را با شنیدن و دیدن نتها بهراحتی بیاموزد.
گویا این کتاب نهتنها برای تنبکنوازان بلکه برای خوانندهها هم میتواند مفید باشد. دلیلش چیست؟
زمانی كه استاد شجریان مشغول آمادهسازی گروه شهناز بود و تمرین میكردیم. بعدازظهرها كلاسهای تخصصی آواز داشتند و شاگردان دوره عالی میآمدند با استاد كار میكردند. مسئله این بود كه در كلاس آواز، استاد تصنیف هم درس میدادند و یكی از نوازندههای تنبك كه سر كلاس بود، تنبك مینواخت تا خوانندهها ریتم را بگیرند و تصنیف را با توجه به ریتم دقیقش بخوانند. از همان زمان جرقه اینکه كتاب «ضربآوا» میتواند برای هنرجویان آواز هم مفید باشد، در ذهنم خورد. چون در كلاسهای آواز ردیف آموزش داده میشود و بحث ملودی و فواصل و بحث ریتم شاید ضعیفتر باشد؛ همانطوركه نوازندگان تنبك فقط ریتم كار میكنند و ملودی كمتر. خوانندهها اما برعكس رفتار میکنند. كتاب بهگونهای طراحی شده كه هنرجویان آواز هم میتوانند ریتم خودشان را تقویت كنند. در این كتاب تقطیع كلمات براساس ریتمهای ایرانی است و نشان میدهد هر تصنیفی از چه ضربی آغاز میشود. این جدولبندی، نوشته و تقطیع شده و بیشتر تصنیفها از زمان قاجار انتخاب شده و آقای پایور نتنویسی و استاد شجریان هم بازبینی كردند و نمونههای اجرائی ایشان هم موجود است. اگر هنرجوها اهل موسیقی باشند، این موارد به گوششان آشنا خواهد بود. برای استاد شجریان هم این موضوع جالب بود كه تصنیفهایی انتخاب كرده بودم كه ایشان قبلا اجرا كرده بودند؛ چه با گروه چه بهصورت تكخوانی. خوشحالم كه این مجموعه را زمانی كه در كنار استاد شجریان بودم، به سرانجام رساندم.
با خواننده پرآوازه ایرانزمین، استاد محمدرضا شجریان، سابقه همکاری دارید. این همکاری چطور آغاز شد؟
من به گروه شهناز دعوت شدم و حولوحوش هفت سال در كنار استاد بودم و نوازندگی تنبك گروه را بر عهده داشتم. سفرهای زیادی باهم داشتیم و در كنسرتهایی كه در ایران برگزار میشد، در کنارشان بودم. بعد از سال 88 كه كنسرتهای ایران كنسل شد، ما بیشتر در كنسرتهای خارجی اجرا میكردیم و تورها و سفرهای خاطرهانگیزی را تجربه كردیم. ماحصل این همكاریها آلبومهای موسیقی «مرغ خوشخوان»، «رندان مست» و چند آلبوم تصویری و انتشار كتاب «ضربآوا» شد.
همانقدر كه به اجرا و همكاری با بزرگان اهمیت میدهید، در فستیوالهای جهانی هم شركت كردهاید. دراینباره برای ما صحبت میکنید؟
بله فستیوالهای خارجی بسیاری شركت كردیم. از فستیوال فرانسه كه مربوط به 10 سال پیش بود، شروع شد و كنسرتهای استاد شجریان كه در آن اجراهای لبنان و بیروت از شاخصترین آنها بود. در کنار استاد علیزاده هم در ایران بیش از 10 اجرا بهصورت دونوازی داشتیم.
در شرایط کرونایی که متأسفانه اجراهای هنری را تحت تأثیر قرار داده است، چه تغييراتي را ميبينيد؟
انسان در هر موقعیتی به دنبال راهكار است و معمولا هم موفق بیرون آمده. كرونا هم یكی از آنهاست. به نظرم بعد از كرونا تغییر اساسی در مباحث مختلف خواهیم داشت. بهطور مثال این روزها تدریس آنلاین بهشدت قوت گرفته و همه به آن عادت كردهاند و همینطور در ارائه كنسرتها و آلبومها. فكر میكنم بعد از كرونا هم این عادت تا حدود زیادی با ما خواهد بود.
با توجه به موسیقی و سبکهای جدیدی که میشنوید، آینده موسیقی ایران را چطور میبینید؟
موج جهانی تغییر را میتوان رصد کرد. و اين موج جهاني در راه است. كرونا از جمله اتفاقاتی است كه این تغییر را خاصتر و نتیجه را متفاوتتر كرد. تغییر بدونشك اتفاق خواهد افتاد. اینكه به كدام سمت كشیده خواهد شد، پیشبینی سختی است ولی یقین دارم بحث زمانبندی قطعات موسیقی تغییر خواهد كرد. تا اینجا هم اتفاق افتاده است. مثلا فضای اینستاگرام افراد را مجاب كرده موسیقی بلند گوش ندهند، قطعا این عادت عمومی خواهد شد. نكته دوم این است که سرعت جملات و بیان مطلب تغییر خواهد كرد و مخاطب دوست دارد كه در دقایق اولیه مثل فستفودها سریع به نتیجه برسد و در ادامه نگاه عمیقی كه قبلا داشتیم و تجربه میكردیم، در كارهای هنری تغییر خواهد كرد.
بین آموزشهایی كه شما فراگرفتهاید و آموزشهای امروزی چه تفاوتهایی هست؟ فکر میکنید همین کتابی که منتشر کردید، در حوزه موسیقی ایرانی و برای آموزش بهتر جوانان تأثیر خوبی داشته یا نه، همان روش سینهبهسینه که در تدریس ایرانی مرسوم بوده، هنوز جوابگوست؟
این روزها در نوازندگی تنبک تكنیك بسیار پیشرفت كرده و هیجاناتی كه در زندگی امروزی تجربه میكنیم و مشخصهاش سرعت است، در جوانانی كه به اجرای تنبك میپردازند، مشهود است و كارهایی كه از آنها میشنویم، قطعاتی با سرعت بالاست. جملهبندیها و آرایشهای صوتی در جوانها كمتر است و وقتی تجربیاتشان بیشتر شود، به این سمت بیشتر گرایش پیدا میكنند. پس تفاوت عمده بحث جملهبندی در نوازندههای گذشته و جدید است. نوازنده جدید توجه كمتری به جملهبندی دارد. قدیم این موضوع بیشتر اهمیت داشت. پیشبینیام این است كه با اتفاقات آموزشیای كه هنرجویان دنبال میكنند، قطعا خودشان به این موضوع پی خواهند برد و بازگشت خواهیم داشت به جملهبندیها و صدادهی خوب ساز.
چیزی كه امروز برجستهتر است، بحث فضای مجازی و فایلهای آموزشی است كه هنرجویان بهصورت فیلم یا نت دریافت میكنند. ولی زمان ما فقط حضور در كلاس استاد باعث میشد آموزش ببینیم و مزایای خودش را داشت. امروزه آموزش راحتتر شده است.
درباره نقش تنبك و اصولا سازهای کوبهای در موسیقی نظرتان چیست؟
این سازها كاملا نقش ریتم موسیقی را برعهده دارند و حفظ ریتم و تپش و ضربان موسیقی است ولی فقط این نیست. نوع جملاتی كه نوازنده در همراهی با موسیقی مینوازد هم بسیار اهمیت دارد و بحث تخصصی میطلبد. بهطوركلی میتوانیم بگوییم كه اگر تكنوازی، دونوازی گروهنوازی را در نظر بگیریم، نوازنده كوبهای در هركدام از این بحثها میتواند خلاقیت خاص خودش را داشته باشد و میتواند روی هركدام از این بخشها مهارت پیدا كند. بهطوركلی میتوان گفت: هر مهارت اجرائی كار و تمرینی جدا میطلبد؛ تكنوازی، دونوازی، گروهنوازی، نوازندگی استودیو (دشیفر) نوازندگی روی صحنه و آشنایی با آداب صحنه و... همه مواردی هستند كه میتوان جداگانه و مفصل به آنها پرداخت.
بهعبارتدیگر اگر سازهای کوبهای را از موسیقی حذف کنیم، چه اتفاقی میافتد.
این نگاهی بود كه من هم دنبال كردم. این موضوع را در گروهی به نام كلونزمان ثبت كردیم و گروهی كه با محوریت سازهای كوبهای اجرا کرد و بارها كنسرت دادیم و در فستیوالهای خارجی هم شركت كردیم. ایده گروه به این شکل بود كه معمولا در موسیقی ایرانی و جهانی اول ملودی ساخته و باقی سازها اضافه و طراحی اجرا میشود و سازهای كوبهای وقتی دعوت میشوند كه ملودی آماده شده باشد و نوازنده كوبهای به سلیقه خودش همراهی میكند. بعضی از آهنگسازها هم هستند كه برای تنبك نتنویسی میكنند كه معدود هستند. ما این سیكل را برعكس كردیم. فضای ریتمیك ساختیم و آن را به نوازندههای ملودی سپردیم. این قطعه براساس نوازندههای كوبهای ساخته شده و به دست نوازندههای ملودی سپرده میشود و از آنها خواسته میشود با توجه به حالوهوای خودشان بنوازند.
بهغیر از نوازندگی به چه فعالیتی مشغول هستید؟
مباحثی مثل صدابرداری، ادیت صدا، بحث تصویر، فیلمبرداری، تدوین و عكاسی از كارهایی بودند كه به آنها علاقهمند بودم و به دلیل کرونا و شرایط این روزها به آنها پرداختم. فضای مجازی هم طلب میكند تا آثار را بهاینصورت ارائه بدهید و در این بخشها با دوستانمان در گروه پالسآرت فعالیت داریم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۹، کد خبر:275187، sharghdaily.com